خلاصه داستان قسمت ۶۴ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۶۴ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید.

خلاصه داستان قسمت ۶۴ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۶۴ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

خلاصه داستان قسمت ۶۴ سریال ترکی قضاوت

جیلین و ایلگاز تو ماشین در حال رفتن هستن که جیلین پارلا را میبینه که کیف گرون قیمتی که اینجی گرفته بود را دستشه و داره میره جیلین تو فکر فرو میره. چینار و سردار با مروه، توچه و پارلا قرار میزارن و پارلا با دیدن صورت آنها جا میخوره و میگه چیشده؟ سردار میگه باید هرچی خریدیمو پس بدیم تو بد مخمصه ای افتادیم! ایلگاز و جیلین به خانه یکتا میرسن و جیلین با دیدن اونجا یاد همون شبی میوفته که به اونجا رفته بود و فهمیده بود که انگین خواهرشو کشته.

جیلین با حالی بد تو خونه یکتا قدم میزنه و با گریه به لاجین میگه اومدنم به اینجا و قدم گذاشتن از اون حیاط به اینور خیلی واسم سخت بود ولی مجبور بودم چون دنبال عدالتم. سپس بهش میگه من همیشه دوست داشتم خاله لاجین همیشه به خاطر کارهای یکتا دلم میسوخت واستون نمیدونم چی شد که یکدفعه انگین به همچین آدمی تبدیل شد به خودم گفتم شاید به خاطر ژن یکتاست تو بدنش ولی شما هم کم تقصیر نداشتین! من فقط میخوام حقیقتو بفهمم سپس ازش میپرسه آیلا اندر چه ربطی با یکتا داره؟

و ازش سوالاتشو میپرسه اما لاجین هیچی نمیگه و بهش میگه برو دیگه امروز یکتا زود میاد خونه! جیلین از اون خونه بیرون میاد ایلگاز میپرسه چیشد؟ خوبی؟ جیلین میگه یخورده بگذره حالم خوب میشه اصلا حرفی نزد! خدمتکار لاجین میگه این قاتل چجوری روش شده بیاد! لاجین با ناراحتی میگه اون قاتل نیست و از اونجا میره. گوکسو به اتاق ارن میره و متین ازش معذرت خواهی میکنه و میگه باید تمام آزمایش هایی که نیازی انجام داده بودو دوباره بگیریم و ازت میخوایم تو انجام بدی گوکسو قبول میکنه اونجا ارن به گوکسو میگه که با اسلحه ای که تو خانه اش پیدا کردیم دوتا پرونده قتل ربط داشته باهاش گوکسو شوکه میشه.

چینار و سردار وقتی هوا تاریک میشه میرن سراغ قاچاقچی تا پولشو بدن و همکاریشونو تموم کنن اما اون مرد بهشون میگه تازه کارمون باهاتون شروع شده مسئولیتتونو بیشتر میکنم باید واسم کار کنین خودم پیداتون میکنم به موقعش و میره. چینار به سردار میگه ببین چه ماجرایی واسمون درست کردی! از تو کوچه صدای بوق ممتد ماشین میاد که پارس میره دم پنجره تا ببینه چیشده او همان موقع نوا را میبینه که از یه ماشین پیاده میشه سریعا به ارن زنگ میرنه و شماره پلاکو میگه و ازش میخواد اطلاعاتشو بدست بیاره. نوا وقتی به خانه میاد پارس ماجرای سر و صدارو میپرسه که او بهش میگه تاکسی پول خورد نداشت بقیه شو بده ماشین پشتی هم صبر نداشت دستشو گذاشته بود رو بوق و به اتاقش میره.

ارن به پارس زنگ میزنه و میگه ماشین کرایه ایه پارس میگه اطلاعات بیشتر میخواد. جیلین وقتی به خانه میره میبینه پارلا هم همان موقع به خانه اومده سپس باهاش دعوا میکنه و میگه اون کیف گرونو از کجا آوردی؟ پارلا خودشو میزنه به اون راه و میگه چی میگی؟ من کیف مارکدار ندارم! جیلین با عصبانیت میگه خودم دیدم دستت بود از اون کیف اینجی هم داشت تازه صدات کردم ولی رفتی تو یه کوچه! پارلا حسابی ترسیده ولی میگه من کیف مارکدار ندارم ماله دوستم بود گفت دستم باشه نگه دارم سپس با عصبانیت به اتاقش میره و در را میبنده.

قسمت ۶۴ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۶۴ سریال ترکی قضاوت

جیلین ازش میخواد او را ببخشه آیلین آرومش میکنه و به طبقه پایین میبرتش و میگه شاید شکت به جا باشه چون چند روزی است نمیره مدرسه جیلین جا میخوره و میگه چرا؟ آیلین میگه نمیدونیم حالش بد میشه میریم پیش روانشناس جیلین میگه انقدر جدیه؟ باشه حواستون بهش باشه و میره. چینار به خانه میره و ایلگاز با دیدن صورتش ازش میپرسه چیشده او میگه هیچی با سردار بحثم شد دیگه باهم رابطه ای نداریم ایلگاز ازش میخواد زندگیشو سر و سامان بده اما چینار میگه میخوام برم خارج از کشور گرافیک بخونم و سر این موضوع بحث میکنند.

سدا پیش لاجین میره و ازش گلگی میکنه که چرا ازش سوء استفاده کرده و بهش میگه که یکتا از همه چیز خبرداره و اون سناریویی چیده تا مراد بره خودشو بندازه زندان. فردای آن روز لاجین به دفتر ایلگاز و جیلین میره. اونجا بهش میگه اومدم تا درباره چیزهایی که میخواستین بگم درباره اینکه با چی تهدید شد و آیلا اندر کیه! آنها منتظرن که لاجین میگه آیلا اندر برای یکتا کار میکرد کارهاشو راست و ریست میکرد در ازاش پول میگرفت انگار یه حسیم بهش داشت که واسش این کارهارو میکرد.

جیلین میگه منظورت از کمک و راست و ریست کردن کارهاش چیه؟ لاجین میگه مدرک یکتا جعلیه، جیلین و ایلگاز شوکه میشن که لاجین میگه اصلا دانشگاهشو تموم نکرد حتی وکیلم نیست! سپس به جیلین میگه هیچ وقت به این شک نکردم که شاید تو انگینو کشته باشی و میره. ایلگاز که اسم آیلا اندر را کف دستش دیده بود سرزنشش میکنه که چرا ازش انقدر مخفی کاری میکنه!

سپس تصمیم میگیرن برن طرف دانشگاه تا مدرک گیر بیارن و رسواش کنن. پارس به اتاق ارن میره و بهش میگه که بین ما یه دیوار کشیده شده چون منو تو خودتون راه ندادین و ازم مخفی کاری کردین سپس ازش میپرسه اون ماشین متعلق به کی بوده ارن میگه دست راست یکتا تیلمن، جنید کرایه کرده. پارس به خودش میگه مگه میشه؟ ارن میپرسه به پرونده ربط داره؟ پارس میگه فاصله رو یادت نره و میره. ایلگاز و جیلین به دانشگاه میرسن، جلوی در ورودی یکدفعه دانشگاه منفجر میشه و آنها خشکشون میزنه. خبر آتش سوزی از اخبار پخش میشه و یکتا با دیدنش میخنده….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان