خلاصه داستان قسمت ۶۰ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۶۰ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید.

خلاصه داستان قسمت ۶۰ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۶۰ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۶۰ سریال ترکی قضاوت

جیلین و ارن و ایلگاز با دیدن عکس متوجه میشن سایز پا نیازی بیشتر از ۴۳ هستش و از احتمالات حذفش میکنن. نیازی که چند سایز بزرگتر از پای خودش کفش پوشیده وقتی از اداره بیرون میاد بند کفش هایش را محکتر می کند. سدا به یکتا میگه میدونی چرا ایلگاز و جیلین باهم ازدواج کردن؟ یکتا میگه نه فقط میدونم یهویی شده سدا میگه نه خیلی هم یهویی نیست برعکس کامیل حساب شده و ماجرارو میگه. یکتا با شنیدنش حسابی خوشحال میشه و میگه خیلی خوب شد همیشه با همین خبرهای خوب بیاین سراغم!

جیلین و ارن موقع خداحافظی مشکوک دست میدن که ایلگاز متوجه میشه و وقتی از دادگستری بیرون میان ایلگاز ماجرارو میپرسه که جیلین یه فلش بهش نشون میده و میگه فیلم سوخته شدن پالتومه. ایلگاز میگه این یعنی چی؟ چرا دست توعه؟ نباید پیش تو باشه! جیلین میگه میدونم ولی شاید چیزی به چشم من بیاد که به چشم اونا نیومده! سپس به ایلگاز میگه خوب تو نبین تو همینجوری بمون. پارس پیش متین میره و ازش میپرسه که از بازجویی گوکسو چیزی فهمیدین یا نه؟ متین میگه نه دادستان هیچی فقط میگه من هیچی نمیدونم کار من نبوده به غیر از این دو جمله چیز دیگه ای نگفته پارس میگه باشه بزار من برم ازش بازجویی کنم ببینم بازم چیزی واسه گفتن نداره!؟

جیلین مادرش بهش زنگ میزنه و میگه که آیلین حالش زیاد خوب نیست جیلین میپرسه چیشده که مادرش میگه فهمیده زمرد حامله ست الانم رفته تو سرش که بچه از کیه سپس از جیلین میخواد تا شب به اونجا بره و باهاش حرف بزنه جیلین قبول میکنه و بعد از قطع تماس به ایلگاز میگه تا به خانه برسونتش. جیلین به خانه میره و پارلا ازش جدا نمیشه و میگه که چقدر دلش واسش تنگ شده بوده. گل به جیلین میگه آیلین تو اتاقشه سپس پیشش میره.

تو اتاق آیلین تیکه ای از نامه پدرشو میبینه که آیلین میگه نامه باباست فقط همین تکه ازش مونده بود برداشتم. جیلین میگه مامان بهت گفت رفتم کنسولگری؟ واقعا تو کشتی گیر کردن سپس پیشش می نشیند و میگه مطمئنی میخوای بری برای آزمایش؟ جوابش روت تاثیر نمیزاره؟ سپس باهاش حرف میزنه تا منصرفش کند. سدا به خانه پیش لاجین میره و بهش میگه سریع بگو تا یکتا نیومده لاجین درباره مراد ازش میپرسه و میگه هیچ کاری نمیشه کرد واسش؟ سدا میگه نه چون خودش اعتراف کرده تا زمانیکه انکار نکنه و عکس حرفاش ثابت نشه نمیشه کاری کرد!

قسمت ۶۰ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۶۰ سریال ترکی قضاوت

لاجین ازش میخواد تا یه کاری کنه بره ببینتش چون عذاب وجدان داره و میخواد حداقل ازش تشکر و عذرخواهی کنه سدا میگه تمام تلاشمو میکنم. یکتا از راه میرسه و نگاه معناداری بهشون میکنه سپس از پیششون میره. چینار به خانه پیش ایلگاز میره او ازش میپرسه که سدا با چه چیزی تهدیدت می کرد؟ اسمت تو لیست انگین بود! چینار یاد روزی می افتد که سدا تو دادگاه تهدیدش کرد که اگه تا ساعت ۶ همه چیزو نگه خود انگین میگه، اما به ایلگاز میگه نمیدونم چیزی نیست آخه شاید با همون قرص های روانگردان میخواسته تهدید کنه سپس به اتاقش برمیگرده.

مقبوله با دیدنش به متین میگه این بچه باز یه چیزیش شده! متین به اتاقش میره که چینار باهاش دعوا میکنه و میگه بسه دیگه من نمیتونم من باید برم این عذاب وجدان داره منو میکشه اگه هرکدومشون بفهمن همه چیز میریزه بهم من باید برم! ایلگاز به اتاق میره و میگه به سلامتی کجا؟ چیو دارین ازم مخفی میکنین؟ مردان به اتاق میره و به ایلگاز میگه چخبرتونه؟ یه بچه بیرون نشسته میترسه! میخواستم با چینار برم مسافرت اما پدرش نمیزاره ایلگاز باور میکنه و میگه الان نمیشه پرونده ات بازه هنوز بخوای هم نمیتونی! سپس از اونجا میره.

سردار به دم در خانه ارن میره که توچه با دیدنش تعجب میکنه و میگه تو اینجا چیکار میکنی؟ سردار میگه با بدبختی اینجارو پیدا کردم باید یخورده از موادو ببرم یه جای دیگه بفروشم. جیلین با آیلین به سالن میرن و جیلین میگه تو به اندازه کافی جنگیدی و خودتو فدا کردی واسه این زندگی بسه دیگه حالا باید بقیه هم یخورده تلاش کنن و جیلین پشت آیلین را می گیرد. بعد از چند دقیقه ایلگاز پیام میده که داره میاد دنبالش. جیلین وقتی بیرون از خانه میره عثمان را میبینه و باهاش درباره آیلین صحبت میکنه و ازش میپرسه که چیز دیگه ای هم هست که بخوای بگی؟

میدونی که الان بگی بهتر از اینه که فردا بفهمیم! عثمان میگه نه چیز دیگه ای نیست جیلین خداحافظی میکنه و میگه حال پارلا خوب نیست حواستون بهش باشه و میره. توچه تو اتاقش استرس داره که ارن وارد خونه میشه او با شنیدن صداش سریعا همه چیزو جمع و جور میکنه و رو تخت خودشو میزنه به خواب. پارس موقع خواب باید از خودش فیلم بگیره برای دکتر اما هرکاری میکنه نمیتونه و خوابش نمیب ه در آخر دوربینو خاموش میکنه. فردای آن روز ایلگاز و جیلین به طرف دادگاه میرن تا با پارس صحبت کنن و ببینن چیز جدیدی پیدا شده یا نه. ارن و متین با مامورها به آزمایشگاه میرن تا کمد وسایل گوکسو را بگردن و ببینن چیزی توش پیدا میشه یا نه.

یکی از مامورها نمونه مویی که نیازی برداشته بود را اونجا پیدا میکنه و به متین نشون میده متین سریعا به نیازی میگه آزمایش کنن ببینن مال خود ایلگازه یا نه. یکتا به طرف دفترش میره و به وکلایش میگه چیزی پیدا کردین یا نه؟ جنید میگه خبرهای خوبی داریم واستون، وقتی جیلین را میخواستن انتقال بدن به زندان ماشین خراب بود که ایلگاز با خودس میبرتش اتاقش و تا اومدن ماشین اونجا میمونه حتی دادستان پارس و دادستان کل خواستن جلوشو بگیرن و نشد یکتا میپرسه این حقیقت داره؟ جنید میگه کل دادگستری شاهدن سپس از دخالت های ایلگاز تو پرونده جیلین میگه که یکتا حسابی خوشحال میشه…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان