خلاصه داستان قسمت ۵۹ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۵۹ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید.

خلاصه داستان قسمت ۵۹ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۵۹ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۵۹ سریال ترکی قضاوت

جیلین با عصبانیت از دادگاه بیرون میاد و میگه این چه ادعا نامه ای بود که نوشته؟ مگه رفیقمون نبود؟ واسمون نقش بازی میکرد؟ ایلگاز میگه پارس خیلی روش فشار بود باید می نوشت! دادستان کل گفته بود تا امروز صبح باید بهش کیفر خواست را میداد جیلین میگه میتونست خیلی بهتر بنویسه! کلی دلیل میتونست بیاره واسه اینکه بندازه عقب! ایلگاز سعی میکنه آرومش کنه و میگه چیز بدی ننوشته بود، کاملا واضح از وجود شخص سومی گفته بوده! جیلین بهش میگه تو چجوری به اون سرعت همه چیزو دقیق خوندی؟ سپس به خودش میاد و میگه آهان تو خودت کنارش بودی نوشته این ادعا نامه رو! اصلا شاید خودت نوشتی واسش دیشبم واسه همین اومد دنبالت نه؟

ایلگاز تایید میکنه و میگه چرا اون روی سکه را نمیبینی؟ اگه نمی نوشت میفرستادن پرونده را پیش یه دادستان دیگه اون موقع میدونی چی می نوشتن؟ طبق اثر انگشت و مدارک تورو قاتل معرفی میکرد بعد دیگه کاری نمیشد بکنیم! جیلین بهش میگه من نمیخوام برگردم به اون زندان! اصلا همون چند روز خیلی حالم بد بود، ایلگاز میگه بهت قول میدم که تمام توانمو میزارم که نری اونجا نمیزارم که بری، سپس باهم حرف میزنن تا چجوری رسیدگی کردن به ادامه ی روند پرونده را بفهمن. توچه به ارن زنگ میزنه و میگه قبضو پرداخت نکردی برقو قطع کردن از اونجایی که بخاری برقیه اونم قطع شده! ارن میگه باشه الان سریع آنلاین پرداخت میکنم.

یه مامور میاد و نتیجه ردیابی سیگنال های گوشی افرادی که بهشون شک کرده بودن را بهش میده، ارن با دیدن اون نتیجه بهم میریزه. پارس با نوا به دکتر رفتن، دکتر ازش میپرسه که خیلی وقتی اینجور شده و چه علائمی داره پارس بهش میگه که چشمام تار میشه یهو ولی با قطره خوبه بیشتر این دستم اذیت میکنه که درد میگیره، نوا ادامه میده که نمیتونه بعضی وقتا با دستش چیزی بگیره انگار تعادل نداره! دکتر بهشون میگه که یکی از انواع صرع هستش ولی کنترل میشه با دارو.

ارن ماجرای سیگنال گوشی گوکسو را به متین میگه او بهش میگه سریعا به پارس زنگ بزن و خبر بده. پارس با فهمیدن این موضوع به ارن میگه سریعا ازش بازجویی کنین اینجا نیارین چون خبرنگارهارو نمیشه کاری کرد! ارن قبول میکنه سپس نیرو میفرسته تا برن گوکسو را با خودشون بیارن. ایلگاز برای ثبت اضهاراتش نسبت به شکایت یکتا به اتاق دادستان اسماعیل میره که با باز کردن در با یه خانم روبرو می شود. او خودش را دادستان دریا جانشین موقت دادستان اسماعیل معرفی می کند سپس شروع می کند به ثبت اظهارات ایلگاز. پارس وارد اتاق میشه و بعد از آشنایی با اون دادستان میگه اتهام بی موردی به ایلگاز زدن ما فهمیدیم که یکی از افراد تو آزمایشگاه نمونه هارو جا به جا کرده داریم دنبالش میگردیم!

قسمت ۵۹ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۵۹ سریال ترکی قضاوت

دادستان دریا خیلی عادی بهش میگه خوب من هنوز بازجوییم تموم نشده میتونین برین تا من کارامو بکنم پارس میگه باشه ولی خواستم اینو بگم که چون این پرونده به پرونده دست من مربوط میشه بهتره خودم بهش رسیدگی کنم با دادستان کل صحبت میکنم گفتم بهتون خبر بدم که خودتونم بدونین دادستان دریا قبول میکنه. پارس میخواد بره تو اتاقش که با دیدن یکتا و سدا میگه به به آقای یکتا با گروه سرودش اینجان بفرمایید بیاین ببینم ایندفعه چی میخواین بگین؟ یکتا درباره ادعایی که نوشته بحث میکنه و میگه اومدم بگم خیلی بهتر از این میشد نوشت و خیلی چیزارو میشد گفت نه؟

پارس بهش اعتنایی نمیکنه و میگه اگه کارتون تموم شده بفرمایید بیرون من میخوام به کارام برسم یکتا تهدیدش میکنه که پارس میگه هرکاری دلت میخواد برو بکن! ایلگاز وقتی از اتاق بیرون میاد جیلین بهش میگه فکر کنم پارس میخواست مارو ببینه ایلگاز میگه تو اتاق میگفت احتیاجی به بازجویی نیست حتما چیز جدیدی پیدا شده سپس به طرف اتاق پارس میرن. ارن و متین به آزمایشگاه میرن و به گوکسو میگن باید بریم اداره او میپرسه چیشده؟ ارن میگه اونجا برات میگیم متین بهش میگه به جرم دستکاری مدارک بازداشتی گوکسو حسابی جا میخوره. وقتی به اداره میرسن ازش میپرسن ماجرا چیه؟ گوکسو با چشمانی گریان بهشون میگه من کاری نکردم قسم میخورم کار من نبوده! متین میگه سیگنال گوشیت نشون میده که دیروز رفتی به دفتر تیلمن!

گوکسو بهشون میگه من دیروز وقتی کارم تموم شد رفتم به طرف خانه که متوجه شدم گوشیم نیست برگشتم آزمایشگاه دیدم گوشیمو زیر برگه ها جا گذاشتم برداشتم و بعد رفتم خونه نیازی اونجا بود دید منو میتونین بپرسین ازش! "نیازی از قصد تلفنشو قایم کرد که در نبود گوکسو با تلفنش بره یکسر تا جلوی در ورودی دفتر تیلمن سپس سریع برگشت و تلفنو گذاشت زیر برگه ها." گوکسو با گریه به متین میگه من اصلا نمیدونم دفترش کجا هست! ایلگاز و جیلین به اونجا میان که گوکسو پیش ایلگاز میره و با گریه بهش میگه که کار اون نبوده متین به ارن میگه تا گوکسورو ببرن بازداشتگاه. جیلین به ارن و ایلگاز، نیازی را هم میگه که چرا به اون شک نکردین اصلا؟ امکان نداره کار اون باشه؟

شاید کسی که قتلو انجام داده با کسی که این باتلاق را درست کرده یکی باشه! ارن میگه نمیتونم همینجوری بگم بیاد اینجا که! جیلین ازشون میخواد تا به یه بهونه ای بکشه اونو اونجا تا حداقل سایز پاشو بفهمیم! ارن به نیازی زنگ میزنه تا به اونجا بره. وقتی میرسه ایلگاز از قصد پاشو کنار پای او میزاره و ازش به خاطر زحمت هایی که کشیده تشکر میکنه جیلین از فرصت استفاده میکنه و از پاهاشون عکس میگیره و بعد از رفتنش با پای ایلگاز مقایسه میکنن سپس متوجه میشن که سایز پاش ۴۳ نیست بیشتر میخوره بهش……

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان