خلاصه داستان قسمت ۵۸ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۵۸ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید.

خلاصه داستان قسمت ۵۸ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۵۸ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۵۸ سریال ترکی قضاوت

ایلگاز و جیلین درباره پرونده اون دختر بچه صحبت میکنن. یکتا و سدا پیش دادستان کل میره و میگه که دادستان پارس تو نوشتن ادعا نامه و تشکیل دادگاه خیلی کوتاهی کرده و لفتش داده ازتون میخوام پیگیری کنین اگه وقت نمیکنن بدن به یه دادستان دیگه دادستان کل میگه حق با شماست در اسرع وقت انجام میشه. بکتا وقتی از اتاق بیرون میاد به سدا میگه حالا باید بریم از طریق خبرنگارها هم شلوغ کنیم تا نتونن عقب بکشن و بندازن عقب. وقتی از دادگستری بیرون میرن جیلین و ایلگاز را میبینن و یکتا به جیلین میگه باز اومدی اینجا میخوای بهم حمله کنی؟

اگه میدونستم یه مامور میگرفتم واسه خودم جیلین میخواد دوباره باهاش دعوا کنه که ایلگاز جلوشو میگیره و میگه ولش کن بیا بریم تو. ایلگاز برای ثبت اظهارات به اتاق پارس میره. پارس بهش میگه مجبورم ازت بپرسم شماره کفشت چنده؟ ایلگاز میگه ۴۳، پارس میگه با اون ردپا تطابق داره! مجبورم بفرستم بیان برای چک کردن کف کفشات! ایلگاز میگه باشه بفرست بیان هرچی کفش دارم ببینن! پارس با کلافگی میگه چیکار کنم؟ مجبورم که نگن نکردم! ببینن طبق روال قانون داره جلو میره ایلگاز میگه درکت میکنم کار درستی میکنی.

دادستان کل میاد و به ایلگاز میگه بعد از ثبت اظهاراتت بیا پیشم ایلگاز قبول میکنه سپس پارس بیرون میره تا دادستان حرفشو بزنه. دادستان بهش میگه یکتا داره از همه طرف بهمون فشار میاره بنویس اون ادعا نامه رو تموم بشه بره! پارس میگه آخه هنوز نصفه ست! بازجوی و اظهارنامه ها کامل نشده نباید جلوی فشارها سر خم کنیم! بره دادگاه برگشت میخوره! دادستان کل میگه تو فقط بنویس به این چیزا فکر نکن پای مطبوعاتم کشیده بشه وسط دیگه هیچی! پارس وقتی به اتاق برمیگرده ماجرارو بهش میگه ایلگاز میگه نمیخواد خودتو انقدر تو فشار بزاری اما پارس کار خودشو میکنه و میگه بارجویی تموم سد میتونی بری.

جیلین و ایلگاز به خانه مِلیکه میره. وقتی میرسن میبینن که ملیکه داره لی لی بازی میکنه جیلین باهاش کمی بازی میکنه و باهم به داخل میرن. جیلین ملیکه را به بهونه اینکه میخواد اتاقشو بهش نشون بده میبره و ایلگاز بهشون میگه خواستم بگم که فردا قاضی میخواد با خود ملیکه هم صحبت کنه و بپرسه که با کدوم خانواده راحت تره و بهش بیشتر میرسن طالب میگه باشه من مشکلی ندارم ما در حد توانمون بهش خوبی کردیم واسش چیزی کم نزاشتیم. ایلگاز چشمش به قوطی های دارو می افتد و میگه اونا مال کیه؟ آنها میگن واسه ملیکه بیماری تحلیل عصله داره ایلگاز ازشون میپرسه ایپک خبر داره؟ طالب میگه نمیدونیم ایلگاز میپرسه به کسی چیزی گفتین درباره بیماری؟ آنها میگن نه.

جیلین در حال دیدن نقاشی های ملیکه ست که میبینه خودشو روی ویلچر کشیده ازش میپرسه چرا؟ که ملیکه میگه چون من مریضم تو آینده نمیتونم راه برم ولی مامان و بابام ازم مراقبت میکنن جیلین در آغوشش میگیره و دلش واسش میسوزه. یکتا میخواد بره دفتر که به مراد میگه ببرتش سپس تو مسیر از قصد به دروغ میگه که واسه جیلین ۱۰ سال حبس بریدن به خاطر همکاریش تو فراری دادن انگین و به خاطر اینکه چیزی نمیگه مراد اینارو میشنوه و بعد از رسوندن یکتا به دفتر باهاش داخل میره و میگه که میخواستم چیزی بهتون بگم یکتا میپرسه چی؟ مراد میگه تصادفی حرفاتونو شنیدم واقعا ۱۰ سال حبس واسش بریدن؟

قسمت ۵۸ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۵۸ سریال ترکی قضاوت

یکتا تایید میکنه که مراد با یادآوری روزی که به لاجین گفته بود که همه جوره مواظبشه و نمیزاره اتفاقی واسش بیوفته به یکتا میگه من گردن میگیرم و به خاطر اینکه به دردسر نیوفتین من جرمو میپذیرم میرم اعتراف میکنم که من این کارارو کردم یکتا جا میخوره و میگه واقعا انقدر مارو دوست داری؟ سپس قبول میکنه و میگه خبرت میکنم. دادگاه ملیکه شروع می شود. در دادگاه اول آرزو نامزد قبلی شوهر ایپک میاد و اظهاراتشو میگه بعد از اون خود ملیکه وارد میشه و قاضی ازش میپرسه میدونی واسه چی اینجایی؟ او با گریه میگه که میخواین منو از مادر و پدرم جدا کنین سپس قاضی پدر و مادر واقعیشو بهش نشون میده و میگه نمیخوای با اونا آشنا بشی؟

ملیکه گریه میکنه و میگه نه من اونارو نمیشناسم پدر و مادر من یکی دیگه هستن! بعد از رفتن ملیکه روانشناس میاد و نقاشی های ملیکه را توصیف میکنه و از بیماریش میگه ایپک جا میخوره و میگه من اصلا خبر نداشتم! دخترم سالم بود بهتون دادم چیکارش کردین؟ ایلگاز میگه این بیماری ژنتیکیه یعنی یا از پدر و یا از مادر به ارث برده و حالا خودشو نشون داده سپس ایلگاز از زن طالب میپرسه که با این که میدونین وضعیت دخترتون چجوریه میخواین به سرپرستیش ادامه بدین؟ او تایید میکنه و میگه اگه لازم باشه رو دوشم میزارمش سپس از ایپک میپرسه که او میگه من حسابی جا خوردم و دست و پام یخ کرده!

قاضی میگه نیم ساعت تنفس میدم تا آروم بشین و بهترین تصمیممو بگیرین. وقتی به دادگاه برمیگردن وکیل ایپک میگه که از حضانت منصرف شدن. جیلین و ایلگاز حسابی خوشحال میشن و پیروزیشونو اعلام میکنن. وقتی از دادگاه بیرون میان یکتا با سدا و جنید به اونجا میان و بهشون میگن که ادعا نامه نوشته شده و دادگاه تاییدشم کرده دوست دارم باهم بریم ببینیم. ایلگاز میگه ما خودمون بعدا بریم ببینیم اما جیلین مخالفت میکنه سپس وقتی به دستش میرسه میخونه و شوکه میشه و یکتا با پوزخند بهش چشمش می دوزد….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان