خلاصه داستان قسمت ۵۱ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۵۱ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید

خلاصه داستان قسمت ۵۱ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۵۱ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۵۱ سریال ترکی قضاوت

ارن وقتی توچه را به اتاقش میبره میگه تو دیروز از خونه زدی بیرون ولی امروز اومدی کجا بودی؟ توجه میگه بله با اوزلم خانم حرف زدی! سپس یادش میاد که پیش سردار و چینار و یکی دیگه تو مغازه محل کار سردار بود، سردار بهشون میگه کار راحته باید جنسو بزاریم تو محل مشخص شده همین وقتی هم این دایره تحویل تموم بشه پول تو جیبمونه سپس ازشون میپرسه که باید جنسارو تو یه خونه مطمئن بزاریم توچه میگه پیدا میکنم، سپس به ارن میگه رفته بودم خونه یکی از دوستام چون عصبی بودم باید عصبانیتم فروشش میکرد حالا اگه پدریت تموم شد من بخوابم ارن قبول میکنه و میره. ایلگاز و جیلین قبل از خواب به همدیگه فکر میکنن و حسابی ذهنشون بهم ریخته ست.

فردای آن روز ایلگاز آماده میشه تا به طرف آزمون وکالتش بره. گل جیلین را از خواب بیدار میکنه تا سرکار بره اما جیلین میگه نمیرم و میگیره میخوابه. مقبوله از متین میخواد تا بگه شام چی درست کنه اما متین باهاش خوب رفتار نمیکنه و سر راه به چینار هم گیر میده که همش سرش تو گوشیشه و از اونجا میره. مراسم سوگند نامه ایلگاز در حال شروع شدنه و او چشم به راهه اومدنه جیلینه. گل خبرهایی که درباره جیلین تو فضای مجازی پخش شده را میخونه و به پارلا میگه میشه اینارو پاک کرد تا جیلین نبینه؟

پارلا میگه نه مامان بزرگ نمیشه اینجوری فرض کن که این خبرها تو فضا پخش شده بعد تو گوشی همه فرستاده شده دست ما هم نیست که جلوشو بگیریم سپس بعد از خداحافظی میره. گل شوهر زمرد را میبینه و حالشو میپرسه او میگه خداروشکر خوبه کلیه اش سنگ سازه هر ازگاهی اینجوری میشه تازه یه خبر خوب دارم زمرد حامله ست اصلا. گل جا میخوره و میگه چی؟ واقعا؟ او میگه آره ما هم جا خوردیم تازه هم فهمیدیم خداروشکر حامله ست.

قسمت ۵۱ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۵۱ سریال ترکی قضاوت

گل به داخل خانه میره و سعی میکنه به آیلین چیزی نگه اما او میگه خودم فهمیدم مامان که حامله ست، عثمان میخواد بره که میپرسه چیشده؟ آیلین با عصبانیت و حرص بهش میگه که زمرد بارداره و میره که عثمان تو فکر فرو میره. ایلگاز سوگند نامه اش را میگه و بعد از گرفتن مجوز و لباس وکالت جیلین را از دور میبینه که ایستاده و دست میزنه واسش ایلگاز خوشحال میشه و لبخند میزنه. سپس پیشش میره و میگه اومدی؟ جیلین میگه نمیتونستم اینو از دست بدم. سپس میگه خوب تازه افتادی تو خطر مالیات و دفتر و این چیزا به جنگل خوش اومدی همکار! ایلگاز میگه من فکر میکردم یه میز تو دفترت بهم میدی!

جیلین میگه اگه قبول کنی که منو استاد خودت بدونی قبول میکنم. پارس به اتاقش میخواد بره که سدا صداش میزنه پارس میگه اوووو سدا خانم دنبالتون بودم خودتون اومدین پارس بعد از کمی حرف زدن باهاش میگه که اومدم احظارات جیلین را بگیرم همه چیز یادش اومده میخواد بیاد بگه سدا جا میخوره و بعد از رفتن پارس سریعا به یکتا خبر میده جنید وقتی موضوع را میفهمه بهم میریزه و استرس میگیره. سدا در حال سوار ماشین شدنه که مردان از پشت سر غافلگیرش میکنه او میگه چرا انقدر دوست دارین بترسونین؟ چی میخواین؟ گفتین به یکتا نزدیک بشم منم شدم دیگه! و اگه دفاعیه علیه جیلین درست نمیکردم یکتا منو قبول نمیکرد منو باور نمیکرد. در ضمن اگه مطمئنین که جیلین بی گناهه چرا انقدر ترسیدین؟ بزارین تحقیقات انجام بشه و از اونجا میره.

عثمان تو محل کارش به زمرد میخواد پیام بده و حالشو بپرسه ولی پیامو پاک میکنه و مینویسه زمرد حقیقت داره؟ آیلین از پنجره وقتی میبینه زیور شوهر زمرد در حال رفتنه میخواد بره با زمرد حرف بزنه که مادرش جلوشو میگیره و میگه نکن! خودت نابود میشی فراموشش کن فکر کن بچه خودشونه سکوت کن و دیگه هم بهش فکر نکن اینجوری به خودت و ما صدمه میزنی! ندونستن بهتر از دونستنه!

جیلین و ایلگاز به دادگستری میرسن وقتی پست در اتاقش میرسن جیلین بهش میگه که الان اصلا اوضاع مثل قبل نیست امکان داره پارس جلوی من تورو ضایع کنه ایلگاز میگه منو ول کن بیا بریم اظهاراتتو بگو. پارس وقتی میفهمه ایلگاز به عنوان وکیل اومده میگه چه سرعت عملی! سپس اظهارات جیلین را میگیره. پارس میگه خوب از کجا فهمیدی که نفر سوم زن بوده؟ جیلین میگه وقتی تو سرم یه جیزی زد افتادم رو زمین بوی شامپوی موهاش کاملا یادمه به زور چشامو باز کردم موهاشو دیدم زن بود پارس میپرسه رنگش چجوری بود؟ کوتاه بود یا بلند؟ صاف بو یا فر؟ جیلین میگه یادم نیست اصلا فقط یادمه یه مویی دیدم.

بعد از رفتن اونا پارس دوباره از سدا درباره روز جنایت بازجویی میکنه سدا میپرسه این سوال ها واسه چیه دقیقا؟ پارس میگه جیلین خانم ادعا کرده که قاتل یه زن بوده. سدا وقتی از اتاق بیرون میاد به یکتا ماجرارو میگه یکتا عصبی میشه که سدا دلیلشو میپرسه یکتا میگه چون اون روز خواهرت برای خداحافظی با انگین به شیله رفته بوده سدا شوکه میشه و میگه باید خودش همه چیزو بگه وگرنه دیر یا زود میفهمن و این بد میشه. ارن و متین با گروه تجسس تو محل هستن و تلاششونو میکنن تا ببینن چیزی از یه زن اونجا پیدا میشه یا نه. ایلگاز و جیلین به طرف دفتر میرن که سرایدار اونجا میگه یه نفر اومده باهاتون کار داره. آنها تو راهرو فردی را میبینن که به جیلین میگه شما منو نمیشناسین ولی من میشناسمتون پرونده یکی از فامیلمون به راحتی بردین حالا من ازتون کمک میخوام جیلین به دفتر راهنماییش میکنه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان