خلاصه داستان قسمت ۵۲ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۵۲ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید

خلاصه داستان قسمت ۵۲ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۵۲ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۵۲ سریال ترکی قضاوت

لاجین وقتی میره پیش پارس، او بهش میگه چیشده لاجین خانم به ما میگین ساحل بودین بعد معلوم میشه که شیله بودین! یکتا میگه ساعتو چک کنین متوجه میشین که قبل از اون اتفاق برگشته به سمت خونه سپس از اونجا میرن که سدا برمیگرده تو اتاق و به پارس میگه چرا فقط ما دوتا زن؟ پارس میگه چون زن دیگه ای را نمیشناسم که به این پرونده ربط داشته باشه! سدا میگه ولی من از این زاویه چیز دیگه ای میبینم! پارس پیشش میره و میگه دقیقا چی میبینی؟ سدا میگه من دارم میرم هتل میدونین کجاست تا یه ساعت دیگه بیاین اونجا حرف بزنیم و میره. جیلین از اون مرد میپرسه خوب تعریف کنین ماجرا چیه؟

او میگه من و شریکم عمر تو شرکت کمی بحثمون شد بعد نوشیدنی هم خورده بودیم بحث بالا گرفت حتی به کتک کاری هم کشید تمام کارکنان هم متوجه شدن اما فرداش خبر کشته شدن عمر همه جا پر شد و از اونجایی که من باهاش دعوا کرده بودم و همه هم دیده بودن پلیس بهم زنگ زد و گفت که باید برم واسه ثبت اظهارات منم چون قبلا یکی از آشناهام اومده بود پیشتون و پرونده اش به خوبی بسته شد اومدم چون میدونستم که نمیزارین بی گناه بیافتم زندان! جیلین میگه البته من یکسری کار دارم و نمیتونم ولی همکار و دستیارم بهتو رسیدگی میکنه سپس میگه خیلی خوب یکبار دیگه واسم بگین تا بنویسم.

ایلگاز به جیلین میگه دفترو گذاشتم تو اتاق پشتی اونجاست جیلین به اونجا میره که ایلگاز هم دنبالش میره و بهش میگه داری چیکار میکنی؟ چرا ازش نپرسیدی که اصلا کار اون بوده یا نه! جیلین میگه اصلا یادم رفت سپس وقتی برمیگرده پیشش ازش میپرسه که عمر شریکتونو شما کشتین؟ اون مرد میگه نه اصلا عمر شریکم بود رفیقم بود باهم دعوا میکردیم ولی نمیتونستم بکشمش جیلین قبول میکنه سپس کار را شروع میکنن و به ایلگاز میگه تبریک میگم اولین موکلت مبارک باشه.

ارن تو محل تجسس دستکش پیدا میکنه و سریعا ضبطش میکنن تا برای آزمایشگاه فرستاده بشه. یه فرد دم در خانه گل میره و بهش میگه من دوست آقا ظفرم باهم دیگه سوار کشتی شدیم تا هاتلی بریم گل میپرسه اونجا کجاست دیگه؟ اون مرد میگه خیلی دوره نزدیک آمریکا ولی شرکت به بحران خورده و کشتی با بارهاش تو دریا مونده من بهم یه خبر بد درباره خانواده‌ام شنیدم مجبور شدم برگردم ۲ هفته ست که تو راهم فقط بهم گفت که این پاکتو بدم بهتون و از اونجا میره. گل تو اتاقش میره و استرس داره که پاکتو باز کنه آیلین وقتی میبینه تو خودشه از پیشش میره گل پاکتو باز میکنه که میبینه یه مقدار پوله و یه نامه که توش از پشیمونیش گفته که چرا تو خونه نمونده و سوار کشتی شده گل با خوندن نامه اشک میریزه و گریه میکنه.

زمرد به عثمان پیام میده که باید باهم حرف بزنیم ساعت ۸ بیا پارک عثمان خوشحال میشه. سدا به پارس زنگ میزنه و میگه من نزدیک هتلم شما کجایین؟ پارس میگه فکر کردین من احمقم؟ بیام اونجا ازم فیلم بگیری یا صدامو ضبط کنی بگی دادستان اومده بود پیشم؟ سدا تهدیدوار باهاش حرف میزنه که پارس آدرس خونه اش را میده تا به اونجا بره. سدا وقتی میرسه سعی میکنه خودشو به پارس نزدیک کنه اما او راه نمیده بهش سپس میگه وقتی انگین مسموم شد نوا خواهرتونم رفته بود زندان بعدم سوار آمبولانس شد رفت پس باید از اونم بازجویی بشه پارس میگه تو خودت خوب میدونی که نوا نمیتونه همچین کاری کرده باشه!

قسمت ۵۲ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۵۲ سریال ترکی قضاوت

سدا میگه اولین بار که باهم روبرو شدیم یادتونه؟ گفتین خیلی کارها از خواهرتون بعیده ولی دیدین که چیکار کرده بود میل خودتونه یا ازش بازجویی میشه یا اون پرونده به جریان میوفته و میره. ارن به ایلگار خبر میده که یه دستکش پیدا شده و داده آزمایشگاه ایلگاز خوشحال میشه سپس ایلگاز ازش میخواد درباره اولین موکلش میتاد تحقیق کنه و اطلاعات بدست بیاره ارن قبول میکنه. نوا با جنید رفتن تا خونه ببینن نوا میگه خوشش نیومده که همون موقع پارس بهش زنگ میزنه و به بهونه اینکه حالش اصلا خوب نیست می کشاندش خانه اش. ایلگاز و جیلین تو دفتر در حال غذا خوردنن که ارن به ایلگاز زنگ میزنه و اطلاعاتی که پیداکرده بود را میگه ایلگاز متوجه میشه خودش عمر را کشته و بهش میگه تا برن اونجا دستگیرش کنن اما وقتی جیلین میپرسه که چی میگفت ایلگاز چیزی نمیگه.

دکترهای آزمایشگاه از روی دستکش نمونه خون و دی ان ای پیدا میکنن که متعلق به انگین بوده و یه تا مو هم توی دستکش پیدا میشه که میفرستن واسه آزمایش سپس به ارن سریعا خبر میدن. ارن به اونجا میره که بهش خبرهارو میگن و متوجه میشن که قاتل یه مرد بوده با موهای بلند و منتظر میمونن تا جواب آزمایش موی پیدا شده آماده بشه. ارن به پارس زنگ میزنه و میگه سیگنال های گوشی لاجین خانم بررسی سد نه اون روز و نه روز قبل و بعدش به شیله نرفته بودن اصلا. جنید هم زنگ میزنه به یکتا و ماجرارو به اونم میگه که یکتا تو فکر فرو میره. نوا بهانه پارس میره و وقتی میبینه به دروغ گفته حالش بد بوده باهاش بحث میکنه پارس میگه فردا باید بیای واسه بازجویی و بگی که تو زمان جنایت کجا بودی؟!

نوا میگه من چیزی نمیگم و به بازجوییم نمیام و با کلافگی از اونجا میره. نوا وقتی از خانه بیرون میره استرس وجودشو فرا میگیره و از طرفی پارس با عصبانیت خانه. ا بهم میریزه. میتاد به جیلین زنگ میزنه و میگه که دستگیرش کردن و وقتی به ایلگاز میگه و میبینه خیلی خونسرده میگه تو کاری کردی و میدونستی آره؟ ایلگاز تایید میکنه و میگه اون خودش عمرو کشته جیلین بهش میگه موکلمونو پرونده ولی نمیدونم چرا از دستت عصبی نیستم به جاش بهت افتخار کردم! سپس همدیگرو میبوسد…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان