خلاصه داستان قسمت ۳۹ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۳۹ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید

خلاصه داستان قسمت ۳۹ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۳۹ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne). این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

خلاصه داستان قسمت ۳۹ سریال ترکی قضاوت

یکتا وقتی میفهمه که موضوع مصمومیت بوده با عصبانیت میره پیش لاجین و سدا و بهش میگه تو چیکار کردی سدا؟ انگینو با سم مصموم کردن! سدا و لاجین به شدت میترسن که لاجین میپرسه کار کی بوده؟ یکتا میگه نمیدونیم سپس به سدا میگه واسه خودتون دشمن درست کردین متوجهی؟ ببین انگین به چه روزی افتاده! ارن و متین پیش پارس میرن که پارس میگه باید تمام وسایل تو سلول انگینو ضبط کنین باید آزمایش بشن، تمام کسایی که باهاش ملاقات کردن و به اون سلول رفت و آمد کردن باید چک بشن! جیلین و ایلگاز به دادگستری میرن و ایلگاز به اتاق پارس میره و بهش میگه اومدم پیشنهاد بدم که با همدیگه به این پرونده انگین رسیدگی کنیم پارس مخالف میکنه که ایلگاز میگه من میدونم که انگین مصموم شده پارس با کلافگی میگه چه خوب! خوبه گفتم پرونده مخفیه به کسی چیزی نگه! سپس ایلگاز لیست اسامی آدم هایی که انگین نوشته بود را بهش نشون میده و میگه اسم تو هم توش هست ما هممون تو به کشتی هستیم! پارس میگه من آتویی ندارم که از چیزی بترسم! ایلگاز میگه تو زندان نوا خانمو دیدم! با انگین رفت بیمارستان! پارس حرص میخوره و قبول میکنه که باهم همکاری کنن ایلگاز جیلینو صدا میزنه تا به داخل بیاد. سپس پارس بهشون میگه همه چیز در حال آزمایش شدنه تمام وسایل، ادم هایی که باهاشون در ارتباط بوده همه چیز رفته واسه آزمایش ایلگاز میگه خوبه پس همه چیز تحت کنترله! بعد از کمی حرف زدن آنها از اتاق بیرون میان که جیلین به ایلگاز میگه چقد زود راضی شد انگاری دستت خیلی پر بوده! سپس ایلگاز پیشنهاد میده گرسنه ات نیست؟ جیلین میگه چرا ولی نخورم این موقع شب بهتره اما وقتی پیشنهاد ماهی را میشنوه نمیتونه نه بگه سپس میرن به سمت رستوران.

قسمت ۳۹ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۳۹ سریال ترکی قضاوت

چینار پیش مردان پدربزرگش میره و ازش میپرسه چجوری موضوع را حل کردی؟ مردان میگه هروقت کاری را به پدربزرگت بسپاری باید مطمئن باشی که انجام میشه و نگران چیزی هم نباشی! چینار خوشحال میشه و بهش میگه از اینجا خیلی خوشم اومد میتونم بیام اینجا کار کنم؟ مردان میگه تا جایی که جلوی چشمام باشی آره. نوا وسایلش را از خانه پارس جمع کرده، جنید اومده دنبالش تا از اونجا ببرتش و اول باهمدیگه میرن رستوران و به سلامتی اون شب نوشیدنی میخورن. ایلگاز و جیلین درباره اسامی افرادی که تو لیست انگین بودن صحبت میکنن و نظرشونو صادقانه به همدیگه میگن. جیلین میگه پارس؟ ایلگاز میپرسه مگه قرار نبود چیزیو از همدیگه نپرسیم؟ جیلین میگه نه منظورم اینه که احتمال نداره کار خودش باشه؟ ایلگاز میگه اون یه دادستانه همچین ریسکیو اصلا نمیکنه! محاله! جیلین میگه بالاخره تو همه ی ماها یه هیولا وجود داره که معلوم نیست چجوری خودشو نشون میده! ایلگاز میگه یه نفر هست که بیشتر از همه ی این افراد از اون عصبانیه و میخواد حتی بکشتش! یکتا! جیلین میگه راسیتش نمیتونم بگم که میتونه آدم بکشه یا نه ولی خوب هرچی باشه اون پسرشه! ایلگاز میگه معلوم نیست چه آتویی ازش داشته، تو خودتم میگفتی که گذشته کثیفی داشته دیگه! در ضمن همین چند وقت پیش بود یه پدر پسر ۱ ساله خودشو کشته بود! جیلین بهم میریزه و گوشیشو میگیره که ایلگاز میگه ای کاش با گرفتن گوشامون و ندیدن واقعیت تغییر میکرد. ارن به بیمارستان رفته و به توچه میگه واست دونر گرفتم فهمیده بودم دوست داری با سیب زمینی توچه با گرفتن ساندویچ ازش میندازه تو سطل زباله که ارن با ناراحتی از اونجا میره. جیلین درباره ارن حرف میزنه که میپرسه اونو با چی تهدید کرده؟ هرچند من باهاش رفیق شدم نگی هم خودش میگه سپس ازش میخواد بگه که ایلگاز میگه انگار یه دختر ۱۵ ساله داشته که نمیدونسته!

جیلین متاثر میشه و میگه حتما خیلی داغون شده! خیلی سخته. متین تو آزمایشگاه هست که سریعا بفهمه جواب آزمایش چی میشه همان موقع مقبوله باهاش تماس تصویری میگیره و میگه که دفنه مدام گریه میکنه و میگه جیلین بابا متینو انداخته تو زندان دیگه نمی ببینمش اصلا هم نمیخوابه! دفنه گوشیو ازش میگیره و با پدرش حرف میزنه تا خیالش راحت بشه و وقتی مطمئن میشه که پدرش زندان نیست میگیره میخوابه. ارن از مامور میخواد تا فاتح را از بازداشتگاه پیشش ببرن فاتح بهش میگه من هیچکاری نکردم، من زنمو دوست دارم ارن با عصبانیت بهش میگه گزارش دادن میفهمی؟ بزار زنت به هوش بیاد اظهاراتشو بگیریم اونموقع میفهمیم! سپس به بازداشتگاه برمیگردانتش. ایلگاز و جیلین به خاطر اینکه نوشیدنی زیاد خوردن تاکسی میگیرن تا به خانه برن. آنها به طرف دفتر کار جیلین میرن که ایلگاز میگه اینجا از بیرونم سردتر جیلین! جیلین میگه بالاخره موکل ها واسه حل شدن مشکلشون همش میخوان تا عجله کنم ولی موقع پول دادن معلوم نیست کی بدن! جیلین دراز میکشه که به ایلگاز میگه میشه بغلم کنی بخوابم؟ سرده! آنها کنار همدیگه تا صبح میخوابن. پارس وقتی به خانه میره. نامه نوا را میخونه و حسابی بهم میریزه. صبح جیلین به ایلگاز میگه تو هنوز اینجایی؟ ایلگاز میگه تو خودت نزاشتی برم نگو که یادت نیست؟! جیلین میگه چرا یادمه خوب سردم بود دیگه! پارس به اتاق نوا میره که با ورودش نوا حسابی میترسه و ازش میپرسه چی شده؟ پارس میگه نگرانت شدم دیشب کجا بودی؟ نوا میگه داداش من یه زن بالغم خودم از پس زندگیم برمیام! به ارن میگن که اوزلم از فاتح شوهرش شکایت نکرده! ارن جا میخوره که توچه به اونجا میاد و میگه میخوام بابامو ببینم ارن قبول میکنه. سر میز صبحانه چینار به پدرش میگه که میخوام برم پیش پدربزرگم کار کنم متین میگه که دزدی یادت بده؟ متین مخالفت میکنه که چینار میره و مردان بهش میگه باید یخورده طنابو شل کنی که خفه نشه!

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان