خلاصه داستان قسمت ۳۶ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۳۶ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید

خلاصه داستان قسمت ۳۶ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۳۶ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne). این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

خلاصه داستان قسمت ۳۶ سریال ترکی قضاوت

متین پیش چینار میره و بهش میگه ماجرای خارج رفتن چیه؟ چینار میگه دیگه نمیتونم اینجا زندگی کنم نمیتونم تو چشم داداش ایلگاز و جیلین نگاه کنم! متین میگه اصلا تو ممنوع الخروجی چجوری میخوای بری؟ باز هم میخوای قانون شکنی کنی؟ نمیشه! تو باید اینجا بمونی و کار دیگه ای نکنی که شرمندمون کنی! باید تاوانتو اینجوری بدی. چینار میره به مردان میگه آفرین کاری که کردی قشنگ در حد سنت بود آنها باهم کل کل میکنن که چینار بهش میگه من باید تا قبل از ساعت ۶ برم میفهمی؟ مردان میگه بگو ببینم چیشده؟ ایلگار و متین در حال رفتن به اداره هستن که جیلین جلوی در میاد و میگه کل شبو داشتم با خودم کلنجار میرفتم تا اون صدایی که از درونم میادو ساکت کنم اما نتونستم! نتونستم که دفنه را بی پدر کنم نخواستم اونایی که من تجربه کردمو تجربه کنه سپس میگه گزارشم ندادم نمیخواد شما هم انجام بدین ولی وقتی بابام برگرده بهش میگم اون دیگه هرکاری خواست بکنه.سپس برگه درخواست طلاقو به ایلگاز میده و میگه دیگه حتی تو برگه هم نمیخوام فامیلیت رو من باشه و میره. ایلگاز با درماندگی سوار ماشین میشه و میره. پارس به دفتر زندان میره و دستور میده تا بند انگین را بگردن سپس آنها یه تلفن همراه پیدا میکنند و به پارس و رئیس زندان تحویل میدن. پارس با کلافگی میگه پس بگو چجوری با بیرون در ارتباط بوده! سپس از رئیس میخواد تا اونو به انفرادی بفرستن و ممنوع الملاقات کنن رئیس زندان میگه ایشون تو انفرادی هستن پارس میگه به چه دلیلی؟ او به پارس میگه دادستان ایلگاز دستور دادن. پارلا حاضر شده تا برای مسابقات به مدرسه بره و به جیلین زنگ میزنه و ازش میخواد تا به اونجا بیاد اما جیلین میگه تو دادگاه خیلی امروز کار دارم نمیتونم اما مطمئنم که تو میتونی.

قسمت ۳۶ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۳۶ سریال ترکی قضاوت

یکتا پیش سدا میره تا باهاش حرف بزنه اما سدا میگه من کار تو دفتر تورو میخوام چیکار؟ وقتی چند وقت دیگه دیگه همچین چیزی وجود نداره؟ یکتا تهدیدش میکنه که با او در نیوفته اما سدا میخنده و میگه من اصلا ازت نمیترسم همان موقع مامورها میان و به سدا میگن برای بازجویی دادستان پارس میخوان ببینتتون. جیلین به دادگاه میرسه و جلوی در ورودی دادستان کل اونو میبینه و بهش میگه گزارشتون درباره دادستان پارس اشتباه بود ایندفعه را چشم پوشی میکنم اما سری بعدی در کار نیست جیلین موضوع را میپرسه که دادستان ماجرای بیمار بودن پارس را بهش میگه جیلین متاثر میشه و جلوی دراتاق ایلگاز منتظر میمونه و وقتی میاد ازش گلگی میکنه که چرا نگفته؟ ایلگاز ازش معذرت خواهی میکنه و میره تو اتاق جیلین درباره پرونده اون دختر بچه حرف میزنه و میگه فیلم دوربینو دیدین؟ اعتراغ کرده بود که امضاء نکرده ولی انگاری کرده! من تحقیق کردم فهمیدم انگار با بیمارستان های دیگه هم همینکارو کرده! یعنی از مریضی دخترش داره پول درمیاره! ایلگاز بهش میگه از این موردها داشتیم قبلا سپس جیلین ازش میخواد تا باهمدیگه برن دوباره به خانه شان و ازشون بازجویی کنن ایلگاز قبول میکنه. ارن به اوزلم زنگ میزنه و بهش میگه کار واجب دارم باید ببینمت اگه نیای من میام اونجا! اوزلم قبول میکنه و آنها برای ساعت ۱۱ قرار میزارن. پارس فرستاده تا سدارو برای بازجویی بیارن. وقتی ایلگاز و جیلین دارن میرن تو راهرو با پارس روبرو میشن که پارس با کنایه با ایلگاز حرف میزنه که جیلین میگه ایلگاز تقصیری نداره من شمارو به دادستان کل گفتم ایلگاز دوستاشو اصلا نمیفروشه حتی به منم نگفته بود! پارس باور نمیکنه و میره. تو راه پله جیلین با دیدن سدا باهاش حرف میزنه و میگه فکر میکردم ازمیر هستین! سدا میگه بودم واسه یه کار واجب اومدم بعد میرم سپس از کنارش رد میشه.

پارس پیش جیلین میاد و میگه میشناسینش؟ جیلین میگه زن خوبیه خاله انگینه! پارس میگه همینی که میگی زن خوب وکیل انگینه! جیلین عصبی میشه و به اتاق پارس میره و باهاش دعوا میکنه که چرا همچین کاری میکنه! و تهدیدش میکنه که اگه آزاد بشه من خودم میکشمش! ایلگاز جیلینو بیرون میبره که از پارس میپرسه چرا اینجاست؟ پارس بهش میگه گوشی انگین تو بند بوده گفتم بیاد اظهاراتشو بگیرم. پارس با سدا صحبت میکنه و ازش میپرسه که چجوری گوشی به دست انگین رسیده؟ تو لیست تماس هاش هم شماره ای از شما نیست! سدا میگه اگه مدرکی ندارین پس کار من نبوده نه؟ و میخواد بره که پارس دستور میده لپ تاپ و گوشی سدا را بدن به بخش اطلاعات تا بررسی بشه و سدارو بازداشت میکنه سدا عصبی میشه و میگه این جرمه بدون هیچ مدرکی نمیتونین همچین کاری کنین! پارس میگه برای روشن شدن ابهامات و پیدا کردن جواب سوال هام میکنم. اوزلم به سر قرار میره و شوهرشم اونو تعقیب کرده و از دور اوزلم و ارن را میبینه و گوش میده که چی میخوان بگن. ارن بهش میگه که میدونم توچه دختر منه اما اوزلم قبول نمیکنه که ارن میگه تست دی ان ای گرفتم! سپس ازش میپرسه که چرا نگفته بهش اوزلم با گریه شروع میکنه به تعریف کردن که وقتی از هم جدا شدیم متوجه شدم ارن میگه چرا اون موقع نگفتی؟ اوزلم میگه چی میگفتم که به خاطر بچه منو ببخش و بمون باهام؟ از طرفی هم نمیتونستم بچمو بدون پدر بزرگ کنم واسه همین شوهرم اون موقع زندان بود بهش گفتم که توچه بچه اونه! ارن بهش میگه الان میریم جفتمون ماجرارو بهش میگیم و معذرت خواهی میکنیم اما اوزلم قبول نمیکنه و میگه نه زندگیم میپاچه از هم شوهرم من و توچه را زنده نمیزاره! ارن میگه مجبوریم ما نگیم یکی دیگه میگه تهدیدم کردن میفهمی؟ اوزلم قبول نمیکنه و میگه نه نمیتونم….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان