خلاصه داستان قسمت ۱۴۸ سریال ترکی قضاوت

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۴۸ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۱۴۸ سریال ترکی قضاوت

متین به دفنه میگه پارلا باید یه مدت پیش ما امانت بمونه و این یه رازه نباید کسی بفهمه باشه؟ ارن جیلین را به خانه میرسونه که جیلین بهش میگه اگه اون ایمیل به جای ایلگاز واسه تو میومد تو هم کاری که ایلگاز کردو میکردی؟ اگه میفهمیدی دارم فراریش میدادم میومدی جلومو بگیری؟ ارن میگه نکن عزیزم چرا اینجوری میکنی؟ ببین چجوری نسبت به هم گارد گرفتین! جیلین میگه میدونی دیگه به ته خط رسیدیم نه اون نه من همدیگرو نمیبخشیم و میره.

جیلین نامه ای به متین میده تا به پارلا بده. جیلین تو نامه نوشته که همه دارن میگردن تا تورو پیدا کنن من همه تلاشمو میکنم که تو توی زندان نیوفتی برای بابا متین که در خونه اش را به روت باز کرده مشکل درست نکن! جیلین به خانه اش میره و بعد از عوض کردن لباسش از اونجا میره. ایلگاز به زندان برای ملاقات پدربزرگش میره و بهش میگه ازت دلخورم که دل به دختر بچه را شکوندی اما نگو که داشتی از یه دختر بچه دیگه محافظت میکردی! سپس ازش عذرخواهی میکنه که مردان میگه ببخشید دیگه چیه پسرم؟ سرت سلامت باشه. بعد از کمی حرف زدن باهاش از اونجا میره.

پارس و دریا باهم در حال حرف زدن هستن که جیلین پیششون میره و از پارس میپرسه میفرستینشون به دادگاه جنایی؟ پارس تایید میکنه سپس با جیلین وارد اتاق میشه تا درباره پرونده حرف بزنن. پارس ازش میپرسه تو از کی میدونستی؟ جیلین میگه میشه اینو به عنوان وکیل نگم؟ پارس قبول میکنه. پارس بعد از کمی حرف زدن میگه میدونم میخواین تا جلسه اول دادگاه پارلارو پنهون نگه دارین منم دارم کارارو راست و ریست میکنم که تا اون طناب فامیلی پاره نشده کارها درست بشه! جیلین تشکر میکنه و موقع رفتن میگه ولی به چیزی، اونم اینکه اون طناب پاره شده و میره.

جیلین تو اوضاع خوبی نیست که تو راهرو با موکلش آردا روبرو میشه او ازش گلگی میکنه که چرا اصلا به پرونده ام رسیدگی نمیکنی؟ مثلا ما رفیق بودیم هنوز دختر و زن من پیدا نشده! تو حتی نیومدی تو جلسه دادگاهم شاگردتو فرستادی! جیلین میگه میدونم حق داری ولی اصلا تو وضعیت خوبی نیستم باور کن! بعد از کمی حرف زدن جیلین برای پرونده آردا پیش دریا میره تا ببینه پرونده به کجا کشیده شده!

قسمت ۱۴۸ سریال ترکی قضاوت

ایلگاز و جیلین تو راهرو رودررو میشن که بعد از کمی مکث به راهشون ادامه میدن، ایلگاز تو اتاق پارس میره که پارس سعی میکنه درباره جیلین باهاش حرف بزنه که او کمی کوتاه بیاد چون تو وضعیت بدی گیر کرده اما ایلگاز میگه فایده نداره، بار اولش نیست و دوباره هم انجام میده. رئیس رفعت به اتاق دادستان دریا میره و بهش میگه تمام مدارکی که پیدا شده و آزمایشا نشون میده که کشته شدن اون خبرنگار کار هالوک بوده.

دادگاه جنایی خانواده جیلین و چینار و توچه برگزار میشه جیلین با قاضی حرف میزنه و تلاششو میکنه تا حداقل حکم محاکمه حین رسیدگی به پرونده نگیرن اما موفق نمیشه و قاضی میگه روبروی من تعدادی آدم هست که متهم به همدستی تو قتل هستن از طرفی همشون به راحتی میتونن فرار کنن هرچند که یکیشون جلوی اون همه آدم تو اداره پلیس فرار کرده! سپس ازشون میپرسه شما واقعا ندیدینش؟ اونا انکار میکنن و میگن نه والا چیزی ندیدیم!

قاضی حکم بازداشت حین رسیدگی به پرونده را اعلام میکنه. پارلا تو خونه متین با دیدن عکس خانوادگی انها به چینار نگاه میکنه که متین بهشون میگه حتما الان تو دادگاه هستن و فکر نکنم ازاد بشن بهشون بازداشت حین محاکمه میدن حتما پارلا میگه این خیلی بی عدالتیه که اونا بازداشت بشن ولی من ازاد باشم! متین میگه ولی اونا یه شانس بزرگ به نام جیلین دارن نمیزاره اونجا بمونن.

جیلین از دادگاه بیرون میاد و بهشون میگه که نتونست نظر قاضیو برگردونه همگی ناراحت میشن. جیلین به اتاق ایلگاز میره و با گلگی بهش میگه الان خیالت راحت شد؟ قاضی همشونو بازداشت کرد الان خوشحالی؟ ایلگاز میگه این چه ربطی به خوشحالی من داره؟ منم ناراحتم واسشون! جیلین با عصبانیت میگه خوب پس دادستان ایلگاز به همه نشون داد که چقدر درستکار و صادقه!

از این به بعد حتما هیچ بدی و جرمی تو این دنیا اتفاق نمیوفته و با عصبانیت از اونجا میره. هالوک و یکتا به اتاق دادستان دریا برای بازجویی میرن هالوک میگه که من هیچ کاری نکردم من وقتی رسیدم ازم کمک خواست حتی باهاش حرف هم نزدم! یکتا ازش دفاع میکنه و میگه تو فاصله کمی که موکل من رفته تو چطور وقت کرده هم حرف بزنه هم دعواشون بشه هم اون بلارو سرش بیاره؟ یکتا با حرفاش رو مخ دریا میره که ازش میخواد از اتاق بیرون برن. جلوی دادگاه جیلین منتظر تولگاست، وقتی میرسه به جیلین میگه که درخواستو آماده کردم او ادامه میده که تازه فهمیدم رن و دختر آردا کجاست!

رفتن به پناهگاه زنها، انگار به خاطر خشونت خود آردا از اونجا رفتن جیلین جا میخوره و میگه مرتیکه بیشرف بزار این درخواستو به قاضی بدم میدونم چیکارش کنم. رفعت پیش هالوک و یکتا میره و میگه دادستان دوباره میخوان ببیننتون. دریا بهشون میگه که نگهبان تو اظهاراتش گفته که با مقتول درباره تو حرف زده سپس هالوک را به دادگاه جرایم سنگین میفرستد. چینار و بقیه به زندان منتقل میشن. جیلین پیش آردا میره و شروع میکنه باهاش دعوا کردن که چرا بهش دروغ گفته بوده و واسش نقش بازی کردع بود سپس بهش میگه که من دیگه وکیل تو نیستم جیلین پیش دریا میره و خبر میده که دیگه وکیل آردا نیست همان موقع ایلگاز به اونجا میاد و میگه اومدم اطلاعات درباره خبرنگار کشته شده بدم…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)