خلاصه داستان قسمت ۱۱۷ سریال ترکی قضاوت

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۱۷ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید.

خلاصه داستان قسمت ۱۱۷ سریال ترکی قضاوت

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۱۷ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۱۱۷ سریال ترکی قضاوت

دریا به اتاق دادستان پارس میره و پارس بهش میگه تو بهشون گفتی؟ دریا میگه آره دیروز خودتو به خاطر بیار! حالت اصلا خوب نبود پارس! پارس میگه ای کاش خودت میومدی جلو و دیوار میکشیدی، دریا میگه تو خودت دیوار شده بودی پارس حال و روزت اصلا خوب نبوده و نیست! پارس با حالی داغون در حال نوشتن استعفا نامه اش هست که دریا جلوشو میگیره و میگه نمیزارم!

جیلین از تو دوربین میگه میدونم که داری صدامونو میشنوی چیز زیادی نمیخوایم فقط پتو با دارو همین یکی از زندانیا میخنده و میگه الان اونا هم واست فرستادن! جیلین حرفشو دوباره تکرار میکنه. آیلین با ایلگاز به مکانی میرن که جیلین به اونجا رفته بود. ارن به تمام مامورهای تو اداره میگه تا بگردن دنبال نشونه ای از جیلین و میخواد بره محل حا یه که رئیس پلیس جلوشو میگیره و میگه خیر باشه چیشده؟ ارن میگه تعداد گمشده ها بالا رفته جیلین همسر دادستان ایلگاز هم جزءشونه! رئیس پلیس با کمال خونسردی میگه خوب به ما چه؟ ما چیکاره ایم؟ بخش گمشده که نیستیم ما!

ارن میگه تعداد گمشده ها داره میره بالا و به جنایت چاه ربط داره حالا اگه کاری ندارین من باید برم به کارام برسم سپس با کلافگی از اونجا میره و به امید میگه این دیگه از کجا پیداش شده! همان موقع رضوان بهش زنگ میزنه و میگه کمیسر دادستان ارشد میخواد استعفا بده دادستان دریا داره سعی میکنه جلوشو بگیره و منصرفش کنه بعد روی خودشون درو قفل کرده ارن میگه باشه الان میام اونجا.

ارن مامورها را سر لوکیشن حادثه میفرسته و میگه شما برین من یکسر باید برم دادگاه بعد میام. جیلین صدا میشنوه و متوجه میشه که قراره از دریچه چیزی به داخل بندازن، گروگان گیر پتو به داخل میفرسته و تا میخواد قرصو بندازه جیلین دستشو میگیره و میگه گرفتمش بقیه هم کمکش میکنن ولی دستکش از تو دست او در میاد و بقیه میوفتن. ارن میره تو اتاق پارس و به دریا میگه برو میخوام تنهایی باهاش حرف بزنم.

قسمت ۱۱۷ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۱۷ سریال ترکی قضاوت

سپس بهش میگه من الان به عنوان رفیقت اینجام نه کمیسر اگه میخوای بگی حد خودتو بدون نسبت به مقام بدونم مشکلی ندارم که بریم بیرون به مشکلمون رسیدگی کنیم. ولی این رسمش نیست که تو این شرایط بخوای اینجوری کنی! ما الان هممون بهت احتیاج داریم! سپس بعد از کمی سرزنش کردنش میگه جیلین گم شده پارس جا میخوره و میگه چی؟ ارن میگه به خاطر اون مصاحبه مطبوعاتی تو جیلین به خطر افتاده! ارن میگه به من چه ربطی داره؟

ارن میگه حق با ایلگاز بود دوباره یه خانواده واسه خودش جور کرده ایندفعه به جای نوا جیلینو مادر گذاشته حالا بشین فکر کن میخوای استعفا بدی یا تو این روزها پیش ما باشی! و از اونجا بیرون میره دریا جلوشو میگیره و میگه چیشد؟ ارن میگه یخورده دیگه مشخص میشه سپس دریا میگه چرا انقدر پکر و ناراحتی؟ ارن میگه جیلین نیست دزدیده شده دریا شوکه میشه و میگه چی؟ مطمئنی؟ ارن میگه دوباره یه خانواده واسه خودش جور کرده و میره که دریا میگه برو منم الان کارامو میکنم میام. ارن میخواد بره که پارس کنارش میشینه و میگه برو ولی فقط آروم ارن خوشحال میشه و میگه اطاعت امر دادستان ارشد.

آیلین به لاجین میگه که بره با مادرش صحبت کنه و ماجرارو واسش تعریف کنه لاجین هم همین کارو میکنه. جیلین تو اون اتاق پیش بقیه میره میشینه و اونا ازش میپرسن که تو چی میدونی؟ جیلین میگه خبری که قبلا تو اخبار پخش شده بود درباره ۴تا جنازه تو یه چاه را باید شنیده باشین! اونا تایید میکنن که دختر بچه ازش میپرسه قاتل اونا مارو دزدیده؟ چرا؟ همان مرد عصبی ازش میپرسه تو اینارو از کجا میدونی؟

جیلین میگه گفتم که من وکیلم پسر یکی از موکلام جزء اونا بوده همگی میترسن و جیلین ازشون میخواد تا به خودشون مسلط باشن. مروه با پارلا و توچه به خانه مادر سردار میرن تا ببینن اونجا خبری ازش هست یا نه توچه به بهانه دستشویی رفتن میره خانه را میگرده که تو سبد لباس های کثیف یه دست لباس کثیف مردانه میبینه و ازشون عکس میگیره سپس از اونجا بیرون میرن و پلاستیک آشغال ها را هم برمیداره پارلا و مرده میگن داری چیکار میکنی؟

توجه میگه اینو بدونین امکان داره تو آشغال بقیه طلا پیدا بشه! تو اتاق ارن همگی جمع شدن و پارس بهشون میگه پیدا کردم یه وجه اشتراک بینشون هست به همه ی اونا یه پیامک فرستاده شده در قالب نظرسنجی دریا یه سوالشو میگه و میپرسه تو این زمینه ست؟ من همچین چیزیو تو پرونده دیگه ای دیده بودم! ایلگاز یادش میاد که وقتی تو ماه عسل بودن همچین نظرسنجی برای جیلین اومده بود و داشت پاسخ میداد بهش سپس بهشون میگه این نشون میده که قاتل هرکی که هست خانواده خودشو کشته!

دریا میگه و اینجوری میخواد خودشو تبرئه کنه که بگه من نرمالم و بقیه هم مثل منن. ارن میره تا ببینه نظرسنجی از کجا داره پخش میشه واسه همه و بعد از چند دقیقه میاد و میگه پیدا کردم از طرف یه روانشناس تو یه دانشگاه سپس با ایلگاز سریعا به اونجا میره. گل خانم به خانه متین میره و بهشون میگه دختر من کجاست؟ وقتی داشتی گل میکاشتی دختر من گم شده! مردان میگه آروم باشین ما از چیزی خبر نداریم آروم آروم بگین ببینیم چیشده؟ گل میگه که جیلین دخترم گم شده و شما هم از چیزی خبر ندارین! لاجین آرومش میکنه و از اونجا میبرتش…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان