خلاصه داستان قسمت ۱۱۳ سریال ترکی قضاوت

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۱۳ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید.

خلاصه داستان قسمت ۱۱۳ سریال ترکی قضاوت

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۱۳ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۱۱۳ سریال ترکی قضاوت

جیلین و تولگا به یه محله قدیمی رفته تا درباره پرونده اطلاعاتی بدست بیارن. آنها یه زن را پیدا میکنن و شروع میکنن ازش سوالاتی پرسیدن. لاجین با دوستش برای خرید بیرون رفته که بهش زنگ میزنن که از بیمارستان مزاحم میشیم شوهر سابقتون اینجاست او جا میخوره و میگه یکتا؟ چش شده؟ پارس با یه مامور به پارکینگ رفته و به ماشین با بغض و ناراحتی نوا نگاه میکنه و میگه باهمدیگه رفتیم این ماشینو واسش انتخاب کردیم!

سپس یه خودکار میارن واسش و میگن که انگاری برای نوا خانم بوده اسم ایشون رو خودکاره! پارس با دیدن خودکار با بغض نوا را صدا میزنه. جیلین و تولگا میخوان دنبال مواد فروش ها برن تا ببینن سرنخی از شخص مورد نظرشون پیدا میکنن یا نه سپس جیلین به تولگا میگه تو برو بیمارستانارو بگرد! لاجین به بیمارستان میره و با دیدن ظاهر بهم ریخته یکتا شوکه میشه و میگه این چه وضعیه؟ چرا اینجوری شدی؟ یکتا میگه کی بهت گفت اینجام؟ لاجین میگه بیمارستان بهم زنگ زد! یکتا با کلافگی میگه ای کاش نمیگفتن که منو تو این اوضاع نبینی!

نفهمیدم چی شد یکدفعه چند نفر ریختن سرم و شروع کردن به کتک زدن! ایلگاز و ارن به آزمایشگاه رفتن و به گوکسو و یه نفر دیگه میگه بگین ببینم با چه چیزی میخواین مارو سورپرایز کنین! آنها بهشون میگن که بالاخره از روی لباس ها یه برندی را پیدا کردیم که قدیمیه و هنوز دست دوم هاش تو سایت ها به فروش میره! و رو استخوان هایی که پیدا شده هم اثر این لباس ها هست داریم تحقیق میکنیم که ببینیم چیزی دستگیرمون میشه یا نه! جیلین سراغ مردان میره و بهش میگه میخوام یه نفر را پیدا کنم که فکر کنم شما بتونین بهم کمک کنین مردان قبول میکنه. چینار با دوستانش در کافه قرار گذاشته و فیلم سردار را بهشون نشون میده.

توچه بهش میگه چرا این کارو اونجا کردی؟ اگه میفهمیدن چی؟ چرا همچین ریسکی کردی آخه؟ چینار میگه مگه شما نگفتین که بهم کمک میکنی؟ فقط در حد حرف بود؟ به عمل که رسید جا زدین؟ پارس و دریا برای صرف شام به رستوران رفتن که یکدفعه حمله عصبی بهش دست میده و دستش شروع میکنه به لرزش و خالی کردن که دریا میترسه و پارس میگه جیزی نیست من میرم سرویس برمیگردم.

وقتی به سرویس میره و وقتی بیرون میاد عکسی هوایی از اجساد کنار چاه جلوی آینه میبینه که پشتش نوشته اگه میخوای قاتل خواهرتو پیدا کنی من میتونم کمکت کنم فردا ساعت ۹ در املت فروشی. پارس با دیدن این عکس و نوشته شوکه میشه و با سرعت بیرون میاد ولی کسی را نمیبینه. وقتی سر میز شام برمیگرده هالوک رئیس متین را میبینه که داره بهش نگاه میکنه و نظرش جلب میشه. برای یکتا غذا آوردن و او با سختی غذا میخوره لاجین که با دیدنش دلش سوخته ازش میپرسه چیز دیگه ای میخواد بیاره یا نه!

قسمت ۱۱۳ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۱۳ سریال ترکی قضاوت

یکتا میگه نه برو وقتی لاجین میخواد بره او از قصد بالشتشو میندازه که لاجین میگه فکر کنم خیلی خوب نیستی یکتا میگه نه برو بالاخره بایدبه تنهایی عادت کنم! لاجین میخواد بره که میگه پس وقتی بخوابی بعد میرم. گل تو خانه میخواد سر صحبت را با آیلین باز کنه و ازش بپرسه با کسی آشنا شده یا نه ولی آیلین میگه نه بابا اصلا کجا آشنا بشم؟ سپس به بهونه اینکه سریال شروع شده بحث را عوض میکنه که گل شک میکنه بهش.

جیلین و ایلگاز در خانه شان نشستن و در حال دیدن فوتبال هستن که درباره ماجرای ایلگاز و پارس صحبت میکنن که جیلین میگه باید بهش وقت بدی اون الان تنها کاری که آرومش میکنه پیدا کردن قاتل نوا و خاک کردنشه! جیلین از یه پستی که تو فضای مجازی گذاشته به ایلگاز میگه که او با خوندن متن میگه این الان پارس را جریحه دیرتر نمیکنه؟ سپس پست را پاک میکنه. پارس سر قرار با همان کسی که واسش عکس گذاشته بود میره.

مردی روبروش میشینه و میگه این پهپاد ماله منه و رمی بهش میده و میگه این مال شما ولی باید در ازاش کیفر خواستی که دست دریاست و قراره به شما بده را رد کنی! پارس تو فکر فرو میره. ایلگاز و جیلین در حال رفتن هستن که تو ماشین بهشون میگه خوب همینجا میپرسیدین دیگه من سرکارم دیر برسم صاحب کارم بیکارم میکنه اما ایلگاز میگه باید بریم کلانتری. پارس به اتاقش رفته و شروع میکنه فیلمی که اون مرد بهش داده را دیدن. او با دیدن اجساد بهم میریزه و قرص میخوره. جیلین سریع به تولگا پیام میده که باید سریع بیای که کار داریم.

آیلین به خودش رسیده و میخواد بره که گل بهش میگه میره چقدر به خودت رسیدی؟ آیلین میگه آخه میخوام بعد کار برم یکسر پیش رفیقم گل میگه کدوم رفیقت؟ تو که رفیقی نداری خودت دیشب گفتی؟ سپس میگه تو با کسی قرار میزاری؟ با کسی آشنا شدی؟ آیلین میگه چی میگی مامان؟ سپس بعد از کمی جر و بحث از اونجا میره. جیلین یکسری مدرک به تولگا میده و میگه برو اینارو نشون بده به ایلگاز و بگو که درج پرونده کنه و هرچیشد بیا بهم خبربده……

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان