خلاصه داستان قسمت ۱۱۲ سریال ترکی قضاوت

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۱۲ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید.

خلاصه داستان قسمت ۱۱۲ سریال ترکی قضاوت

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۱۲ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۱۱۲ سریال ترکی قضاوت

جیلین و ایلگاز جلوی در دادستانی تو ماشین هستن و جیلین میپرسه اگه واسم اتفاقی می افتاد چیکار میکردی؟ ایلگاز میگه میمردم! سپس بهم ابراز علاقه میکنن و وارد دادستانی می شود. تولگا به دادگاه میاد و جیلین بهش زنگ میزنه و میگه ایلگاز الان رفت تو اتاق وقتی رفتی از تمام صفحات پرونده عکس میگیری و واسم میاری حواست باشه! ارن میگه که یه گزارش اومده که انگاری آخرین بار نوا اونجا بوده ایلگاز میگه خوب اکیپ بفرست برن!

ارن میگه نمیشه دادستان هیچ نیرویی نمونده همه دارن به اینجا زنگ میزنن و گزارش میدن! ایلگاز و ارن فرضیه ای که دارن نسبت به این که اجساد ماله یه خانواده بوده و نوا مادر اونا بوده به پارس میگن! همگی درباره این موضوع هم فکری میکنن. پارس در آخر با کلافگی میگه گیریم که اینا راست باشه از این خانواده اوجاق هیچ نشونه ای نیست؟

ارن میگه داریم میگردیم. جیلین به دادگاه میره و از موکل خودش دفاع میکنه و به متهم میگه آقای رئیس موکل من برای تفریح و سرگرم کردن شما اومده سرکار؟ شما چطور میتونین به موکل من اهانت کنین؟ چجوری به خودتون اجازه میدین؟ فقط چون یه مرد هستین؟ قاضی ازش میخواد تا به خودش مسلط باشه. ایلگاز و دریا از نوا و احتمالات حرف میزنن که پارس نمیتونه قبول کنه و مدام حرفو از روی نوا میکشه کنار و میگه بهتره رو چیزهای دیگه تمرکز کنیم.

ایلگاز مدام از فرضیه خانواده میگه که پارس کلافه میشه و میگه تو هم گیر دادی رو این فرضیه بیا واسم اثبات کن تا منم جلو روت وایسم و بگم که اشتباه نمیکنی و راست میگی! سپس همگی میخوان برن به کارها برسن که پارس به دریا میگه شما وایسین کارتون دارم و ازش میخواد تا هرازگاهی به پرونده یه نگاهی بندازه و نظرشو بگه. دریا با تیکه میگه ببخشید دادستان شما منو از این پرونده گذاشتین کنار و یه پرونده جدید بهم دادین دیگه نمیتونم رو این یکی تمرکز کنم!

سپس خودشو کنار میکشه که پارس بهش میگه این کارو باهام نکن من بهت احتیاج دارم! تولگا به اتاق ایلگاز میره و میگه اگه شما صلاح میدونین و پرونده آماده ست میخواستم ببینم چون تو سایت نزاشتین ایلگاز میگه کدوم پرونده؟ تولگا میگه مربوط به اجساد تو چاه. ایلگاز به اوزگه میگه تا پرونده را بهش بده. جیلین بهش پیام میده و میگه که چیشد چیکار کردی؟

قسمت ۱۱۲ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۱۲ سریال ترکی قضاوت

تولگا میگه آقا ایلگاز بیرون نمیره که عکس بگیرم جیلین همان موقع میره تو دادگاه و خودشو میزنه به از حال رفتن که سریعا به ایلگاز زنگ میزنن و خبر میدن که جیلین از حال رفته او با عجله از اتاق بیرون میره و تولگا سریعا از تمام صفحات عکس میگیره. ایلگاز پیش جیلین میره و میگه چیشد؟ جیلین میگه هیچی فقط یکدفعه حالم بد شد چشمام سیاهی رفت دریا بهش میگه که یه چیزی بخور خوب. همگی به سرکارشون میرن و جیلین میگه که حالم خوبه نگران نباشین. جیلین از دادگاه بیرون میزنه و تولگا پیشش میره و و بهش میگه امیدوارم چیزی که خواستمو گیر آورده باشی!

سپس تولگا عکسارو بهش نشون میده که جیلین خوشحال میشه و میگه آفرین از مرحله اول آزمون با موفقیت گذشتی! یکتا تابلویی که از خانه لاجین برداشته را پیش کارشناس میبره تا روش قیمت گذاری کنه اما اون بهش میگه که تقلبیه! یکتا میگه ما اینو خودمون از فرانسه گرفتیم مگه میشه؟ کارشناس میگه اصل نیست سرتون کلاه گذاشتن! یکتا پیش دوست سردار میره که او ازش پولشو میخواد ولی یکتا میگه تابلو تقلبی بود او بهش میگه من این چیزا حالیم نمیشه! من همه چیزمو به خاطر تو از دست دادم! عثمان پیش گل میره و بهش میگه مامان فکر کنم آیلین کسی او زندگیشه!

او بهش میگه نه بابا این محاله! عثمان میگه من میدونم که هست! به خودش میرسه تازه واسش دسته گل اومد! گل میگه اون داره به خودش میرسه که کنار جیلین کم نیاره وگرنه اصلا اینجوری نیست در ضمن شما هنوز از هم جدا نشدین! چطور ممکنه! داری اشتباه میکنی! عثمان میگه من تعقیبش کردم طرف اسمش چتینه! گل اونو سرزنش میکنه که چرا تعقیبش کرده! سپس بهش میگه تو هنوز امید داری به زندگی با آیلین؟ عثمان میگه ما یه دختر داریم و از علاقه اش به زندگی با آیلین میگه.

آیلین به سر قرار با چتین رفته و او وقتی میخواد بهش هدیه اش را بده چشم آیلین به بکه خون روی پیرهنش می افتد که میگه این چیه؟ حالت خوبه؟ چتین هل میکنه و میگه آره چیزی نیست تو اورژانس حتما کثیف شده عادیه واسم تو هم عادت میکنی و جعبه را باز میکنه که آیلین با دیدن یه جفت گوشواره جا میخوره و میگه خیلی خوبه و ازش تشکر میکنه.

ارن به آرایشگاه پیش ارن میره و میگه چیزی دستگیرت شد؟ ارن میگه با عصبانیت اومده اینجا لاکشو پاک کرده و موهاشو رنگ کرده سپس از اینجا رفته ایلگاز میگه قبل از اینجا با یکتا بوده و بعدشم با یکتا قرار داشته ولی نرفته اونجا در نتیجه هرکی اومده سراغش تو این بازه زمانی هرکاری کرده همون کرده ارن تایید میکنه. چینار تو اداره در حال پخش کردن چای هست که فیلم سردار را در مانیتور میبینه و شروع میکنه پنهانی فیلم گرفتن ازش….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان