خلاصه داستان قسمت ۱۰۹ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۰۹ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید.

خلاصه داستان قسمت ۱۰۹ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۰۹ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۱۰۹ سریال ترکی قضاوت

ایلگاز با تعجب میگه جیلین کجاست؟ ارن میگه شاید سوار اون یکی آسانسور شده پارس میگه مگه قرار نبود طبق دستورات عمل کنه؟ ایلگاز عصبی میشه و ارن بیسیم میزنه که جیلین کجاست؟ پیاده نشده! ایلگاز وارد هتل میشه و همه نیروها دنبال جیلین میگردن.جیلین از راه و اضطراری به پارکینگ میره. تمام نیروها دنبال جیلین میگردن. ایلگاز تو راهرویی که جیلین اونجا بود میره.

جیلین تو فرصت مناسب سوار آسانسور میشه و به طبقه ۲- میخواد بره که ایلگاز اونو پیدا میکنه و اونو از آسانسور بیرون میکشه، جیلین میگه اون بهم گفت اگه میخواد بدونم کیه باید برم پارکینگ اون الان اونجاست گفت تنها بیا! ایلگاز میگه نمیشه نباید بری فقط به خاطر حرف یکی میخوای سوار آسانسوری که روش نوشته خراب سوار بشی؟ ارن و پارس به اونجا میرن و جلوی جیلین را میگیره جیلین میگه داره فرار میکنه اصلا بیاین باهم بریم! ایلگاز میگه همش یه بازیه که مهمت جان را بدزدن!

جیلین میگه چی؟ همان موقع آسانسور سقوط میکنه و اونا با ترس بهم نگاه میکنن. راننده تاکسی یکتا عصبی میشه و میره تا ببینه کجا مونده یکتا به جای پول راننده گلدانی که عتیقه هست بهش میده سپس به داخل خانه میره و آهنگ میزاره و میرقصه. پارس به جیلین میگه اونی که بهت زنگ زد چی گفت؟ صداش چجوری بود؟ جیلین میگه نمیدونم با برنامه تغییر داده بود صدارو! آنها سوار آسانسور میشن و پارس اونو سرزنش میکنه که چرا از دستورات سرپیچی کرده! جیلین میگه هرکدومتون جای من بودین همین کارو میکردین!

ایلگاز به جیلین میگه به خاطر این سهل انگاری داشتی میمردی! سپس به پارس میگه مسئول این اتفاقم تویی نمیتونی بگی که چرا سرپیچی کرده! سپس باهاش دعوا میکنه که اگه بلایی سرش می اومد پارس میگه چیکار میکردی؟ میکشتی؟ ارن و جیلین آنها را از هم جدا میکنند. دادستان دریا با مامورها به بیمارستان میرن تا ببینن چجوری مهمت جان را از اونجا بردن.

ماموران اونجا برای دریا توضیح میدن که به هوای توموگرافی پرستارها بردنش ما هم چون آسانسور پر بود با پله ها رفتیم ولی وقتی به اونجا رسیدیم هیچکی نبود. دریا به اتاق امنیت میره تا ببینه چیزی دستگیرش میشه یا نه. ارن پیش ایلگاز و پارس میره و میگه پرسیدم انگار دو روز هست که کسی از آسانسور استفاده نکرده بوده خراب بوه ولی نه اونجوری که سقوط کنه! یه اکیپ هم اومده بودن تا درست کنن که گفتن کار اونا نیست و رفتن اونارو پیدا میکنیم ببینیم چی میشه پارس با کلافگی میگه یه کاری کنین دیگه!

قسمت ۱۰۹ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۰۹ سریال ترکی قضاوت

قبلا که دوربین امنیت نبوده چیکار میکردن؟ به مغزتان یه فشاری بیارین دیگه! ایلگاز میخواد بره بیمارستان که جیلین میگه منم میام ایلگاز میگه نه جیلین میگه به عنوان شهروند که اون مادرو دلداری بدم! اما ایلگاز میگه خانم شهروند نمیای! و میره. دریا و رئیس پلیس دوربین های امنیتی را نگاه میکنن آنها تو خروجی بیمارستان به آمبولانس هایی که همزمان راه می افتند نگاه می کنند و مشخص نمیشه که سوار کدومشون شده. امید تو مسیر به جیلین میگه دادستان ایلگاز خیلی ترسیده بود تو هم خیلی دل و جرأت داری! جیلین میگه این همه آدم مرده امید! اگه باز هم زنگ بزنه بدون هیچ فکری میرم ولی اون ترسید!

حتی اونجا هم نبود! خواهر منم اینجیو هم یه ترسو بیشرف کشت و به آرامی اشک میریزه. یکتا تو اون خانه به حمام میره و رو تخت ولو میشه که لاجین بهش زنگ میزنه و میگه همین الان از روی اون تخت بلندشو! تو به چه حقی هنوز تو اون خونه هستی؟ پیغامم که گرفتی! یکتا میگه پولهای من که تو اون گاوصندوق بود چیشد؟ همین الان بیار اینجا! لاجین میگه تمام ارث تو بین من و دولت تقسیم شده از جمله اون گاو صندوق و تو دیگه هیچی نداری سپس بهش میگه دو دقیقه وقت داری تا از اونجا بری.

یکتا بی محلی میکنه و روی تخت دراز میکشه که صدای آژیر بلند میشه و یکتا با عجله از اونجا میره و از خانه فرار میکنه. لاجین که از دوربین های مدار بسته اونجارو داره نگاه میکنه میخنده و میگه واقعا چی شده که فکر کردی اون خونه را میزارم واسه تو! و با خنده اونو نگاه میکنه و نوشیدنی میخوره. فردای آن روز دریا جلوی در بیمارستان میگه عجب نقشه ای کشیده! مو لای درزش نمیره! خیلی تمیز کارشو کرده اصلا ردی نگذاشته! پارس با کلافگی میگه میخوای بهش کاپ و مدال افتخارم بدیم؟

متین اونارو میبینه و به رئیسش هالوک میگه من برم ببینم کاری با من دارن یا نه چون به عنوان شاهد اینجا بودم باید خبر بدم هالوک قبول میکنه که متین میره و میپرسه دادستان کاری ندارین با من ایلگاز میگه نه و میرن پارس ازش میپرسه که بله رئیس متین کاری داشتین؟ منین حال نوارو میپرسه که چطوره آخرین باری که دیدتش حالش زیاد خوب نبود! پارس میگه مگه کی دیدیش؟ همان موقع به ایلگاز زنگ زدن و خبر دادن که یه نفر مهمت جان را دیده و آنها به سرعت به اونجا میرن.

پارس به دریا میگه که اون وارد این پرونده نشه و بره به پرونده الیف برسه که دریا میگی داری فرق میزاری؟ جیلینو دیشب فرستادی تو عملیات منو دور نگه میداری؟ پارس میگه اسمش اومده بود و اون جیلینو خواسته بود ولی کسی واسه تو دعوت نامه نفرستاده که! دریا با عصبانیت از اونجا میره. متین با پارس به اداره میرن که اونجا متین میگه چیشده؟ ماجرا چیه؟ پارس با گریه میگه که نوا کشته شده متین شوکه میشه…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان