یادداشت اختصاصی از دکتر حجت بقایی

اقتصاد، میدان تضارب آراست؛ مدیریت یعنی انتخاب هوشمندانه از میان دیدگاهها

هفته گذشته مناظره‌ای میان دو اقتصاددان با دیدگاههای کاملاً متفاوت، یعنی دکتر موسی غنی‌نژاد و دکتر سید یاسر جبرائیلی برگزار شد که توجه علاقه‌مندان به حوزه اقتصاد سیاسی را به‌خود جلب کرد. موضوع بحث "نئولیبرالیسم در ایران" و این پرسش اساسی بود که مشکل اقتصاد ایران چیست؟

اقتصاد، میدان تضارب آراست؛ مدیریت یعنی انتخاب هوشمندانه از میان دیدگاهها
صفحه اقتصاد -

این مناظره، اگرچه گاهی رنگ و بوی تند سیاسی به‌خود گرفت، اما برای منِ پژوهشگر حوزه تحقیق و توسعه، یادآور یک حقیقت عمیقتر بود: در اقتصاد، تضارب آرا نه‌تنها طبیعی است، بلکه ضروری است. در تمام مکاتب اقتصادی، از لیبرالیسم کلاسیک تا اقتصاد اسلامی، از مکتب اتریش تا کینزیها، تضاد دیدگاه وجود دارد. یک اقتصاددان ممکن است به حداقل‌سازی نقش دولت معتقد باشد، و دیگری دولت را عنصر اصلی توسعه بداند.

هیچکدام را نمی‌توان به‌خاطر باورش محکوم کرد؛ آنچه اهمیت دارد، شناخت موقعیت و نیاز هر جامعه و انتخاب نسخه مناسب برای آن موقعیت است. مناظره اخیر، بیش از آنکه صرفاً یک جدال نظری باشد، بازتاب دهنده نیاز ما به مدیریت دیدگاهها در سطح حکمرانی اقتصادی بود. من به عنوان کسی که سالها در حوزه تحقیق و توسعه کار کرده‌ام، معتقدم که: یک دیدگاه، به تنهایی نمی‌تواند اقتصاد یک کشور را نجات دهد.

ما نیازمند مدیریتی هستیم که توانایی تشخیص، ترکیب و به‌کارگیری مناسبترین نسخه‌ها در مناسبترین موقعیتها را داشته باشد. بازار فقط رقابتی نیست در بخشی از مناظره، دکتر جبرائیلی با زبانی تند، بازار آزاد را متهم به بی‌توجهی به حقوق کارگر کرد. و در مقابل، دکتر غنی‌نژاد با دفاع از حداقلسازی نقش دولت، از آزادسازی اقتصادی دفاع کرد. من نمی‌خواهم در اینجا از هیچکدام طرفداری کنم، بلکه می‌خواهم این نکته را یادآوری کنم که:

نکته اول: بازار، هم رقابت دارد، و هم دلسوزی. هم ظرفیت رشد دارد، و هم ظرفیت فساد.

نکته دوم: بازار، از یک سو می‌تواند با سازوکار رقابت، بهره‌وری را افزایش دهد و نوآوری را بهبود بخشد. اما از سوی دیگر، اگر بدون نظارت رها شود، می‌تواند مأمن سوءاستفاده مالی، فرار مالیاتی، رانت، آقازادگی، و حتی نادیده‌گرفتن حقوق اولیه کارگر شود. نکته مهم: همان بازاری که رشد را ممکن می‌کند، می‌تواند باعث فروپاشی عدالت اجتماعی شود اگر در جای درست مهربان نباشیم و در جای درست سخت‌گیر نباشیم. مدیریت یعنی انتخاب سیاست درست، نه تعصب بر نسخه‌ها برای من، مهمترین مسئله‌ای که در این مناظره کمرنگ بود، فقدان نگاه مدیریتی و سیاستگذارانه بود. اقتصاد، فقط تئوری نیست. عمل هم هست. ما در میدان سیاستگذاری باید بتوانیم در زمان مناسب، از یک دیدگاه بهره ببریم و در زمان دیگر، از دیدگاه مخالف آن. این یعنی: گاهی باید اجازه دهیم بازار رقابت کند. گاهی باید از نیروی کار حمایت کنیم.

در برخی بخش ها نیاز به خصوصی‌سازی داریم. اما در برخی دیگر، مداخله دولت اجتناب‌ناپذیر است. این هنر سیاست است، نه تعصب علمی. هیچ نسخه‌ای مطلق نیست من فکر می‌کنم در هیچ اقتصادی، یک نگاه مطلق نمی‌تواند جواب دهد. نه اقتصاد کاملاً آزاد لیبرالی، نه اقتصاد کاملاً دولتی. هر دو، اگر به افراط بروند، مخربند. در دنیای واقعی، ترکیب هوشمندانه دیدگاهها، جواب می‌دهد. و این ترکیب، نیاز به سیاستگذارانی دارد که نه فقط اقتصاد بدانند، بلکه سیاست اقتصادی بلد باشند. افرادی که بدانند کی و کجا، از کدام نسخه استفاده کنند.

در پایان این نوشته خدمت اساتید عرض می کنم که : مناظره غنی‌نژاد و جبرائیلی، فارغ از حواشی آن، یادآور این واقعیت است که اختلاف نظر در اقتصاد، لازمه پویایی فکری و سیاستگذاری است. اما ما باید از این اختلافات، برای ساختن سیاست بهتر استفاده کنیم، نه برای انشقاق بیشتر. در بازار، باید هم مهربان بود، هم سخت‌گیر. این کار، نه از اقتصاددان می‌آید، نه از نظریه؛ بلکه از مدیریت هوشمند سیاستها می‌آید. ما باید به جای دفاع از یک جناح فکری، به دنبال تلفیق تجربیات و دیدگاهها برای ساخت آینده‌ای بهتر باشیم.

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه