گزارش تحلیلی صفحه اقتصاد

هدف‌گذاری تولید ۵۵ میلیون تن فولاد؛ چشم‌اندازی که به نظر در افق ۱۴۰۴ محو شده است

روز دهم تیرماه به عنوان روز صنعت و معدن نامگذاری شده است تا فرصتی مغتنم باشد برای بررسی راهکارها، رفع موانع و چالش‌ها برای رسیدن به توسعه پایدار و حرکت سریع فعالان این دو حوزه صنعتی و اثرگذار در پیشرفت کشور. نزدیک به دو دهه برنامه‌ریزی و ظرفیت‌سازی برای تولید ۵۵ میلیون تن فولاد خام، تاکنون در سال هدف به ثمر ننشسته است. نبود زیرساخت‌های حیاتی، بحران انرژی، ضعف سیاست‌گذاری و موانع صادراتی، صنعت فولاد ایران را می‌توان از جمله عواملی عنوان کرد که سبب شده تا تحقق این وعده ملی عملی نگردد.

هدف‌گذاری تولید ۵۵ میلیون تن فولاد؛ چشم‌اندازی که به نظر در افق ۱۴۰۴ محو شده است
صفحه اقتصاد -

طرح جامع فولاد کشور که از آن به عنوان یکی از مهم‌ترین اسناد راهبردی صنعت یاد می‌شود، سال‌ها پیش افق ۱۴۰۴ را نقطه تحقق ظرفیت ۵۵ میلیون تن فولاد خام اعلام کرده بود. اکنون با عبور از نیمه نخست سال ۱۴۰۴، آنچه از آمارها و عملکرد واقعی صنعت برداشت می‌شود، فاصله‌ای عمیق میان واقعیت تولید و اهداف سند چشم‌انداز است. ، پرسش اساسی این است که چرا با وجود ظرفیت‌سازی‌های انجام‌شده، هدف تولید ۵۵ میلیون تن فولاد خام که در نقشه راه طرح جامع فولاد پیش‌بینی شده بود، محقق نشد؟

فاصله ظرفیت و تولید؛ شکاف بنیادین صنعت فولاد

در نگاه اول، اعداد ظرفیت نصب‌شده در صنعت فولاد کشور امیدوارکننده‌اند. بر اساس اعلام وزارت صمت و گزارش‌های رسمی شرکت‌های فولادی، ظرفیت اسمی فولاد ایران به مرز ۵۰ تا ۶۰ میلیون تن نزدیک شده است. اما واقعیت تولید چیز دیگری را نشان می‌دهد. در سال ۱۴۰۳ تولید فولاد خام به حدود ۳۰.۲ میلیون تن رسید؛ یعنی کمتر از دو سوم ظرفیت موجود.

در سال‌های گذشته، تولید فولاد خام ایران حتی از سال ۱۴۰۰ که تولید کلی فولاد خام و محصولات فولادی به ۵۳ میلیون تن رسید، عقب‌گرد داشته است. این در حالی است که بخش زیادی از این رقم، شامل محصولات نهایی مانند میلگرد و ورق بوده و نه فولاد میانی. تحلیل این شکاف، یکی از کلیدهای اصلی درک عدم تحقق هدف ۵۵ میلیون تنی است.

ظرفیت‌سازی بدون بهره‌برداری مؤثر، عملاً یک توسعه کاغذی محسوب می‌شود؛ بسیاری از خطوط تولید یا به مرحله بهره‌برداری کامل نرسیده‌اند یا با درصدهای پایین‌تر از ظرفیت اسمی فعال هستند. نبود پیوست‌های زیرساختی و لجستیکی، بهره‌برداری را از حرکت بازداشته است.

بحران زیرساخت‌ها؛ برق، گاز، آب و حمل‌ونقل ناکارآمد

یکی از موانع جدی توسعه تولید فولاد در ایران، ضعف در تأمین زیرساخت‌های حیاتی است. صنعت فولاد به‌طور سنتی انرژی‌بر، آب‌بر و حمل‌ونقل‌محور است و هرگونه خلل در این سه حوزه، مستقیماً تولید را نشانه می‌گیرد. برای دستیابی به ۵۵ میلیون تن تولید، صنعت نیازمند بیش از ۱۰ هزار مگاوات برق، ۲۲ میلیارد مترمکعب گاز و ۳۷۰ میلیون مترمکعب آب است. اما این منابع نه‌تنها تأمین نشده‌اند بلکه در شرایطی بحرانی به سر می‌برند.

در سال‌های اخیر، صنعت فولاد بارها به دلیل قطعی برق در تابستان و افت فشار گاز در زمستان از چرخه تولید خارج شد. آمارها حاکی است در تابستان ۱۴۰۳ و زمستان همان سال، تولیدکنندگان فولاد با توقف‌های چند هفته‌ای و حتی چندماهه مواجه شدند. این وضعیت، بهره‌برداری از ظرفیت را به کمتر از ۶۵ درصد رسانده؛ در حالی‌که در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته این عدد بین ۸۰ تا ۹۰ درصد است.

از سوی دیگر، کمبود منابع آبی و عدم تحقق کامل طرح‌های انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان، به‌ویژه برای کارخانه‌های فولادی مستقر در مناطق مرکزی، ضربه‌پذیری تولید را دوچندان کرده است. ضعف در توسعه خطوط ریلی و اسکله‌های تخصصی صادراتی نیز مزید بر علت شده است تا حمل‌ونقل مواد اولیه و صادرات محصول نهایی با کندی و هزینه بالا همراه باشد.

آمایش سرزمین و بی‌توجهی به مکان‌یابی بهینه

یکی از نقدهای دیرین به توسعه فولاد در ایران، بی‌توجهی به اصل آمایش سرزمین است. بر خلاف پیشنهادات اسناد قبل از انقلاب که توسعه صنایع فولادی را در سواحل جنوبی توصیه کرده بودند، بخش زیادی از واحدهای فولادی در نواحی مرکزی، کویری و کم‌آب کشور احداث شدند.

این تصمیمات باعث شد که کارخانه‌ها از منابع طبیعی چون آب و بنادر فاصله بگیرند. در نتیجه، فولادسازان ناچارند برای تأمین آب و انرژی و انتقال محصول، متحمل هزینه‌های مضاعف شوند. در عین حال، استخراج و تأمین مواد اولیه مانند سنگ‌آهن نیز با چالش‌هایی مواجه بوده است. بخشی از ذخایر شناسایی‌شده به دلیل موانع زیست‌محیطی و بروکراسی اداری، هنوز وارد فاز بهره‌برداری نشده‌اند.

افزون بر این، سیاست‌های اکتشافی و تخصیص مجوزهای معدنی نیز مؤثر نبوده است. برخی مجوزها به افراد یا شرکت‌هایی داده شد که فاقد توان فنی و سرمایه‌ای بودند و پروژه‌ها به حالت نیمه‌فعال یا راکد باقی ماندند. نتیجه، وابستگی غیرمنطقی برخی کارخانه‌ها به واردات یا کمبود گاه‌وبی‌گاه مواد اولیه شد.

تحریم، بازار صادرات و سیاست‌گذاری متزلزل

یکی از ابعاد مغفول‌مانده در تحلیل عقب‌ماندگی صنعت فولاد، تأثیر تحریم‌ها و بی‌ثباتی سیاست‌های تجاری کشور است. در حالی‌که هدف‌گذاری شده بود بخشی از ظرفیت مازاد فولاد از طریق صادرات جذب شود، تحریم‌های بانکی، محدودیت‌های ارزی و نوسانات نرخ ارز این مسیر را پرهزینه و غیرقابل‌پیش‌بینی کرد.

در خوشبینانه‌ترین سناریو، برای تحقق هدف ۵۵ میلیون تنی، باید حدود ۲۰ تا ۲۵ میلیون تن فولاد صادر می‌شد؛ اما این عدد هرگز محقق نشد. صادرات فولاد ایران با مانع‌هایی چون نبود اسکله‌های تخصصی، محدودیت در حمل‌ونقل ریلی، تصمیمات ناگهانی دولت در زمینه تعرفه‌ها و محدودیت‌های صادراتی همراه بوده است.

از سوی دیگر، تحریم‌های بین‌المللی مسیر واردات تجهیزات، فناوری‌های نوین و نوسازی خطوط تولید را مختل کرده است. بسیاری از کارخانه‌ها به دلیل نبود تجهیزات مدرن نتوانسته‌اند بهره‌وری خود را افزایش دهند. در نتیجه، هزینه تمام‌شده تولید فولاد در ایران افزایش یافته و رقابت‌پذیری آن در برابر کشورهایی مانند چین، ترکیه و هند کاهش یافته است.

چشم‌انداز تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در افق ۱۴۰۴، اکنون پس از گذشت سه ماه از همان سال، به تحقق نزدیک هم نشده و در مرز ۳۰ تا ۳۲ میلیون تن متوقف مانده است. این فاصله نه‌تنها ناشی از چالش‌های زیرساختی، بلکه محصول سیاست‌گذاری‌های متزلزل، نبود برنامه آمایش صنعتی، ضعف در بهره‌برداری از ظرفیت‌ها و تحریم‌های بیرونی است. اگرچه مسیر توسعه صنعت فولاد در ایران با ظرفیت‌سازی‌های چشم‌گیری همراه بوده، اما برای عبور از مرز ۵۵ میلیون تن، نیاز به یک تحول بنیادین در سیاست‌های انرژی، تجارت خارجی، دیپلماسی اقتصادی و توسعه زیرساخت‌ها وجود دارد. بدون این اصلاحات، تحقق این هدف همچنان رؤیایی ناتمام باقی خواهد ماند.

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه

آخرین اخبار