دانلود قسمت ۸ سریال محکوم + خلاصه داستان سریال محکوم قسمت هشتم

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه ای از قسمت هشتم سریال محکوم را به همراه لینک دانلود این قسمت را آورده ایم که مشاهده می کنید.

دانلود قسمت ۸ سریال محکوم + خلاصه داستان سریال محکوم قسمت هشتم
صفحه اقتصاد -

هشتمین قسمت سریال نمایش خانگی محکوم به کارگردانی سیامک مردانه در روز چهارشنبه ساعت ۸ صبح از پلتفرم نمایش خانگی فیلمیو منتشر می‌شود و پخش آن به صورت هفتگی در این پلتفرم ادامه می‌یابد.

دانلود قسمت هشتم سریال محکوم

خلاصه داستان سریال محکوم قسمت اول تا آخر

سریال محکوم

خلاصه داستان سریال محکوم قسمت ۸

با حضور بهمن در کلانتری، پلیس استعلام میگیره تا ببینه علت تعقیب بهمن از طرف مامورها چی بوده، کامرانی با فروتن تماس می گیرن اما چون تو جلسه دادگاه بود رد تماس میکنه مجبور میشه براش پیام بفرسته که بهمن خودشو معرفی کرده، فروتن به کامرانی میگه ازش بازجویی کن بدون اینکه به قتل اشاره کنی بذار ببینیم عکس العمل خودش چیه، بهمن تو بازجویی میگه من از وقتی از زندان آزاد شدم سرم به کار خودم بوده و دنبال خلاف نرفتم، تو مدتی که تنکابن بودم تو کار املاک بودم و پول خوبی گیر آوردم اومدم تا بدهی هام رو بدم و به مادرم برسم، کامرانی به فروتن میگه این از هیچی خبر نداره، فروتن میگه نگهش دارید تا خودم بیام.

نسرین از اومدن بهمن مطلع میشه فورا خودشو به اداره میرسونه.

فروتن دوباره از بهمن بازجویی میکنه و الکی میگه تو صحنه یه قتل اثر انگشت و تار مو ازت پیدا شده، بهمن زیر بار نمیره و میگه بهم اتهام میزنید، هرچی فروتن درباره حوادث صحنه قتل و مهیار و تابان می پرسه بهمن میگه من نمیدونم راجع به چی دارید حرف میزنید، نسرین میرسه و میگه شما حرفهاشو باور می کنید؟ فروتن میگه اعتراف نمیکنه کار رو سخت کرده وقتی خودشو معرفی کرده پشتش گرمه، نمیتونیم کاری باهاش بکنیم، نسرین میره تو اتاق و بهمن میگه من نمیشناسمت، هر چی نسرین میگه من رای دادگاه تو رو صادر کردم اما بهمن میگه من کار خلاف رو کنار گذاشتم، من از زندان که اومدم بیرون دنبال زن و بچه ام گشتم پیداشون نکردم رفتم شمال، فروتن ازش امضا میگیره و ولش میکنه، اما نسرین همچنان اصرار داره که بهمن تو این قضیه کاره ایه و خوب بلده چی بگه و با پای خودش اومده تا اعصاب منو خورد کنه. فروتن میگه ما روند پرونده رو ادامه میدیم مهیار اگه بیگناه باشه بالاخره یه راهی پیدا میشه.

نسرین میاد بیرون، فروتن میره دنبالش حالشو میپرسه، نسرین میگه مهیار راست می‌گفت که من هیچی نیستم، این همه پرونده تو این سالها زیر دستم بوده اما نمیدونم چرا این پرونده از همه برام سخت‌تر شده، فروتن میگه نگران نباشید یه نفر رو گذاشتم بهمن رو زیر نظر داشته باشه، بهرام هم یه پرونده برامون درست کرده دادستان حساس شده، دوست ندارم این پرونده رو ازم بگیرن باید مراقب باشیم، نسرین میگه من نمیخوام شما رو تو درد سر بندازم، اگه فکر میکنی بچه من گناهکاره قرار نهایی رو صادر کن تا قاضی هم کیفرخواست رو صادر کنه، فروتن میگه اگه مطمئن بودم مهیار گناهکاره مطمئن باش اینکار رو می کردم.

فروتن میره اتاقش می بینه برگه احضاریه از طرف دادگستری قضات براش اومده که بهرام ازش شکایت کرده.

نسرین هم میرسه خونه پدرش احضاریه ای که براش اومده رو میاره میگه از دادسرای قضات اومده ، اتفاقی افتاده؟ همون لحظه مهیار از زندان زنگ میزنه که برام پول بریز، اینجا پول تو دست و بالت نباشه جواب سلامت رو هم نمیدن، هرچی نسرین میگه اونجا چه خبره بهم بگو، مهیار جواب نمیده و تلفن رو قطع میکنه و میشینه گریه میکنه. نسرین به پدرش میگه بچه من هیچ وقت بهم زنگ نمیزد معلوم نیست اونجا در چه حالیه بعد گریه میکنه که چرا بچه من باید تو این شرایط باشه.

بهمن میره خانه سالمندان و مادرش رو میاره پیش خودش.

فروتن میره دادگاه قضات تا بابت پرونده توضیحاتش رو بده، قاضی میگه تو کدوم پرونده دیدی بازپرس با مادر متهم بیفته دنبال پرونده؟ تو جای ما بودی چه فکری می کردی؟ وقتی تو این سه هفته مدرکی پیدا نکردی دنبال چی می گردی؟ غیر از اینه که از این فرصت داری برای چیزهای دیگه سواستفاده می کنی؟ فروتن میگه کجاش سواستفاده است؟ چون مدرکی پیدا نکردیم معنی اش این نیست که مدرکی وجود نداره، حل کردن همچین معمایی زمانبره، قاضی میگه اومدیم هیچ وقت حل نشد، خانواده مقتول چه گناهی کردن که این پرونده برای شما شخصی شده، فروتن میگه این پرونده از اون جهت برای من شخصی شده که دلم نمیخواد سر یه بی گناه الکی بره بالای دار، قاضی میگه پس هرچه زودتر تکلیف پرونده رو مشخص کن تا مجبور نشم جلوی کارت رو بگیرم. فروتن میگه من بعنوان بازپرس پرونده دنبال مدرکم تا سندی پیدا نکنم رای رو صادر نمیکنم پای عواقبش هم می مونم.

نسرین میره دادگاه خانواده اما خسرو نمیاد و بهرام رو بعنوان وکیلش میفرسته، کارهای طلاق انجام میشه و میفرستن برای آزمایش عدم بارداری.

فروتن به کامرانی دستور میده تمام سیمکارتهایی که تو صحنه جرم اونشب تردد داشتن رو براش دربیاره، ۵۰۰۰ تا سیمکارت مشخص میشه و فروتن میگه اسامی اونا رو براش  بیاره تا ببینه  اسم آشنا توش هست یا نه.

فروتن میره اداره رفیق و همکار قدیمیش مباد میگه چی شد برای چی خواسته بودنت، فروتن میگه هیچی ولش کن، دوستش میگه اونقدر دست دست کردی تا بیان تعلیقت کنن، فروتن میگه نمیشه که بچه اش دم چوبه اعدامه برم به مادرش بگم دوستت دارم!

نسرین جواب آزمایش رو میگیره و متوجه میشه جواب منفیه.

اینبار نوبت نسرین میشه تا به دادگاه قضات بره و درباره کارش توضیح بده، بهش میگن اینکه دنبال اثبات بی گناهی بچه ات هستی اشتباه نیست اما مسیر رو اشتباه داری میری، نسرین میگه میشه مسیر درست رو بمن بگید؟ بهش میگن اینکه مرخصی طولانی مدتتون رو لغو کنید و برگردید سرکار و بذارید بازپرمرونده خودش کارش رو بکنه، آقای فروتن هم که بیشتر از شما نگران پرونده است، نسرین میگه قرار نیست چون یه نفر از شما نفرت داره شما هرچی دوست دارید بمن بگید، قاضی میگه برای چی وکیل خانواده مقتول باید از شما نفرت داشته باشه، نسرین توضیح میده که چی شده بهرام ازش کینه گرفته و رفته از خانواده مقتول التماس کرده پرونده رو دست بگیره، قاضی بهش میگه ما شما رو احضار کردیم تا شان وظایفتان رو بهتون تذکر بدیم، قرار نیست هرکاری دوست دارید بکنید. نسرین میگه من با چیزی کار ندارم فقط دنبال اینم بچه ام بی گناه نره بالای دار.

کامرانی میاد و لیست اسامی رو میده و میگه هیچ آدم آشنایی که با بهمن و این قضیه ارتباط داشته باشه داخل اسامی نیست، اما یه سیمکارت هست مال یه نفر بوده دو ساله فوت شده و دقیقا از همون شب دیگه در دسترس نیست، فروتن میگه این آدم بی دلیل تو اون محل رفت و آمد نمی کرده، ورثه های اون طرف رو بیار تا ببینیم سیمکارت دستشون بوده یا نه...

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه