به معترضان چینش و آرایش دولت چه می‌توان گفت؟

روزنامه هم‌میهن در پرونده ای به مقوله انتصابات در دولت چهاردهم و نسبت آن با وفاق ملی و انتقادات و پیشنهادات در این زمینه در گفتگو با صاحب‌نظران از طیف های مختلف سیاسی پرداخت که من نیز یادداشتی به دوستان ارائه دادم که در ادامه می خوانید.

به معترضان چینش و آرایش دولت چه می‌توان گفت؟
صفحه اقتصاد -

این روزها که از کران تا کران سپهر سیاسی، موج مخالفت‌ها با انتصابات دولت در مواضع و مناصب خرد و کلان دامن گسترانده و از منتهی‌الیه راست و پایداری تا اردوگاه اصلاحات و حتی تحریمی‌های انتخابات، معترض و ناخشنود از چینش و آرایش دولت و شاکله‌بندی قوه مجریه هستند، حق و انصاف آن است که بگوییم هر ترکیب و مجموعه و اضلاعی که به کار گمارده می‌شدند، اینگونه مخالف‌خوانی‌ها کم یا زیاد جاری و ساری بود. 

اما همان حق و انصاف نیز اقتضا می‌کند که بگوییم، همه انتقادات و گلایه‌ها و ناخشنودی‌ها را به پای سهم‌خواهی، یا منافع فردی و طیفی نگذاریم و همگان را با یک چوب نرانیم. 
حقیقت آن است که طرح شعار «وفاق ملی» البته با لحاظ اتمسفر انشقاقی چند سال گذشته، هم یک راه‌حل راهگشا می‌توانست باشد و انتخاب و راهبردی درست، هم انتظارات و توقعات نسبت به دولت را افزایش داد. 
معضل البته از نقطه‌ای جان گرفت و دامن گستراند که هر کسی از ظن خود یار پروژه «وفاق ملی» شد. 
عده‌ای آن را تفسیر به انسجام‌سازی داخلی با حداکثر مشارکت‌دهی اضلاع و اجزای اقطاب و اقطار سیاسی فعال در ساخت قدرت سیاسی کردند. در این تعریف دولت شرکت سهامی خاص با مسئولیت نامحدود بازیگران سیاسی از طیف‌های مختلف بود. نکته‌ای که هرچند مخالفان دولت و دست‌اندرکاران وضع موجود را خشنود می‌کرد اما حامیان گفتمانی دولت را دچار یأس و ناامیدی کرده است. 

در دیگر سو، پروژه «وفاق ملی» از سوی حامیان گفتمانی پزشکیان چنین استنباط و ترسیم می‌شد که قرار است در دولت جدید، شاهد حضور چهره‌های تازه از محذوفان همیشگی از زنان و جوانان و اقوام و مذاهب باشیم که به‌طور معمول از کیک قدرت سهمی نداشته و همین نکته منجر به گسست معنادار طی چند سال اخیر میان جامعه و حاکمیت شده بود و با انتخابات ریاست‌جمهوری این فضای نزولی اندکی تلطیف و شیب مثبت به خود گرفت و با شعار وفاق و تحقق آن تفسیر و تعبیر گفته شده، انتظار می‌رفت سرمایه اجتماعی دولت جان تازه‌ای گرفته و رضایتمندی عمومی و حس همذات‌پنداری ارتقای معناداری به خود گیرد.

دولت چهاردهم تا این لحظه راهی میانه‌ی این دو تفسیر را اتخاذ کرده است. بخشی از مواضع حساس و کلیدی را به منتقدان دولت و مخالفان گفتمانی خود داده و تا حدودی نیز به سراغ حامیان گفتمانی خود رفته است.  اما نکته آن است که خالص‌سازان که مواضع قدرت را تام و تمام در اختیار داشتند و هیچ سر آشتی‌جویی هم ندارند، تغییرات ولو اندک برایشان ثقیل است و آن باقی مانی برخی از نیروها و وفاق‌گرایی به چشم‌شان نمی‌آید و حامیان و همراهان انتخاباتی نیز تغییرات قطره‌چکانی و در جاهایی بیشتر سمبلیک و شعاری، نمی‌تواند حس همذات‌پنداری آنان را جلب و امیدوار به چشم‌انداز پیش رو کرده و امید به تغییر وضعیت را در آنان زنده نگه دارد. اینگونه می‌شود که ملغمه رخ‌داده، نه آش دهن‌سوزی برای مخالفان دولت است و نه کام موافقان دولت را شیرین می‌کند و در این میان آنکه ضرر می‌کند دولتی است که در بزنگاه‌های حساس پیش‌رو نه همراهان پای کار و قرص و محکم دارد، نه بستر مناسب‌پذیرشی در لایه‌های مختلف و متکثر جامعه.

یادداشت: رضا رئیسی

 

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه