آخرین غذای قاتلان سریالی | معنی غذای آخر اعدامیها چیست؟
در این گزارش از صفحه اقتصاد، به بررسی آخرین غذاهای درخواستشده توسط مشهورترین قاتلان سریالی پرداختهایم و تلاش کردهایم تا ارتباط این انتخابها با ویژگیهای روانی و رفتاری آنها را تحلیل کنیم.

قاتلان سریالی همواره از دیدگاههای مختلف توجه بسیاری از مردم را به خود جلب کردهاند. یکی از جالبترین و معماگونهترین جنبههای زندگی این افراد، درخواستهای غذایی آنها قبل از اعدام است. در این گزارش، به بررسی برخی از مشهورترین قاتلان سریالی و غذاهایی که آنها پیش از اعدام یا محاکمه درخواست کردهاند، پرداخته میشود.
مفهوم غذای آخر
در بسیاری از کشورهای جهان، به ویژه در ایالات متحده آمریکا، محکومان به اعدام در آخرین ساعات زندگی خود فرصتی برای انتخاب یک وعده غذایی دارند. این انتخاب معمولاً به عنوان "غذای آخر" شناخته میشود و بخشی از مراسم اعدام است. به طور کلی، این وعده غذایی به محکومان اجازه میدهد تا آخرین خواستههای خود را از نظر غذایی بیان کنند. در حالی که برخی از قاتلان سریالی از این فرصت استفاده کردهاند، برخی دیگر حتی علاقهای به این انتخاب نداشتهاند.
در ادامه، به بررسی چند مورد از مشهورترین قاتلان سریالی که درخواست غذای آخر کردهاند، میپردازیم.
تد باندی: قاتل جذاب و بیعلاقه به غذا
تد باندی یکی از معروفترین و مخوفترین قاتلان سریالی تاریخ است که به قتل بیش از ۳۰ زن اعتراف کرده بود. او در دهه ۱۹۷۰ در ایالات متحده به ارتکاب قتلهای وحشیانه و تجاوز به زنان پرداخت و به یکی از قاتلان سریالی مشهور جهان تبدیل شد. با این حال، باندی هنگام اعدام در سال ۱۹۸۹ در ایالت فلوریدا هیچ درخواست خاصی برای غذای آخر خود نداشت. او به مسئولین گفت که علاقهای به انتخاب غذایی خاص ندارد و از آنجایی که طبق قوانین ایالت فلوریدا، به هیچ غذایی غیر از غذای معمول زندان نمیرسید، از حق خود برای انتخاب غذا استفاده نکرد. شاید بتوان گفت که این عدم علاقه به خوردن غذا، نشاندهنده ویژگیهای خاص شخصیت تد باندی بود: سرد، بیاحساس و بدون توجه به نیازهای انسانی.
جان وین گیسی: قاتل معروف با غذاهای خاص
جان وین گیسی یکی از قاتلان سریالی معروف آمریکایی است که در دهه ۱۹۷۰ دست به قتل ۳۳ پسر و مرد زد. او که به "دلقک قاتل" معروف بود، در نقش دلقک در جشنها و مهمانیها شرکت میکرد و هیچکس از هویت واقعی او و قتلهای هولناکش خبر نداشت. پس از دستگیری و محاکمه، گیسی درخواست غذای خاصی را قبل از اعدام خود مطرح کرد. غذای آخر او شامل یک استیک تندرلوین، سیبزمینی سرخکرده، یک فنجان قهوه، کیک شیرین و یک فنجان چای بود. این درخواست غذایی میتواند نشاندهنده علاقه گیسی به غذاهای ساده و لذت بردن از جزئیات روزمره زندگی باشد، حتی در آخرین لحظات پیش از اعدام.
آلبرت فیشر: همبرگر ساده و سریع
آلبرت فیشر یکی دیگر از قاتلان سریالی بود که به قتل ۸ نفر اعتراف کرده بود. او که در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ در ایالات متحده دست به قتلهایی هولناک زده بود، در هنگام درخواست غذای آخر خود از غذایی ساده و کمهزینه مانند همبرگر از مکدونالدز درخواست کرد. این انتخاب نشاندهنده سادگی و غیرمهم بودن آخرین لحظات او از نظر غذای جسمانی بود. فیشر هیچ غذایی لوکس یا خاصی را انتخاب نکرد و به نظر میرسید که خواستههای او بیشتر در دنیای بیرونی و غیر از دنیای فیزیکی خود بودند.
هنری لی لوکاس: قاتلی با درخواست غذایی ساده
هنری لی لوکاس یکی دیگر از قاتلان سریالی بود که ۳۵۰ قتل ادعایی داشت. اگرچه برخی از ادعاهای او مورد تایید قرار نگرفت، اما او در نهایت به قتل ۳ نفر اعتراف کرد و اعدام شد. جالب است که لوکاس در هنگام درخواست غذای آخر خود هیچ چیزی خاصی را نخواست. او حتی اعلام کرد که علاقهای به خوردن غذا ندارد و در آخرین لحظات زندگی خود درخواست غذایی نکرد. این بیعلاقگی به غذا میتواند نشانهای از روحیه افسرده و دلسرد او باشد.
ریچارد اسپنسر: قاتل و عاشق پیتزا
ریچارد اسپنسر یکی از قاتلان سریالی است که در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ دست به قتل ۱۳ نفر زد. پس از دستگیری، او به عنوان یک فرد روانی و غیرعادی شناخته شد. اسپنسر که به علت رفتارهای غیرعادی و خشونتهای خود در رسانهها شهرت داشت، درخواست غذای آخر خود را ساده و محبوب کرد: پیتزا. او درخواست پیتزای برند دومیونو را داشت و این انتخاب ساده و عامیانه در کنار شخصیت عجیب و غریب او تضاد جالبی ایجاد میکند.
ادوارد مورفی: مردی با غذای ساده و بیتوقع
ادوارد مورفی، قاتل سریالی دیگری است که در دهه ۱۹۸۰ در ایالات متحده به قتل چندین زن اعتراف کرد. در زمان اعدام، او از هیچ غذایی خاصی درخواست نکرد و حتی اعلام کرد که علاقهای به درخواست غذای آخر ندارد. او به طور ساده یک وعده غذایی از زندان دریافت کرد. این بیتفاوتی به غذا، به نوعی میتواند نشاندهنده فقدان ارتباط معنوی و انسانی او با دنیای بیرون باشد.
در حالی که برخی از قاتلان سریالی از فرصتی که برای انتخاب غذای آخر دارند استفاده کردهاند و غذاهای خاص و عجیب و غریبی خواستهاند، برخی دیگر حتی از این فرصت استفاده نکرده و انتخابهای ساده یا هیچ انتخابی نداشتند. در این میان، شاید انتخاب غذای آخر این افراد را بتوان به نوعی به شخصیتشان و رابطهشان با دنیای بیرونی نسبت داد.
در نهایت، این غذاها بیشتر از اینکه جنبه غذایی داشته باشند، به نوعی بخشی از آخرین لحظات زندگی قاتلان سریالی را شکل میدهند و شاید برای برخی از آنها، این انتخابهای غذایی نمادی از بیتفاوتی، خستگی یا حتی تردیدهایی عمیق در مورد هویت و زندگی خود باشد.
نظر شما