صفحه اقتصاد گزارش می دهد:
جدیدترین پیش بینی بورس فردا شنبه ۲۵ مرداد ماه ۱۴۰۴ | تحلیل و پیش بینی بازار سرمایه | بورس فردا طوفانی می شود؟
جدیدترین پیش بینی بورس فردا شنبه ۲۵ مرداد ماه ۱۴۰۴ و تحلیل و پیش بینی بازار سرمایه را در این گزارش بخوانید. بورس رو به کدام سو می رود؟

بازار سرمایه در هفته سوم مرداد ماه صحنه تلاطمی بیسابقه بود؛ روایتی که با جرقهای از امید آغاز شد و با سقوطی سنگین به پایان رسید. روز شنبه با انتشار خبر انتخاب علی لاریجانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی و دعوت FATF از ایران برای مذاکره پس از شش سال، شاخص کل با جهشی ۱۶ هزار واحدی نفس تازهای کشید. اما این نفسهای تازه به سرعت به خفگی تبدیل شدند.
هفته سرنوشتساز بورس تهران؛ از امیدواری تا سقوط آزاد
به گزارش صفحه اقتصاد، یکشنبه بازار همانند قایقی بود که در دریای متلاطم نوسان گرفتار شده بود. رشد چهار هزار واحدی صبحگاهی در کمتر از چند ساعت به ریزشی نه هزار واحدی بدل شد. دوشنبه اما موج سنگینتری از فروش بازار را درنوردید؛ ریزش ۲۱ هزار واحدی شاخص کل همراه با خروج ۱۷۱ میلیارد تومان پول حقیقی از بانکها و ۳۱ میلیارد تومان از خودروسازان، بورس تهران را به مرز ۷.۶ هزار همت بازگرداند.
سهشنبه دیگر هیچ اثری از آن شور و امید اولیه نبود. شاخص کل با سقوطی ۳۰ هزار واحدی به سطح دو میلیون و ۵۱۰ هزار واحد عقبنشینی کرد و برای اولین بار پس از مدتها، سکوی دو میلیون و ۶۰۰ هزار واحدی را از دست داد. ارزش معاملات خرد به ۶۷ همت محدود شد و تعداد نمادهای منفی به حدی رسید که گویی سبزپوشان به کلی از صحنه بازار محو شدهاند.
چهارشنبه، روزی که تیر خلاص را به قلب بازار سرمایه شلیک کرد. بزرگترین ریزش هفته با ۴۳ هزار واحد سقوط، سطح روانی دو و نیم میلیون واحدی را شکست و شاخص کل روی دو میلیون و ۴۶۶ هزار واحد متوقف شد. شاخص هموزن نیز به ۷۶۲ هزار واحد عقبنشینی کرد و تنها استثنای این دریای سرخ، نماد شپارس بود که با سه درصد رشد، همچون جزیرهای کوچک در میان امواج خروشان به نظر میرسید.
به گزارش صفحه اقتصاد، این هفته نه یک نوسان عادی، بلکه نشانهای آشکار از فرسودگی ساختاری بازار بود. از ابتدای تابستان تاکنون، بیشتر روزهای معاملاتی با ریزش همراه بوده و هر بار، امید سهامداران را بیشتر از پیش به یأس تبدیل کرده است. بازاری که بهار امسال تا آستانه سه میلیون واحد صعود کرده بود، اکنون به زیر دو و نیم میلیون واحد سقوط کرده است. ارزش کل بازار در تیرماه از کانال ۱۳ هزار همت به ۱۲.۵ هزار همت عقبنشینی کرد و میانگین ارزش معاملات روزانه از ۲۷۳ همت در خرداد به ۱۴۲ همت در تیر و سپس به ۷۶ همت در ۲۲ مرداد رسید.
تحلیلگران بر این باورند که مداخلات مقطعی حقوقیها و بانکها تنها همچون مسکنی موقت عمل کرده است؛ دردی را برای ساعاتی تسکین میدهد، اما بیماری ساختاری را درمان نمیکند. بخشی از این بیماری ریشه در ضعف بنیادی تولید و بنگاههای بزرگ دارد؛ جایی که ناترازی انرژی، مشکلات زیرساختی و فشارهای سیاسی و روانی دست به دست هم دادهاند تا بازار را به این وضعیت دچار کنند.
امروز دیگر سناریوی بازار سرمایه شبیه تابستانهای گذشته نیست. اگر در سالهای قبل یک خبر خوش یا محرک قیمتی میتوانست برای هفتهها بازار را سبزپوش نگه دارد، امروز واکنشها کوتاهمدت، بیجان و فاقد اثر پایدار شده است. معاملهگرانی که چند ماه پیش با امید به آینده، شاهد رکوردشکنی شاخص بودند، امروز با چشمانی به درهای خروج دوخته شده، با احتیاط گام در تالار شیشهای میگذارند.
هفته گذشته به وضوح نشان داد که بورس تهران بیش از هر زمان دیگری به یک راهکار جامع نیاز دارد؛ درمانی ساختاری که ریسکهای سیستماتیک را کاهش دهد، به سرمایهگذاران اطمینان خاطر بدهد و از سرمایههای حقوقیها نه برای دستکاری کوتاهمدت شاخص، بلکه برای تقویت بنیادهای بازار استفاده کند. در غیر این صورت، چرخه معیوب شنبههای سبز کوتاه و چهارشنبههای خونین همچنان تکرار خواهد شد.
فرهنگ حسینی، تحلیلگر بازارهای مالی، با اشاره به خروج نقدینگی و ناامیدی سهامداران، مقایسهای تکاندهنده ارائه میدهد: در پنج سال اخیر، ارزش دلار چهار برابر شده، اما شاخص کل کمتر از ۳۰ درصد رشد کرده است. به گفته وی، ارزش بازار به ۹۰ میلیارد دلار سقوط کرده که کمترین رقم در یک دهه اخیر محسوب میشود، آن هم در شرایطی که شرکتهای جدیدی به بورس اضافه شدهاند، اما سودی برای سهامداران به همراه نداشتهاند.
حسینی بخشی از این بحران را ناشی از تصمیمات غیرتخصصی خارج از سازمان بورس میداند؛ از شیوه بازگشایی نمادها گرفته تا اعمال دامنه نوسان و فشار فروش بدون ایجاد مکانیسمهای کنترل ریسک. این مداخلات بیرویه تنها بر بیاعتمادی سرمایهگذاران افزوده است.
وی همچنین به سیاست نرخ بهره بالا به عنوان یکی از عوامل رکود اشاره میکند. در شرایطی که تورم بالای ۴۰ درصد ریشه در کسری بودجه و ناترازی بانکها دارد، افزایش نرخ بهره نه تنها تورم را مهار نکرده، بلکه سرمایهگذاری تولیدی را نیز نابود کرده است. همزمان، ناترازی انرژی در صنایع بزرگ و فروش ارز با نرخی پایینتر از بازار آزاد، سودآوری شرکتهای بورسی را تحت فشار قرار داده است.
راهکار حسینی برای خروج از این بحران، نسخهای چندبعدی است: کاهش نرخ بهره، لغو رانت ارزی، حمایت واقعی حقوقیها، آزادسازی سهام خزانه و برنامهای جدی برای رفع ناترازیهای ساختاری. بدون این اصلاحات، هشدار او این است که بورس تهران همچنان در چرخه فرسایشی فعلی باقی خواهد ماند.
هفته گذشته بار دیگر ثابت کرد که بورس ایران هنوز از زخمهای گذشته التیام نیافته و نسخهای واقعی برای درمان دردهایش ندارد. چند خبر سیاسی موقتاً توانستند رنگ سبز را به تابلوها بازگردانند، اما زیر پوست بازار، همان ترسها و بیاعتمادیهای دیرینه جریان داشت. اکنون پرسش بزرگ این است: آیا بازیگران اصلی این بازار سرانجام به فکر چارهای اساسی خواهند افتاد، یا شاهد تکرار این تراژدی در هفتههای آینده خواهیم بود؟
نظر شما