ریشه بازدهی بالای بازار سهام آمریکا چیست؟
عملکرد بهتر وال استریت از ابتدای قرن حاضر باعث شدهاست که بازار سهام آمریکا اکنون ۶۱درصد از ارزش کل بورسهای جهان را به خود اختصاص دهد.
اگر فردی در پایان سال۲۰۰۰، دههزار دلار در بورس آمریکا سرمایهگذاری میکرد، سرمایه امروز او پس از تعدیل تورم ۲۷هزار دلار بود، درحالیکه اگر این فرد همین مبلغ را در سایر بازارهای سهام به غیراز آمریکا سرمایهگذاری میکرد، اکنون تنها حدود ۱۶هزار دلار دارایی داشت. عملکرد بهتر والاستریت از ابتدای قرن حاضر باعث شدهاست که بازار سهام آمریکا اکنون ۶۱درصد از ارزش کل بورسهای جهان را به خود اختصاص دهد. این اتفاق در حالی رخدادهاست که تسط آمریکا بر بخش واقعی اقتصاد جهانی بسیار کمتر از نیمقرن قبل و پیش از شکوفایی اقتصادهای نوظهور است.
سهم آمریکا از بازار جهانی سهام اکنون به ۲.۳برابر سهم این کشور از تولید ناخالص داخلی جهانی رسیدهاست، نسبتی که پیش از این هرگز مشاهده نشدهاست. اکونومیست در گزارش ویژه خود از اقتصاد ایالاتمتحده، تلاش میکند چرایی این رونق چشمگیر بازار سرمایه آمریکا را بررسی کند. از منظر تحلیلگران این نشریه، این اتفاق تا حدی به دلیل یک پدیده بلندمدت روی دادهاست. طی قرن بیستم، بازده واقعی سالانه بازار سهام آمریکا به دلار ۷درصد بودهاست، درحالیکه سایر بازارهای جهان در این بازه، بازده ۴.۹درصدی داشتهاند. این شکاف ممکن است کوچک بهنظر برسد، اما به دلیل اثر «بهره مرکب» ثروت شخصی که دارایی خود را در بورس آمریکا سرمایهگذاری کردهباشد، در پایان قرن بیستم بیش از ۷برابر ثروت شخصی است که سرمایه خود را در سایر بازارهای سهام گذاشته باشد. البته بازده بالای بورس مختص آمریکا نیست و بازار سرمایهبرخی از کشورها مانند استرالیا نیز بازده قابلتوجهی را نصیب سرمایهگذاران کردهاند. آنچه که والاستریت را از سایر بازارها متمایز میکند، ترکیب دو عامل یعنی بزرگی بازار و بازده بالا است. نکته مهمتر آنکه، مزیت بازده بازار سهام آمریکا نسبت به سایر رقبا رو به افزایش است.
ریشه بازدهی بالاتر
صرفنظر از نوسانات زودگذر، دو راه وجود دارد که یک بازار سهام عملکردی بهتر از رقبا داشتهباشد. یکی از مسیرهای بهبود بازدهی بورس، افزایش سودآوری شرکتهای حاضر در بازار است. مسیر دیگر آن است که سرمایهگذاران درآمد شرکتها را با نرخ بالاتری ارزشگذاری کنند. در حالحاضر، شاخصهای ارزشگذاری بورس آمریکا از رقبا پیشی گرفتهاست. نسبت قیمت به درآمد آیندهنگر بازار آمریکا به عدد۲۴ رسیدهاست، درحالیکه این نسبت در اروپا و ژاپن به ترتیب ۱۴ و ۲۲ است.
البته دلایل منطقی برای نسبتهای بالاتر ارزشگذاری بازار سهام آمریکا وجود دارد. والاستریت میزبان هفت غول فناوری جهان، از جمله اپل، آمازون، متا و انویدیا است. این امر باعث میشود که وزن سهمهای رشدی (سهام شرکتهایی که انتظار میرود در آینده سودآورتر از امروز باشند) در بازار بیشتر باشد و در نتیجه شاخصهای ارزشگذاری در سطحی بالاتر قرار گیرند. اروپا نیز غولهای بورسی خود، از جمله شرکتهای بزرگ مُد و لباس، داروسازی و صنایع غذایی را دارد، اما تمرکز این شرکتها بر کالاهای مصرفی است و چشمانداز رشد آنها بهخوبی شرکتهای بزرگ فناوری نیست. همین داستان برای بازار سهام ژاپن نیز صدق میکند.
برتری خود تقویتکننده
باید توجه کرد که برتری بورس آمریکا عاملی «خود تقویتکننده» محسوب میشود، به همیندلیل و با توجه بهقدرت بازار سهام آمریکا، به احتمال زیاد غول فناوری بعدی نیز در این کشور ظهور خواهد کرد. درواقع، نسبتهای بالاتر ارزشگذاری بورس آمریکا، این بازار را برای شرکتها به محلی جذاب برای جذب سرمایه تبدیلمیکند. یکی از خطراتی که بازار سهام آمریکا را تهدید میکند آن است که اعتماد سرمایهگذاران به سهام شرکتهای حوزه هوشمصنوعی از بین برود. البته اگرچه قیمت کنونی سهام شرکتهای فناوری گران است، اما هنوز نسبتهای ارزشگذاری این شرکتها به نرخهای نجومی دوره حباب داتکام در اواخر دهه۹۰ میلادی نرسیدهاست. برای مثال، در آن زمان نسبت قیمت به درآمد شرکت تجهیزات کامپیوتری سیسکو سیستمز به ۱۲۵ رسیده بود.
نظر شما