صفحه اقتصاد گزارش می دهد:
بررسی تفاوت میان حقوق بازنشستگان مشاغل سخت و عادی | چرا سن بازنشستگی نباید افزایش یابد؟ | یک خبر مهم برای
صفحه اقتصاد- در این گزارش به توضیحاتی درباره بررسی تفاوت میان حقوق بازنشستگان مشاغل سخت و عادی و چرا سن بازنشستگی نباید افزایش یابد؟ پرداخته شده است.
صفحه اقتصاد - در این گزارش به توضیحاتی درباره بررسی تفاوت میان حقوق بازنشستگان مشاغل سخت و عادی و چرا سن بازنشستگی نباید افزایش یابد؟ پرداخته شده است.
در این گزارش به توضیحاتی درباره علت اینکه سن بازنشستگی نباید افزایش پیدا کند، پرداخته ایم.
همه چیز از سن جدید بازنشستگی
طبق بررسی ها، نخست تاکید می گردد که نباید سن بازنشستگی مربوط به مشاغل سخت افزایش یابد بلکه به دلایل و توضیحات زیر باید سقف سابقه حق بیمه مشاغل سخت حداکثر ۳۰ روز حقوق در ماه باشد و نه ۳۱ روز یا ۳۲ روز یا ۳۳ روز یا ۳۴ روز یا ۳۵ روز.
همانگونه که می دانید این حق بازنشستگان مشاغل سخت و زیان آور است که با بیست سال سابقه و بدون شرط سنی، حقوق کامل سی روز در ماه را بگیرند، اگر این حقوق سی روز در ماه ثابت بماند. یعنی حداکثر سنوات ارفاقی بعلاوه سابقه اصلی انها ۳۰ روز حقوق در ماه باشد حتی اگر سابقه شخص از بیست سال، تا سی سال بالا رود.
باید تمام موارد با دقت در نظر گرفته شود تا جلوی یکی از معضلاتی که گریبان تامین اجتماعی را در آینده نزدیک خواهد گرفت و بودجه کشور را خواهد بلعید گرفته شود. در این گزارش سعی کرده ایم با یک زبان ساده و نسبتا دقیق و تا حدودی از لحاظ شرعی علمی و منطقی در مورد یک واقعیت توضیح داده شود. برای اینکه از ضرر بازنشستگی های پیش از موعد جلوگیری شود نباید سن آن را افزایش داد به علت اینکه افزایش سن تاثیرگذار نیست زیرا به طور میانگین حدود مثلا ۴ سال به آن افزوده خواهد شد اما چیزی که اثر این افزایش سن بازنشستگی را در مشاغل سخت و زیان آور در تامین اجتماعی، نه تنها خنثی بلکه منفی خواهد کرد این است که با افزایش سن بازنشستگی در مشاغل سخت سنوات ارفاقی آنها هم بالا میرود و با افزایش سن بازنشتگی دولت و تامین اجتماعی باید به ازای هر ۸ ماه افزایش، یک سال یا به ازای هر یک سال افزایش، یک سال و نیم به شخص حقوق اضافی پرداخت کنند. زیرا در مشاغل سخت هر ۸ ماه کار برابر است با یک سال کار در مشاغل عادی. بر همین اساس برای اینکه این لایحه جواب بدهد باید حداکثر سابقه ارفاقی در مشاغل سخت در عدد ۳۰ ثابت بشود یعنی اگر شخص از ۲۰ تا ۳۰ سال در مشاغل سخت سابقه کار داشته باشد حداکثر سقف سابقه بیمه او باید حداکثر ۳۰ روز در ماه، حقوق باشد ونه ۳۱ روز یا ۳۲ روز یا ۳۳ روز یا ۳۴ روز یا ۳۵ روز. زیرا در تامین اجتماعی شخص بیمه دهنده میتواند تا ۳۵ روز در ماه حقوق بگیرد. و باید قانونی تصویب شود که اگر شخصی از ۲۶ سال تا ۲۸ سال در شغلی سابقه داشت دیگر به او سخت و زیان آور تعلق نگیرد چون وقتی شخصی از ۲۶ سال تا ۲۸ سال در شغلی دوام داشته یعنی شغلش سخت نبوده است که توانسته ۲۶ سال در آن دوام بیاورد، و باید ۴ سال دیگر کار کند و ۳۰ ساله، بازنشسته عادی شود. و با این شرایط اقتصادی و کسری بودجه چه دلیلی دارد به بازنشستگان مشاغل سخت حقوق بیشتر از سی روز در ماه داده شود وقتی که آنها بیشتر از سی سال کار نکرده اند، بنابراین تا زمانی که بر تعداد آنها افزوده نشده باید این قانون تغییر کند.
باید توجه داشته باشید که دست و دلبازی و بخشش از بودجه بیت المال حدی دارد و بیشتر از آن موجب خسران و غیر شرعی می باشد. زیرا هم به بخشش کننده که دولت و تامین اجتماعی است ضربه میزند و هم موجب شکاف عمیق و بی عدالتی با بازنشستگان عادی می شود که برای گرفتن سنوات بالاتر از سی سال باید بیشتر از سی سال واقعی کار کنند اما بازنشستگان مشاغل سخت برای گرفتن سنوات بالاتر از سی سال فقط باید کمی بیشتر از بیست سال کار کنند.
برهمین اساس چون معیار مشخصی برای سنجش میزان واقعی سختی کار وجود ندارد چه بسا با زد و بند و حتی ضعف قانون موجب میشود کاری که چه بسا از یک کار عادی ساده تر باشد جزو مشاغل سخت قرار بگیرد. در نتیجه باید با وضع قوانین جدید، خیلی از مشاغلی که به ناحق و به آسانی سختی کار گرفته اند همانگونه باید سختی کار آنها به سادگی پس گرفته شود زیرا حتی خیلی از افرادی که در مشاغل عادی کار می کنند حتی به عدد ۳۰ سال بنا به دلایل مختلف مثل مریضی، اخراج، مهاجرت، گرفتاری، فوت، و …. نمی رسند چه برسد به سابقه بالاتر از سی سال.
حتی خیلی از مدیران رده بالا هم بنا به یکی از دلایل فوق، شاید نتوانند به سابقه سی سال و بالاتر از سی سال برسند. بنابراین چه علتی دارد که به بازنشستگان مشاغل سخت امتیازی داده شود که حتی یک مدیر ارشد هم شاید نتواند به آن برسد. زیرا اکثر بازنشستگان مشاغل سخت تحصیلات دانشگاهی ندارند و سریع جذب کار می شوند با احتساب ۲ سال بیمه سربازی، شخص اگر ۲۲ سال دیگر کار کند در سن ۴۲ سالگی و با سابقه ۲۴ سال، سقف سابقه تامین اجتماعی یعنی ۳۵ سال را میگیرد.(۳۵=۳۳+۲=۱/۵×۲۲+۲). و در اینجا دولت و تامین اجتماعی به بازنشسته مشاغل زیان آور و سخت ۳ مزیت را یکجا داده است، مزیت اول یعنی شخص در جوانی با ۴۲ سال سن بازنشسته شود، مزیت دوم یعنی به شخص چون بازنشسته و جوان است اجازه داده میشود دوباره یک شغل را اشغال کند و مزیت سوم یعنی شخص تنها با ۲۳ سال و ۴ ماه میتواند سقف سابقه حقوق تامین اجتماعی یعنی ۳۵ روز در ماه را دریافت کند(۳۵=۱/۵×۲۳/۴). نکته اینجاس که اگر طبق ضرب المثل قدیمی خدا را میخواهی یا خرما، بخواهیم عمل کنیم باید یک مزیت به بازنشستگان مشاغل سخت بدهیم . ولی حالا اگر دولت و تامین اجتماعی خواسته باشند به بازنشستگان مشاغل سخت امتیازی داده باشند و لطفی بزرگ به آنها کنند و تقریبا عادلانه باشد و پا را فراتر از ضرب المثل بگذارند باید به آنها ۳۰ روز حقوق کامل در ماه، با سابقه ۲۰ سال تا ۳۰ سال سابقه پرداخت حق بیمه، به آنها بدهند یعنی حداکثر سابقه آنها با ارفاق ۳۰ سال باشد با هر مقدار سابقه از ۲۰ تا ۳۰ سال کار و پرداخت حق بیمه که میشود دو مزیت. همچنین وقتی شخصی ببیند که در سن ۴۲ سالگی دارد سقف سابقه حقوق تامین اجتماعی یعنی ۳۵ روز در ماه را میگیرد چنان غروری به او دست میدهد که خود را بی نیاز و رها از هر قید و بندی میبیند و ناخوداگاه چون جوان است اگر به او ۳۰ روز حقوق در ماه تعلق بگیرد جلوی غروری که در ضمیر ناخوداگاهش بوجود میاید تا بگوید من سقف سابقه تامین اجتماعی ۳۵ روز در ماه را که حتی یک مدیر ارشد یا رده بالا حتی شاید نتواند به ان برسد بنا به دلایل مختلف که در بالا یاد شد مثل فوت،بیماری و …. را میگیرد و از این فکر غرور انگیز که من حتما با این تحصیلات کم و در جوانی توانستم سقف سابقه تامین اجتماعی را بگیرم وحتما من با بقیه فرق میکنم جلوگیری میکند. و پیش خودش فکر میکند که حتی یک مدیر ارشد حتی نتواند تا سی سال کار بکند به دلایل مختلف که در بالا گفته شد و حتی به سن بازنشستگی ۳۰ سال برسد ولی من چه کسی هستم که در جوانی توانستم نه تنها حقوق کامل ۳۰ روز را بگیرم بلکه سقف سابقه تامین اجتماعی یعنی ۳۵ روز حقوق در ماه را بگیرم اگر تعداد خیلی کمی از بازنشسته ها عادی میتوانند با گذراندن سالهای طولانی بدست بیاورند ومن با ۱۱ سال و ۸ ماه کوتاهتر توانستم انرا بدست بیاورم، و مدیران ارشد و بازنشستگان عادی حالا حالا ها باید بدوند تا به جایی که چنین فردی رسیده برسند.پس ثابت شد هم از لحاظ اخلاقی و شرعی و علمی و منطقی و رعایت عدالت حتی نسبت به مدیران و بازنشستگان عادی باید حداکثر سابقه انها بازنشستگان مشاغل سخت با ارفاق ۳۰ روز در ماه با هر مقدار سابقه پرداخت حق بیمه از ۲۰ سال تا ۳۰ سال باشد.همچنین علاوه بر امتیازهای بالا که شاید حتی از دید کارشناسان محترم تامین اجتماعی پنهان باشد و توی چشم نیاید و به جان سازمان افتاده امتیاز یا معضل دیگری وجود دارد که قطعا از دید حتی رییس محترم تامین اجتماعی پنهان است که حتی میتواند کمر تامین اجتماعی را با ادامه این روند تصاعدی بازنشستگی پیش از موعد خرد کند و آن این است که کارکنان مشاغل سخت برای اینکه تامین اجتماعی به افزایش زیاد حق بیمه شک نکند دو سال باقیمانده به سابقه بیست سال خود به کارفرمای خود میگویند که من میخواهم با سابقه بیست سال بازنشسته شوم و چون مبنای حقوق بازنشستگی معدل دو سال آخر میباشد در نتیجه حق بیمه خود را تا جایی که امکان دارد تحت عنوان مزایای توافقی افزایش میدهد در صورتیکه او قصد ندارد با سابقه بیست سال بازنشسته شود و قصد اصلی او گرفتن سقف سابقه ۳۵ روز حقوق در ماه میباشد یعنی او برای گرفتن سقف سابقه باید فقط ۳ سال و ۴ ماه بیشتر از بیست سال حق بیمه بپردازد تا سابقه ۲۳ سال و ۴ ماه را بدست بیاورد و به سقف ۳۵ روز در ماه برسد یعنی با ریختن ۵ سال و ۴ ماه حق بیمه (۵/۴=۱۸_۲۳/۴)به گرفتن حداکثر حقوق تامین اجتماعی که ۷ برابر حداقل حقوق است نزدیک میشود و فقط با افزایش حدود ۵ سال حق بیمه که زیاد هم برای تامین اجتماعی سودآور نیست یک کلاه بزرگی سر تامین اجتماعی میگذارد که خود سازمان با این عریض و طویلی حتی متوجه آن نمیشود و در عوض تامین اجتماعی باید سالهای طولانی به شخص حقوق بالا که هر سال هم به صورت تصاعدی به آن افزوده خواهد شد، بپردازد و بازنشسته مشاغل سخت بعد شش ماه هر چی افزایش حق بیمه که به صورت قسطی و ناچیز به تامین اجتماعی داده بود را بدست می آورد و بعد از شش ماه خانه نشین می شود و فارغ از غم عالم به صورت تصاعدی هر سال به حقوقش افزوده می گردد و اینهمه مزیت بدست آورده چرا؟ چون فقط اسم شغلش بصورت شانسی و بدون اندازه گیری و معیار دقیق جزو مشاغل سخت قرار گرفته پس با این ترفند و فریب علاوه بر گرفتن سابقه ۳۵ روز حقوق در ماه خود را به قله ی حداکثر حقوق یعنی ۷ برابر حداقل حقوق نزدیک میکند و با اینکار شش هدف یا مزیت را با یک تیر میزند یعنی یک- در جوانی. دو- سقف سابقه سنوات بیمه تامین اجتماعی یعنی ۳۵ روز در ماه. سه- تنها با ۲۳ سال و ۴ ماه سابقه پفکی. چهار- به حداکثر حقوق تامین اجتماعی که ۷ برابر حداقل حقوق میباشد. پنج- تا اخر عمر. شش- در سالهای طولانی چون جوان است دریافت می کند. اما بازنشستگان عادی چون اکثرا در سابقه سی سال بازنشسته میشوند در نتیجه نمیتوانند به صورت تصاعدی حق بیمه خود را بالا ببرند چون برای کارفرما مشخص گردیده است که آنها با سابقه ۳۰ سال بازنشسته میشوند و این قضیه هم یکی دیگر از معضلات و تبعیضهایی میباشد که بین بازنشستگان مشاغل سخت و بازنشستگان عادی میباشد چون در تامین اجتماعی میانگین دو سال آخر حساب میشود مبنای حقوق بازنشستگی که این امر موجب میشود حدود ۵ سال به تامین اجتماعی حق بیمه بالاتر بدهد ولی از ان طرف چنان بلایی سر سازمان تامین اجتماعی میاورد که کل بودجه تامین اجتماعی باید صرف پرداخت حقوق بازنشستگان مشاغل سخت شود. زیرا تامین اجتماعی باید حقوق بالای بازنشسته مشاغل سخت را تقسیم بر ۳۰ کند و عدد بدست آمده را ضربدر ۳۵ یعنی حداکثر سابقه سنوات حق بیمه تامین اجتماعی کند. و ببینید چه عدد بزرگی میشود که بصورت تصاعدی هر سال باید ضربدر ۳۵ بشود و نه ۳۰. پس حداکثر سابقه باارفاق به بازنشستگان مشاغل سخت نباید بیشتر از ۳۰ روز حقوق در ماه با هر مقدار سابقه پرداخت حق بیمه از ۲۰ سال تا ۳۰ سال باشد. و سابقه ارفاقی نباید ۳۱ روز یا ۳۲ روز یا ۳۳ روز یا ۳۴ روز یا ۳۵ روز حقوق در ماه باشد.همچنین برای جلوگیری از سوء استفاده کارکنان مشاغل سخت برای رسیدن به حداکثر حقوق تامین اجتماعی که ۷ برابر حداقل دستمزد میباشد باید به جای میانگین دوسال اخر، میانگین ۴ سال آخر حقوق آنها محاسبه گردد و یا اینکه پایه حقوق اخر آنها محاسبه شود.
گفتنی است که گزارش فوق در خصوص سن بازنشستگی نظرات یکی از مخاطبین ناشناس پایگاه خبری صفحه اقتصاد می باشد که برای ما ارسال نموده است.
نظر شما