یادداشت اختصاصی از جواد نبوتی

اهمیت فرهنگ سازمانی در توسعه برندها

فرهنگ سازمانی حالا دیگر نباید مفهومی کاملا ناآشنا برای شما باشد. خیلی از کارآفرینانی که با این مفهوم آشنایی ندارند، همیشه در شرکت جنگ و دعواهای

اهمیت فرهنگ سازمانی در توسعه برندها

فرهنگ سازمانی مجموعه ارزش های اساسی یک شرکت است که رفتار تمام اعضا را تحت تاثیر قرار می دهد. همانطور که فرهنگ در زندگی روزمره نحوه مواجهه آدم ها با واقعیت را تعیین می کند، فرهنگ سازمانی هم در شرکت بر روی درک کارمندان و به طور کلی اعضا از اتفاقات پیرامون اثر می گذارد. به این ترتیب شاید آنچه در یک برند شکستی بزرگ محسوب شود، بنا بر ارزش های سازمانی یک شرکت دیگر موفقیتی بزرگ باشد.

توسعه فرهنگ سازمانی بیشتر از اینکه یک امر دلبخواهی باشد، به آینده برند بستگی دارد. آیا تا حالا پیش خودتان فکر کرده اید برندتان چند سال دیگر چطور در ذهن مشتریان جا خوش می کند؟ بی شک کلی از برندها در دنیا هستند که با وجهه ای منفی در ذهن مشتریان جا گرفته اند. مثلا آمازون را در نظر بگیرید. این برند آنقدر در زمینه ارسال سر وقت مرسولات برای مشتریان مشکل دارد که تمام مردم دنیا از دستش شاکی هستند.

هر شرکتی وقتی قصد استخدام نیروی کار را دارد، کلی درباره ارزش های شرکت حرف می زند. بگذریم که بعد از استخدام معمولا هیچ اثری از ارزش های مورد بحث پیدا نمی شود، اما انطباق با ارزش های شرکت همیشه یکی از مهمترین معیارهای استخدامی در دنیاست. اگر شما آنقدر دلسوز آینده برندتان هستید که از همین حالا ارزش های کلیدی برایش انتخاب کرده اید، باید کمی پا را فراتر از این گذاشته و فضایی برای تعامل به اعضای شرکت نیز بدهید.

وقتی شما کلی ارزش رنگارنگ برای برندتان تعیین می کنید، اما هیچ شانسی به اعضا برای رفتار برمبنای آنها نمی دهید، وضعیت مربی پروازی را خواهید داشت که حتی یکبار هم به شاگردانش اجازه پرواز با هواپیما را نمی دهد. حالا هر چقدر هم که شاگردان بخت برگشته سر کلاس به نکات مختلف توجه کنند، تا پشت یک هواپیمای واقعی نشینند، تبدیل به خلبان هایی درجه یک نخواهند شد.

آیا شما هم جزو آن دسته از کارآفرینانی هستید که دوست دارند همه کارها را خودشان انجام دهند؟ اگر خودتان چنین وسواسی را نداشته باشید، احتمالا تا حالا بارها با مدیران این شکلی همکاری داشته اید. اینطور وقت ها آدم از شدت تعحب اصلا نمی داند چه بگوید.

بعضی از کارآفرینان فکر می کنند فرهنگ سازمان فقط اعضای شرکت را درگیر می کند. در این صورت باید حسابی شوکه تان کنیم؛ چراکه فرهنگ سازمانی برای مشتریان نیز مهم است. مثلا مسئله حفاظت از محیط زیست یا استفاده از انرژی های تجدیدپذیر را در نظر بگیرید. این روزها مردم حاضرند هزینه بیشتری برای خرید محصولات پرداخت کرده اما خیال شان از بابت رعایت ارزش های دلخواه شان از طرف برندها راحت باشد.

از آنجایی که کارمندان یک شرکت معمولا رابطه بی نهایت نزدیکی با مشتریان دارند، بهتر از مدیران در جریان نیازها و سلیقه شان هستند. به همین خاطر شما باید همیشه از بازخوردهای آنها در جریان توسعه فرهنگ سازمانی سود ببرید. چه بسا خیلی وقت ها مدیران پیش خودشان فکر می کنند بهترین ارزش های ممکن را کنار هم قرار داده اند، اما در واقعیت کارشان چنگی به دل نمی زند. این طور وقت ها اگر زود به سراغ کارمندان بروید، از یک بحران همه جانبه جان سالم به در خواهید برد.

وقتی یک کارمند تازه وارد شرکت می شود، احتمالا خیلی درباره فرهنگ سازمانی که سال ها در شرکت مورد نظر جریان داشته، خبر ندارد. درست به همین خاطر براساس گزارش جاب ویت (Job Vit) 30 درصد از کارمندان جدید در کمتر از سه ماه قید کار تازه را می زنند. این نرخ ریزش بی نهایت بالایی برای سازمان ها به همراه دارد. به طوری که خیلی از مدیران به خاطر از دست دادن کارمندان درجه یک توبیخ شده و حتی موقعیت شان را از دست می دهند. این زنگ خطر برای همه کارآفرینان مهم و کلیدی است؛ چراکه ناتوانی در جلب تعامل کارمندان تازه با چاشنی فرهنگ سازمانی همه نقشه های تان را نقش بر آب خواهد کرد.

خیلی وقت ها آدم عضو یک شرکت بی نهایت بزرگ با بودجه های چند میلیون دلاری است، اما آنطور که باید و شاید احساس تعلق به محل کار ندارد. انگار که هر روز به اجبار در محل کار حاضر شده و باید به زور خودش را هشت ساعت آنجا نگه دارد. چه بسا در این شرایط به محض اینکه ساعت کاری تمام می شود، دیگر اثری از شما در شرکت باقی نماند. بی شک در این صورت شما احساس تعلق زیادی به کارتان ندارید. این همان ویروسی است که خیلی از مدیران بابتش دست به هر کاری می زنند. خب فعالیت با تیمی که هیچ علاقه ای به کارش ندارد، دست کمی از یک معادله چند مجهولی ندارد!

اولین کاری که مدیران برای توسعه ارزش احساس تعلق به شرکت باید انجام دهند، نگاهی یکسان به تمام کارمندان است. اگر شما کارمندان را براساس نژاد یا هر عامل ثانویه دیگری دسته بندی می کنید، تعجبی ندارد که اوضاع تان روز به روز بدتر شود. در این حالت کمتر کارمندی به شما اعتماد کرده و کار به جایی می رسد که حتی کسی از کنار برندتان هم عبور نخواهد کرد. به همین خاطر باید نگاه تان به کارمندان صرفا براساس المان های حرفه ای صورت گیرد. مثلا کارمندانی با عملکرد بهتر را در موقعیت های مدیریتی قرار دهید. اینطوری دیگر هیچ حساسیت نابجایی در میان کارمندان ایجاد نخواهد شد.

فرهنگ سازمانی حالا دیگر نباید مفهومی کاملا ناآشنا برای شما باشد. خیلی از کارآفرینانی که با این مفهوم آشنایی ندارند، همیشه در شرکت جنگ و دعواهای بی پایانی را جلوی چشم دارند. دلیل اصلی هم بی توجهی به بهبود فعالیت کارمندان در شرکت است.

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان