یادداشت اختصاصی دکتر معصومه حسین زاده

اقتصاد خلاق راهی برای برونرفت از تحریمات عنکبوتی

واژه اقتصاد خلاق از سال ۲۰۰۱ در دنیای تجارت باب شد و شامل ۱۵ صنعت از هنر گرفته تا علم و فناوری تعمیم داده می‌شود.نرخ رشد سالانه

اقتصاد خلاق راهی برای برونرفت از تحریمات عنکبوتی

واژه اقتصاد خلاق از سال ۲۰۰۱ در دنیای تجارت باب شد و شامل ۱۵ صنعت از هنر گرفته تا علم و فناوری تعمیم داده می‌شود.
نرخ رشد سالانه حاصل از این بخش از اقتصاد بین ۵٪ تا ۱۵٪ رشد ناخالص درآمد ملی اکثر کشورهای اروپایی آمریکایی و بعضا آسیایی می باشد.

مفهوم گسترده این واژه نه تنها کالاها و خدمات فرهنگی را شامل می‌شود بلکه شامل تمامی راه‌هایی است که بتوان درآن (( فکر را تبدیل به پول کرد)). و دراین رشته از اقتصاد تمامی الگوریتم و معادلات و فضاسازی و نظریه های اقتصاد دانانی را که فقط براساس باید ها نظر می دادند به یکباره زیر سوال می رود چرا که استارت آپ ها و شرکت های ژله ای و منعطف و تصمیم سازی در لحظه براساس فایده و هزینه ظهور کرده اند.

اساسا تجارت و دنیای اقتصاد و بازار راه خود را از میانبری به نام مناطق آزاد تجاری و توسعه شرکت ها پیدا کرده اند. شرکت ها با جذب سرمایه گذار داخلی و خارجی و با حمایت دولت های آزاد و مستقل و مردم نهاد به خلق پول از راه‌های ساده تر و بدون رانت و بهره پایین و سود دهی گسترده و جذب نیروی کار پرداخته اند.

دربستر اقتصاد خلاق ظرفیت های فکری نامحدود و سرمایه های مالی انباشته باتوجه به ظرفیت های جامعه، علائق جامعه، و بسترهای رشد بستگی دارد. در این راه رسانه، صنایع دستی و هنری و مد، ارتباطات، توریسم، سینما ، تتاتر، فناوری مدرن، گل و گیاه، کشاورزی، هنرهای تجسمی ، اسباب بازی‌ها، خوراکی ها ، پوشاک ، بازی‌های کامپیوتری صنعت کیف و کفش همه و همه می‌توانند در توسعه این اقتصاد موثر باشند.

این اتفاق خارق العاده برای کشورهایی که نه نفت دارند و نه معادن و نه گاز و منابع کانی …. توانسته است سودهای سرشار ملی را به همراه برند سازی و با رعایت قانون کپی رایت به اقتصاد ملی آنان کمک های شایانی بکند و باکمترین ضریب آسیب رسانی به داشته های ملی و محیط زیست و محیط کسب و کار و امنیت بالای سرمایه گذاری به صورت کارآمد و شفاف و مترقی قابل آموزش و توسعه در بخش های خصوصی و به توان رسانی تولید تا حد نامحدود در بخش دولتی به همراه داشته باشد.

اما در مورد کشور ایران اقتصاد خلاق تا چه اندازه می‌تواند در بحث تحریم ها و بهبود و گشایش وضع بازار داخلی و خارجی موثر باشد؟

بافرض اینکه از امروز دیگر نفتی برای صادرات نداشته باشیم حال به هردلیلی باید به این باور برسیم که بهره گیری از راه‌هایی که کشورهای موفق آن را خلاقانه ابداع کرده اند و نتایج موفقی نیز گرفته اند دیگر نیازی به آزمودن ندارد و باید فقط دقیق و حساب شده الگو برداری کرد.

مثلا ؛
صنعت بازی‌های کامپیوتری همچنان که شاهد هستیم در دنیای مترقی هر روز روند صعودی دارد و درپی برند شدن نام هر بازی فورا به دنبال آن اسباب بازی آن و خوراکی و لباس و کتاب و تزئینات خاص روانه بازار می‌شود و این یعنی رشد اقتصاد خلاق در تمامی زمینه ها و سوددهی در بخش های متنوع بازار .

ایران امروز نیاز به یک جهش و جدایی از صنعت تک محصولی نفت که جز مصیبت برایمان چیزی ندارد در این دوران سیاه پسا کرونا و اقتصاد مرده فعلی دارد.
با تقویت قوای موجود و سرمایه های راکد در بانک‌ها که خود یک مصیبت عظما در کشور است. باید در صنایع خوراکی از جمله صنعت بیسکویت و شکلات و تنقلات که در کشورهای اطراف خلیج فارس و حاشیه دریای خزر بسیار پر طرفدار بود مجددا فعالیت های جدی و برند شده ای را آغاز کرد خصوصا کشورهایی مانند عراق که گردش مالی خوبی دارند و متاسفانه مشکلات سیاست خارجی این بازار هدف را برایمان متزلزل کرده است و کشورهای پرجمعیت مانند هند و چین که این کشورها نیز از آب گل آلود درحال ماهی گیری هستند و یا کشورهایی مانند مالزی و تایلند و سنگاپور که در تمامی طول سال گردشگر با هر توان مالی را پذیرا می باشد.

در ایران فعلی باید دندان خراب را که همان قطع ارتباط با دنیا هست را از سیستم غلط سیاست خارجی خارج کنیم و صنعت توریسم و بوم گردی و طبیعت گردی باید تا مرحله بوم درمانی و طبیعت درمانی و برند شدن خوراکی ها و غذاهای بومی و محلی و سنتی و خاص ایرانی در منطقه و جهان پیش برود.

صادرات کیف و کفش برند شده‌ی چرم خاص ایرانی که هم از نیروی کار ارزان و هم مواد اولیه فراوان و کیفیت تولید عالی برخوردار می باشد استفاده کرد و به آن بازار هدف داد.

هرچند که صنایع خلاق نیاز به استقبال افکار خلاق و دولتی سالم و سرمایه گذارانی با اطمینان بالا از برگشت سرمایه و حاشیه سود دارد که به عبارتی گام‌های اولیه و اصلی در این راه می باشد و باتوجه به فساد سیستماتیکی که اینک دولت و اقتصاد را فراگرفته همچنان نگارنده را برآن داشته است که وظیفه ملی و میهنی خود را ادا کند و راهکارهایی برای برونرفت از این همه تحریمات شدید و فساد داخلی در تمامی بخش ها و بلا تکلیفی بازار داخلی ارائه دهد.

امروز درحالی شاهد سپری شدن ماه‌های آخر سال ۲۰۲۱ هستیم که یا افکار و آدم های خلاق از ایران مهاجرت کرده اند و یا فرار کرده اند و یا در حال خدمت به دولت ها و کشورهای بیگانه هستند و گام اول برای خروج از این دایره بسته محدودیت ها و نارضایتی ها میدان دادن به افکار و اشخاص خلاق باقی مانده در کشور است.

آیا می دانید که سالانه ۴۵ تا ۵۰٪ درآمد ناخالص کشورهایی مانند آمریکا از صنعت مد و سینما و فیلم و بازی‌های کامپیوتری و کالاهای پردازش مجدد و صادرات مجدد محقق می شود؟
یعنی خرید مواد خام و مواد اولیه و یا محصولات تکمیلی بدون بسته بندی و فله و پردازش به روی آنها و صادرات مجدد و خرید هنرپیشه های مستعد کشورهای جهان سوم و تشویق و آموزش و تبدیل کردن آنها به ستاره های هالیوودی پولسازی از این طریق و جالب قضیه اینکه با رعایت قانون کپی رایت تمامی این محصولات را به نام خود ثبت جهانی می‌کنند.
در این راه باید تابو شکنی هایی صورت گیرد و صنعت فیلم و سریال و سینما از محدوده بسته سینمای خانگی خارج شده و دست و پای فرهنگ بسته ی این هنر جهانی را باز گذاشت و شاهد مقصود را در حالی در آغوش بگیریم که فیلم‌های ایرانی درحال خالی شدن از مفهوم و محتوای احساسی و عاطفی و عشقی است……

قبول فرهنگ های فرا جنسیتی در تولید لباس کودک و دخترانه و پسرانه تا قبل از سن ۵ سالگی که خود داستانی روانشناختی و علمی دارد و حذف مفهوم جدا سازی کودکان در مهدها و جدا سازی جنسیتی از لحاظ طرح و رنگ و مدل برای کودکان و تغییراتی در مدل لباس های جوانان که باعث خروج ارز از کشور برای لباس‌های جدید مورد علاقه جوانان از خارج از کشور نشود.

در این کشور اقتصاد از دو معضل بزرگ و پنهان رنج می‌برد اول نبود صنایع جوان و سالم و مادر و دارای پشتوانه ی قوی مالی و دوم نبود صنعت بسته بندی شکیل و لیبل های خاص و برند شده در صنعت بسته بندی .

آیا می دانید کشور بریتانیا درحال حاضر صنایع خلاق خود را به سمت و سوی بازارهای تبلیغاتی و خلاقیت در معرفی محصولات و کالاهای خاص که افراد خانواده سلطنتی این خاندان پرخرج و مدلینگ در مصرف لوازم آرایشی ‌و لباس و مدل ماشین و ….. هدایت کرده است . تا هنرپیشه ها و ورزشکاران و مردم طبقه خاص و سلبریتی ها تشویق به مصرف و الگو برداری از آنان شوند؟

از ضبط بازی‌های المپیک جهت استفاده در تبلیغات تلویزیونی و بیلبوردهای سطح شهر تا تبلیغات خارجی از فرودگاه‌ها تا میان برنامه های خارجی …..

آیا می دانید کشور آلمان در خلاقیت و اقتصاد خلاق در معماری داخلی فضاهای اداری و مسکونی و تالارها و هتل ها و رستوران های بزرگ خود از رنگ های مساجد و مناره ها و گنبدهای مساجد کشورهای اسلامی خصوصا ایران استفاده کرده است تا طرح های لباس و صنعت مد خود از نقش و نگارهای بناهای باستانی و کاشی کاریهای اسلامی در طراحی لباس مدلینگ ها….
رنگ سبز گنبدی و رنگ آبی فیروزه ای و رنگ کبود مسجدی و قرمز ابیانه ای ….

که فقط در بخش معماری و رنگ ها افزایش درآمد ناخالص داخلی را برای آنان سالانه بین ۷ تا۱۰ ٪ به همراه آورده تنها با الگو برداری از رنگها و طرح های بناهای اسلامی و بیشتر ایرانی.

آیا می دانید در کشور خودمان ایران موسیقی دانانی وجود دارند که در زمانه خود رقیب ندارند که یا گوشه نشین شدند و یا از ایران رفته اند و یا درحال رفتن هستند؟ افراد خلاقی که می توانند کنسرت ها و سالن هایی را پر کنند که میلیاردها دلار ارز آوری و پول برای کشور می آورد.
از تولید پارچه های پنبه ای مرغوب خاص منطقه گرگان و گنبد گرفته تا محصولات خوراکی و کشاورزی تبریز و دشت مغان از عسل و گردو و بادام و پسته گرفته تا انار و کیوی و سیب خاص منطقه ایران از چای لاهیجان گرفته تا انواع دمنوش های متفاوت و جادویی و درمانی مناطق مختلف کشور، از جذب توریسم بوم گرد گرفته تا توریسم پزشکی که ایران در این بخش در منطقه حرف اول را می‌زند اما به بهانه نبود امنیت برای توریسم پزشکی ‌و ایرانگردی این بخش از صنعت پزشکی و گردشگری کم رنگ عمل می‌کند.

اینها همه نیاز به آمایش سرزمینی و شناخت مناطق مستعد و افراد خلاق در هر منطقه و معرفی آنان به سرمایه گذاران دارد.

آیا توسعه بخش صنعت خلاق نمی‌تواند کولبران را جذب کند؟ نمی‌تواند جوانان تحصیل کرده بیکار را جذب کند؟ نمی‌تواند زنان سرپرست خانوار اشغال گرد و زباله جمع کن را جذب کند؟ نمی‌تواند کودکان بی سرپرست و کودکان کار و خانواده های نیازمند را آموزش دهد و جذب کند؟ هرچند که خود شخصا با کار کودکان مخالفم اما وقتی می‌بینیم در زباله ها دنبال غذا هستند و توسط سودجویان به کار و بیگاری گرفته می‌شوند به ناچار باید فکری برای آنان کرد.

از استفاده از اشعار فارسی بر روی البسه خارجی که درآمد های هنگفتی را از این راه خلاقانه گرفته تا وسایل و تزئینات داخلی که با خط نقاشی های فارسی به قیمت های گزافی در خارج کشور بفروش می‌رود و جالب اینکه ایرانیان آن را به عنوان سوغاتی می‌خرند و باخود به ایران می آوردند!!!

به راستی برای رهایی از این معضلات و خروج از تحریمات چه باید کرد؟

۱- تمایز: این بحث ما را از بخش بازاریابی داخلی به بازاریابی خارجی و جهانی به روش تهاتر و فرایچایزینک و مبادله در کشور بی طرف هدایت می‌کند. خام فروشی که یک تیر خلاص در قلب بازار کشور با این روش‌ها می‌تواند در کشور بی طرف با پرداخت مالیات و بسته بندی و برند سازی شود و سپس راهی بازار های جهانی شود.
یک فکر یک محصول یک ایده یک خدمت یک هنر که تبدیل به پول شود. اما در لوای یک بخش از بازار که انتظار خلاقیت برای آن پدیده را دارد. صنعت قوی تولید رنگ ها و البسه و خوارکی ها و تنقلات تا محصولات فرهنگی و تابلوها و هنرهای تجسمی الی آخر……..
مشروط برآنکه تحریم ها در این بخش از صادرات تهدیدی برای کشور بی طرف ایجاد نکند.

۲- حل مشکل ارتباط جهانی:
یک برند یا یک محصول باید این توانایی را داشته باشد تا یک خاطره و یا بک وفاداری و یک نیاز را حتی در مصرف اتفاقی یک محصول پدید آورد تا درخواست برای آن محصول بالا برود و تبدیل به یک نیاز روزانه در مصرف کننده خارجی شود مشکل ارتباطات امروز از طریق فروش اینترنتی و خرید آنلاین در سراسر دنیا حل شده است اما مشکل ارتباطات ایران برمی گردد به مشکل قطع ارتباطات سیاسی و سیاست غلط سیاست خارجی که جشن و اعیاد ملی و میهنی ما را می‌تواند در صورت رفع مشکل ارتباطات به یک جشن جهانی تبدیل کند و فروش ملزومات این عید را مانند ملزومات کریسمس برای تمام‌ جهانیان به یک نیاز تبدیل کند و انتشار این فرهنگ خود یک تجارت ناب و یک انتشار فرهنگ کهن و ریشه دار خواهد بود.

۳- احترام :
یک برند باید این توانایی را داشته باشد تا در دید مصرف کننده داخلی و خارجی تبدیل به یک قدیس یک نیاز یا یک شی قابل احترام شود مانند فروش مجسمه های بودا که سالانه میلیاردها دلار به صنعت خلاق و توریسم هندوستان کمک می‌کند.

۴ - ایجاد آگاهی :
معرفی و شناخت عمومی یک برند به جهانیان چه در داخل و چه در خارج کشور از معرفی ابنیه و آثار تاریخی تا محصولات خاص هر منطقه از کشور به مسافران و جهانگردان و مصرف کنندگان از معرفی یک مارک خاص و قدیمی تا مکانی در دره ای دور و پنهان دردل دشت ها
براستی امروز مارک های از قبیل :
مینو، آزمایش ، چی توز ، بلا ، ملی ، البسکو. برک ، هاکوپیان، فرش ها و زعفران و پسته و صنایع دستی و …. در کجای سبد خانوار داخلی و خارجی قرار دارد؟‌ چقدر از تاریخچه این برندها می‌دانیم و در حال حاضر چقدر این برندها فروش دارند و سرنوشتشان چه شده؟

در قرن حاضر جنگ کشورها بعد از جنگ بر سر آب جنگ اقتصادی است

امروز اگر کشوری برند خاصی ندارد مانند کشوری است که ارتش و سیستم امنیتی ندارد

وقتی جایگاهی در اقتصاد خلاق دنیا نداشته باشیم یعنی مصرف کننده صرف هستیم
مصرف کننده ای که چهل و اندی سال فقط به ما آموخته اند کوه جنگل دشت دریا ساحل و نفت و آب خاک …….فقط باید مصرف شود بدون توجه به سهم آیندگان و بدون توجه به شرایط محیط زیست و بدون توجه به جایگزین های آن

باید غرور کاذب را پایان دهیم و غرور ملی را تقویت کنیم و بدانیم که کشور تنها به کالاهای نظامی و تقویت سیستم های نظامی نیاز ندارد.

اقتصاد اسلحه ای است که هر کشور مترقی با آن شکار شادمانی می‌کند به طوری که هم شکار و هم شکارچی هر دو راضی می‌باشند. جمعیت ۸۵ میلیونی ایران که بالغ بر ۴۵ میلیون جوان تحصیل کرده و مستعد و دارای سن فعال هستند و خود یک نوع سرمایه ی انسانی و خاص می‌باشند را دارا می باشد. سرمایه ای که اکثر کشورهای مترقی در حسرت این جمعیت و این سرمایه هستند.

دولت محترم و آگاه کسری بودجه چند هزار میلیاردی دولت با فروش قطره چکانی نفت آن هم به نسیه و قرض الحاشا به چین و روسیه و هند … ممکن نمی باشد.

صندوق های خالی بازنشستگی با این فروش نفت تحریمی پر نمی‌شود.

با یک نگاه به مردم غمگین و پرخاشگر و ناامید کشور درخواهید یافت که نارضایتی مردم فقط و فقط از اقتصاد بیمار و رو به مرگ است. بیکاری جوانان افزایش میزان طلاق خشونت های خانگی و خیابانی و کودک فروشی و..‌‌‌‌‌.. براثر بی توجهی به گشایش راههای جدید اقتصادی است.

با پافشاری به الگوهای قدیمی و منسوخ که طراحان آن بالغ بر صدسال سن دارند و از کشور خارج نشده اند تا تکنولوژی دنیا را رصد کنند فقط و فقط زمان را اتلاف می‌کند و مشکلات را بدتر و موج نارضایتی را افزایش می‌دهد.

آسمان متعلق به کسانی است که پنجره را بسویش باز کنند.

اقتصاد خلاق امروز دنیا را و مرزها و محدودیت ها را در نوردیده است.

چرا که هزینه کمتر و بهره وری بیشتر و سرعت بالاتر و تسهیل در امر مبادلات را بیشتر کرده است.

رئیس جمهور محترم جناب آقای رئیسی

راه رفاه و آرامش و معیشت مناسب ملت ایران از درهای باز تجارت آزاد و رسیدن به تجارت خلاق می‌گذرد با غصه خوردن شما برای معیشت مردم گره ای باز نمی‌شود.

خلاقیت در تولید و انتشار ذهن سیال بودن ذهن و اتصال به دهکده جهانی و ترکیب اقتصاد و فکر راه رهایی از هرگونه تحریم است.

مرگ گفتن ها را رها کنید
زنده باد خلاقیت

زنده باد دوستی و همفکری
و زنده باد دولت پویا و همفکر و همراه

ملت را بشنوید تا شنیده شوید

رسول اکرم (ص) می‌فرمایند:

من لامعاش له لامعاد له.

«کسی که تدبیر معاش ندارد، همت معاش ندارد، انگیزه‌ی معاش ندارد، برای زندگی خود و خوب زیستن فکر، برنامه‌ریزی و تلاشی نمی‌کند، آخرت آبادی نیز نخواهد داشت».

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان