خلاصه داستان قسمت ۹ سریال تمام رخ از شبکه سه سیما + عکس

برای دوستداران سریال های ایرانی خلاصه داستان قسمت 9 سریال تمام رخ را در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد قرار داده ایم. با ما همراه باشید. زمان پخش سریال تمام رخ از شبکه سه سیما نیز مانند دیگر سریال های شبکه سوم در ساعت ۲۰:۴۵ هر شب خواهد بود.

سریال ۳۰ قسمتی « تمام رخ » به نحوی در ادامه سریال قبلی ابوالفضل صفری یعنی «سرجوخه» ساخته شده است و داستان آن در همان فضای گروه های شرط بندی، قمار و پول شویی های کلان اقتصادی می گذرد و گویا صفری می خواهد تا با موضوع تروریسم اقتصادی، سه گانه خود را کامل کند؛ سه گانه ای که پیش تر با احمد معظمی و با موضوع امنیتی ساخته بود.

خلاصه داستان قسمت 9 سریال تمام رخ

ناهید تنها در خانه نشسته و کتاب می خواند که یهویی صدای رعد و برق و در او را می ترساند، او از جاش بلند می شود و شروع به راه رفتن در خانه می کند و با ترس اطرافش را نگاه می کند، بعد هم به اتاق خواب ها سر می زند.

محمدحسین در اتاقی که برای بچه اش آماده کرده نشسته، ناهید هم آهنگ گذاشته تا حواسش پرت شود.

محمدحسین به او زنگ می زنه و میگه امشب پیمان و پدرش برای گرفتن رضایت اومدن، فرهاد گناهی نداره که او میگه من از این خانواده کم نکشیدم، بعد هم ازش می خواد تا با هم به خونه پدریشون برن.

آقا رحیم تصمیم گرفته از این محل بره و این موضوع را با مهری دخترش هم در میون گذاشته.

گذشته

شیبانی و ناهید با هم بیرون رفته اند، هر دو آن ها می دونند که آشنان و ناهید درباره اتفاقی که بین او و پدرش افتاده صحبت می کند و شیبانی نگرانه که پدر ناهید با عقدشون موافقت نکنه.

محمدحسین به همراه ناهید به خانه رفته، پدرشون تو حیاط مشغول آب دادن به گل و گیاهای باغچه است، ناهید داخل میره و شروع به صحبت با پدرش می کنه، پدرش ازش رو می گیره ولی او میگه من تو همه این سال ها عذاب کشیدم تا حقمون و پس بگیرم و بیشتر از این بهم پشت نکن که پدرش میگه هر وقت خواستی برگردی بدون هیچ ریال از اون آدم باید بیای وگرنه فکر می کنم مردی، مثل همین الان، ناهید هم با گریه از آن جا می رود.

پیمان در حال رفتن به آزمایشگاه است که مسعود باهاش تماس می گیره و درباره پول و وقت دفترخونه باهاش حرف می زند.

فریبا برای بیرون آوردن فرهاد با سند آقا رحیم به کلانتری رفته و بعد از آن به دادسرا می رود.

پلیس ها درباره برژیت و لئو با هم حرف می زنند و هر چی اطلاعات تونستند از آن ها به دست بیارن را با هم به اشتراک می گذارند.

پیمان سر قرار با همان کسی که قرار بود مواد اولیه دارویی بگیره رفته است و آن ها را به خانه پدرش می برد.

مسعود با پیمان تماس گرفته و با او صحبت می کند، پیمان هم با بد خلقی و داد و بیداد جوابشو میده.

فریبا با ناهید تماس گرفته و باز هم داد و بیداد می کنه ولی ناهید بی توجه تلفن را قطع می کند.

پیمان ماشینش را به اسم مسعود زده و او میگه از همین حالا به بعد به فکر الباقی پول خونه باش.

پیمان با رئیس آزمایشگاه درباره ورود محموله های دارو سازی صحبت می کند و رئیس بعد از کلی صحبت در نهایت می پذیره و بعد از رفتن پیمان شماره ای را می گیرد.

ناهید به کلانتری رفته و رضایت میده تا فرهاد بیاد بیرون بعد هم رو به فرهاد میگه بیا وسایلت و جمع کن و زودتر از این جا برو.

حراست با دکتر شمس تماس گرفته و اجازه ورود محموله های دکتر مهبد به آزمایشگاه را می گیرد و از طرفی دیگر طرف پیمان برای دو روز دیگه باهاش در استانبول قرار می گذارد.

ابلاغیه پلمپ خونه برای فرناز و فریبا فرستاده شده و هر دو شون ناراحتن.

مسعود به دنبال لیلی رفته تا با هم دور بزنند و مسعود میگه پیمان و مجبور کردم تا ضرر دو سال پیشمونو بده.

پلیس ها در ترکیه با هم قرار گذاشته اند و اطلاعاتی در خصوص مکس و ارتباطاتش با هم رد و بدل می کنند.

ناهید در خانه اش است که فریبا به اون جا میره، ناهید بی اهمیت روی مبل نشسته و چای می خوره که فریبا دوباره با حرص و بد دهنی پیش او می رود و با پیمان دست روی نقطه ضعف او می گذارد که ناهید میگه پیمان داره برای همیشه از ایران میره و آوا رو هم با خودش می بره که فریبا حرصی میشه ولی چیزی به روی خودش نمیاره و سریعا از آن جا می رود.

ترکیه

آقایی در یک پارکینگ سوار ماشینش شده تا بره که یکی از پلیس های ایرانی سریعا کنارش می نشیند.

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال تمام رخ از شبکه 3 سیما + عکس