خلاصه داستان قسمت ۶ سریال تمام رخ از شبکه سه سیما + عکس

برای دوستداران سریال های ایرانی خلاصه داستان قسمت 6 سریال تمام رخ را در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد قرار داده ایم. با ما همراه باشید. زمان پخش سریال تمام رخ از شبکه سه سیما نیز مانند دیگر سریال های شبکه سوم در ساعت ۲۰:۴۵ هر شب خواهد بود.

سریال ۳۰ قسمتی « تمام رخ » به نحوی در ادامه سریال قبلی ابوالفضل صفری یعنی «سرجوخه» ساخته شده است و داستان آن در همان فضای گروه های شرط بندی، قمار و پول شویی های کلان اقتصادی می گذرد و گویا صفری می خواهد تا با موضوع تروریسم اقتصادی، سه گانه خود را کامل کند؛ سه گانه ای که پیش تر با احمد معظمی و با موضوع امنیتی ساخته بود.

خلاصه داستان قسمت 6 سریال تمام رخ

پیمان به خانه رفته، موتوری هم او را تعقیب می کند و بعد از این که پیمان به داخل میره تا دم در خونه می رود.

پیمان در خانه شروع به صدا زدن آوا و فریبا می کند که آن ها جواب نمی دهند، پیمان هم با بخش آی سی یو بیمارستان تماس می گیره و بهش میگن که شیبانی فوت شده…

او بلافاصله با مهرداد تماس می گیره و میگه ما همه خونه آقا جونیم و امروز فوت شده، کمی بعد هم فریبا سراغ مسکن را از فرناز می گیره و حالش هیچ خوش نیست.

پیمان سریعا به سمت خانه شیبانی حرکت می کنه و همان موتوری هم به دنبالش می رود.

فرناز در خانه سندی را پیدا می کند که در آن همه اموال پدرش به نام ناهید شده و جا می خورد.

پیمان بلاخره به خانه شیبانی می رسد، مردی هم که او را تعقیب می کنه، پلیس است و به مافوقش اطلاع می دهد، پیمان با در دست داشتن دارو ها به داخل خانه میره و خودش را ماراحت نشان می دهد.

همه دور هم هستند، پیمان بهشون تسلیت میگه که فریبا جلو میره و با گرفتن پلاستیک دارو ها آن را گوشه ای پرت می کند و بهش میگه هیچ وقت به هیچ دردی نخوردی و بعد هم او را از خانه بیرون می کند و به هیچ کس اجازه دخالت نمی دهد.

پیمان با حال گرفته به داخل ماشینش میره و تو فکر است.

پلیس ها درباره دکتر پیمان مهبد و دیدارش با برژیت و مکس صحبت می کنند و یکی از آن ها دستور میده که او از حالا به بعد دائم تحت نظر باشه تا بتونن خبط و ربطشون به هم دیگه رو پیدا کنند.

صبح روز بعد پیمان به آزمایشگاه میره، آرش هم، هم چنان تعقیبش می کنه و دائما آمار او را به مافوقش می دهد و دستور می گیرد.

پیمان به اتاقش رفته، مسعود هم از پشت شیشه تنها نگاهش می کند.

ترکیه

برژیت عکس های همسرش را روی یخچال خانه اش گذاشته و گریه می کند که تلفنش زنگ می خوره و پیمان پشت خطش است و با هم حرف می زنند که مسعود به آن جا میره و او ناچارا تلفن را قطع می کند.

مسعود و پیمان با هم حرف می زنند و حرف ها به خرید دارو از ترکیه و آزمون زبان فرانسه و ارث و میراث شیبانی کشیده میشه و مسعود میگه بلاخره یه روزی کار توام گیر من می افته و می رود.

برژیت با مکس تماس گرفته و درباره جدید ترین خبر از لئو در کابل حرف می زنه و میکه قراره تعدادی از اسرا جا به جا بشن و از برژیت می خواد دعا کنه تا اسمش توی لیست باشه.

مهرداد در خانه تلفنی درباره دارویی صحبت می کنه که فرناز میگه بهتره بس کنی و او هم ناچار قطع می کند.

بچه های شیبانی در خانه نشسته اند که آقای وکیل به اون جا میره و ناهید هم با تنفر به سمتشون میره و نگاهشون می کنه.

آقای میرزایی صلح نامه و وصیت نامه که نیمی از اموالش به اسم ناهید شده را به بچه های شیبانی میده که فریبا و فرناز خیلی آتیشی میشن و ناهید هم که حوصله بحث و دعوا نداره میگه من میرم ولی تاکید می کنه اگر چیزی از وسایل خونه کم بشه ازشون شکایت می کنه.

پیمان در آزمایشگاه پای یکی از سیستم ها رفته و به نظر میاد کاری انجام میده که نمی خواد کسی متوجه بشه و حواسش به دوربین آن جا هم است.

پلیس ها همچنان مهبد را زیر نظر دارند و درباره او اطلاعات کسب می کنند.

محمدحسین به مدرسه رفته که فریبا با او تماس می گیره و سراغ ناهید را ازش می گیره که محمدحسین اعلام بی خبری می کنه و فریبا و فرناز هم راه می افتند تا به خانه پدرش بروند.

پیمان در آزمایشگاه مشغول کار است و مسعود هم زیر نظرش دارد و در فرصت مناسب به سراغ گوشیش میره و کاری می کند.

فریبا و فرناز به در خانه پدری ناهید رفته اند و بعد از کمی هارت و پورت می روند.

مسعود پیام برژیت را برای خودش فوروارد کرده و بعد از گوش دادن بهش با لبخند زشتی پیمان را نگاه می کند.

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال تمام رخ از شبکه 3 سیما + عکس