خلاصه داستان قسمت ۳ سریال تمام رخ از شبکه سه سیما + عکس

برای دوستداران سریال های ایرانی خلاصه داستان قسمت 3 سریال تمام رخ را در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد قرار داده ایم. با ما همراه باشید. زمان پخش سریال

خلاصه داستان قسمت 3 سریال تمام رخ از شبکه سه سیما + عکس

برای دوستداران سریال های ایرانی خلاصه داستان قسمت 3 سریال تمام رخ را در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد قرار داده ایم. با ما همراه باشید. زمان پخش سریال تمام رخ از شبکه سه سیما نیز مانند دیگر سریال های شبکه سوم در ساعت ۲۰:۴۵ هر شب خواهد بود.

سریال ۳۰ قسمتی « تمام رخ » به نحوی در ادامه سریال قبلی ابوالفضل صفری یعنی «سرجوخه» ساخته شده است و داستان آن در همان فضای گروه های شرط بندی، قمار و پول شویی های کلان اقتصادی می گذرد و گویا صفری می خواهد تا با موضوع تروریسم اقتصادی، سه گانه خود را کامل کند؛ سه گانه ای که پیش تر با احمد معظمی و با موضوع امنیتی ساخته بود.

خلاصه داستان قسمت 3 سریال تمام رخ

فری در خانه پدریش تمام وسایل ناهید را می گردد و به دنبال این است تا بفهمه پدرش چیا به اسمش کرده…
ناهید به خانه برگشته و به داخل میره که شیبانی ازش می پرسه چرا بی خبر رفتی؟ نمیگی من نگران میشم که او میگه رفتم قدم بزنم و از پله ها بالا میره تا به اتاقش بره…

فریبا به خواهرش زنگ می زنه تا از اتاق ناهید بیرون بیاد که او جواب نمیده و هم چنان می گرده که ناهید به داخل میره …
او هول شده میگه اومده بودم دنبال پیراهن بابام می گشتم که ناهید میگه لباسا و وسایل بابات تو اتاق خودشه…

ناهید با خودش خلوت کرده که خواهر زاده اش پیام میده به خاطر کرونا مراسم نداریم، همون لحظه شیبانی به داخل اتاقش میره و میگه به دخترا گفتم فقط با تو میرم که ناهید جواب میده من گول حرفاتو نمی خورم و هیچ چیزی و بهت بر نمی گردونم…
شیبانی میگه فقط به عنوان قرض که او بی هیچ حرفی از آن جا میره…

مهرداد سوت زنان به سراغ آقایی رفته و میگه جوری زدیش زمین که فقط لنگ دوا درمونشه…
فریبا به خونه برگشته و با پیمان تماس می گیره که اون جواب نمیده و تلفنش در دسترس نیست…
فریبا شروع به صدا زدن پیمان می کنه و گمون می کنه خونه است ولی هیچ جوابی نمی گیره که دوباره زنگ می زنه و باز هم جوابی نمی گیره…

پیمان به خانه برگشته و بعد از پارک کردن ماشین، آوا که خوابش برده را بغل می کند و به داخل می رود، فریبا نگران جلو میره و میگه معلوم هست کجایید که او میگه شارژ گوشیم تموم شده بود، بعد هم به اتاق آوا میره تا بخوابونتش…

آوا سرفه می کنه که فریبا میگه تو بچه منو شهربازی نبردی که پیمان هم عصبی میگه آره رفتیم خونه پدرم که فریبا میگه آهان پس همون، دختر من از دیدن برادر فلجت تب کرده که پیمان خفه شویی به او میگه و فریبا هم تو چشماش زل می زنه و میگه وقتی از اتاق آوا اومدم نبینم تو خونه من باشی…

پیمان در ماشینش نشسته و شروع به صحبت با دختری که می خواد معلمش باشه می کند….
حرف های پیمان و او رنگ و لعاب عاشقانه به خودش می گیرد که که پیمان میگه کاش این جا بودی تا هم معلمم می شدی هم کنارم بودی

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال تمام رخ از شبکه 3 سیما + عکس

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان