خلاصه داستان قسمت ۱۰ سریال تمام رخ از شبکه سه سیما + عکس

برای دوستداران سریال های ایرانی خلاصه داستان قسمت 10 سریال تمام رخ را در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد قرار داده ایم. با ما همراه باشید

خلاصه داستان قسمت 10 سریال تمام رخ از شبکه سه سیما + عکس

برای دوستداران سریال های ایرانی خلاصه داستان قسمت 10 سریال تمام رخ را در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد قرار داده ایم. با ما همراه باشید. زمان پخش سریال تمام رخ از شبکه سه سیما نیز مانند دیگر سریال های شبکه سوم در ساعت ۲۰:۴۵ هر شب خواهد بود.

سریال ۳۰ قسمتی « تمام رخ » به نحوی در ادامه سریال قبلی ابوالفضل صفری یعنی «سرجوخه» ساخته شده است و داستان آن در همان فضای گروه های شرط بندی، قمار و پول شویی های کلان اقتصادی می گذرد و گویا صفری می خواهد تا با موضوع تروریسم اقتصادی، سه گانه خود را کامل کند؛ سه گانه ای که پیش تر با احمد معظمی و با موضوع امنیتی ساخته بود.

خلاصه داستان قسمت 10 سریال تمام رخ

مردی کت و شلواری با اضطراب در پارکینگ سوار ماشینش میشه و مردی دیگر هم بلافاصله کنارش می شینه و درباره همکاری با او حرف می زنه و خیلی گنگ حرف می زنه و میگه من دنبال تجارتیم که نه نوشته شه نه امضا فقط و فقط امیدوارم اجرا بشه که او میگه من اصلا نمی خوام با شما تجارت کنم و من یه شهروند قانون مندم و نمی خوام با کشوری که تحریمه کار کنم.

مردی که طرف مقابلشه خیلی جدی باهاش حرف می زنه و میگه بهتره کاری نکنی من عصبانی بشم و کمی درست سوار ماشین کناری اش می شود و بعد می رود.

فرناز به جایی رفته و دنبال شرکت دارویی شیبان می گردد که یک نفر به او میگه از این جا رفتند و او بلافاصله به مهرداد زنگ می زند و مشخصه که باور نکرده او پول پدرش را هاپولی هاپو نکرده.

پیمان به یک طلا فروشی رفته و آن جا یک انگشتر با نگین برلیان اصل می خرد.

فریبا به دفتر آقای میرزایی رفته و اون جا بخاطر توقیف اموالش داد و بیداد می کنه و حتی پیشنهاد رشوه هم میده که او نمی پذیره و بیرونش می کند.

فریبا بلافاصله با پیمان تماس می گیره و قضیه توقیف خونه را تعریف می کند که پیمان خودش را عقب می کشد و میگه من تو دعوا های زنونه شما دخالت نمی کنم.

ناهید در خونه تنها است که محمدحسین به دنبالش میره و با هم به جایی می روند ولی محمدحسین حرفی به ناهید نمی زنه و میگه همش سوپرایزه.

مسعود با لیلی برای خوردن نهار بیرون رفته اند و بعدش هم ماشین را می فروشند و لیلی شک کرده که او قراره از کجا باقی پول خونه را بیاورد که مسعود میگه از پیمان می گیرم و مجبوره که بهم بده.

محمدحسین، ناهید را به خونه اون یکی خواهرشون برده و پز میده و میگه دیدی چجوری سوپرایز شدی و با هم به داخل می روند.

با کلی شوخی و خنده شام می خورند و بعد از اون ناهید برای هوا خوردن به حیاط میره و از محمدحسین به خاطر امشب تشکر می کنه که محمدحسین میگه بسه بهتره همه چیز و ول کنی و برگردی که او نمی پذیره.

فریبا در خانه وسایل و مدارک مورد نیازش را جمع می کند و به سمت پیمان می رود و دوباره باهاش جر و بحث می کنه که او میگه ازدواج ما از اولم اشتباه بود و درست همون لحظه صدای زنگ در میاد و مسعود و زنش به داخل می روند.

پلیس ها هم چنان پیمان و تیمی که او دوره کردند تا مواد اولیه دارویی وارد کشور کنند را زیر نظر دارند.

ناهید به خونه رفته و با آقای میرزایی درباره توقیف اموال حرف می زنه و هم چنان پای خواسته اش است.

خانمی در فرودگاه منتظر پدرش است و بعد از مدتی با حال گریون شروع به حرف زدن با پدرش می کند و بعد از آن به سراغ پلیس می روند و ماجرا را تعریف می کنند تا راهی برای نجات پیدا کنند.

پیمان با گوشی به دستشویی رفته و برای برژیت پیام میذاره که فریبا بهش شک می کنه و با هم به پارکینگ میرن که میرزایی سر راهشون سبز میشه و میگه ابلاغیه پلمپ خونه اومده که هر دو آن ها قاطی می کنند و بعد از رفتن به کلانتری، پیمان به آزمایشگاه می رود و تو مسیر کلی با برژیت حرف می زند.

مسعود برای گرفتن باقی پول خونه اش به اتاق پیمان رفته که او عصبی میشه و با هم دست به یقه میشن که مسعود میگه هر کی خربزه می خوره پای لرزشم می شینه.

پیمان و فریبا و آوا وسایلشون را جمع کرده اند، پیمان به خانه پدریش رفته، فریبا و آوا هم خونه فرناز هستند که مهرداد آن چنان ازشون استقبال نمی کنه

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال تمام رخ از شبکه 3 سیما + عکس

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان