همه چیز درباره فیلم‌های باهوبالی به کارگردانی راجامولی

فیلم‌های «باهوبالی» دو قسمت و در سال‌های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۷ میلادی اکران شدند که در اینجا درباره آنها خواهیم خواند.

همه چیز درباره فیلم‌های باهوبالی به کارگردانی راجامولی
صفحه اقتصاد -

اس. اس. راجامولی را احتمالا از فیلم «آرآرآر» می‌شناسید. نام این کارگردان با موفقیت جهانی این فیلم سینمایی زبانزد خاص و عام شد و تحسین بین‌المللی را به دنبال داشت. قطعا برای یک فیلمساز غیرهالیوودی کار کوچکی نیست که یک پدیده‌ی سینمایی خلق کند که به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های تمام ادوار شناخته شود. به جز ارزش هنری اثر، این فیلم توانست جوایز متعددی در هند و دیگر کشورها به دست بیاورد. اما نکته‌ی مهم اینجاست؛ تحقق «آرآرآر» ریشه در دو شاهکار دیگر دارد که اگر آن‌ها ساخته نمی‌شدند، به احتمال زیاد امروزه کسی دیگر از راجامولی حرف نمی‌زد. این‌ها همان فیلم‌های «باهوبالی» هستند که در دو قسمت و به ترتیب در سال‌های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۷ میلادی اکران شدند. این فیلم‌ها با موفقیت‌های بی‌سابقه‌ی خود در سینمای هند رکوردهای بسیاری شکستند و در زمان خود پرفروش‌ترین فیلم‌های تمام ادوار هند بودند؛ پیش از آنکه خود راجامولی با «آرآرآر» دوباره رکوردهای فروش در سنیمای هند را بشکند. امروزه «باهوبالی» خود به جایگاهی افسانه‌ای رسیده و این دو فیلم به عنوان دو فیلم کلاسیک تمام ادوار در سینمای هند مورد تقدیر و تحسین همگان قرار دارند.

داستان فیلم‌های باهوبالی روایتی حماسی تعریف می‌کند که در قلمروی یک پادشاهی افسانه‌ای اتفاق می‌افتد. این دو فیلم ماجرای سفر شیوودو را دنبال می‌کنند که پس از آنکه می‌فهمد ارتباط نزدیکی با یک جنگجوی افسانه‌ای دارد، حالا باید برای جایگاه واقعی خود به عنوان پادشاه بجنگد. فیلم‌های باهوبالی از جلوه‌های بصری نفس‌گیر، تا سکانس‌های اکشن خیره‌کننده و در عین حال داستانی عمیقاً احساسی هرچه از یک حماسه‌ی درجه یک بخواهید در خودش دارد و شکی در آن نیست که هرکسی که آن‌ها را دیده تا مدت‌ها بعد در خاطرش از باهوبالی و اس. اس. راجامولی به نیکی یاد خواهد کرد.

فیلم اول یعنی «آغاز باهوبالی» (Baahubali: The Beginning) یک فیلم اکشن حماسی هندی محصول کارگردانی و نویسندگی اس. اس. راجامولی (S.S. Rajamouli) و تهیه‌کنندگی شوبو یارلاگادا (Shobu Yarlagadda) است. بازیگران این فیلم شامل پرابهاس، رانا داگوباتی، آنوشکا شتی، تمنا باتیا، رامیا کریشنان، ساتیاراج و ناسار می‌شوند که هر کدام نقش‌های برجسته‌ای ایفا می‌کنند. جالب است بدانید زبان فیلم‌های باهوبالی هندی تلوگو و تامیلی است که در زمان ساخت به طور همزمان فیلمبرداری شده است. فیلم دوم «باهوبالی: فرجام» (Baahubali ۲: The Conclusion) نام دارد که پس از دو سال و در ۲۰۱۷ میلادی منتشر شد. داستان قسمت دوم دقیقا در امتداد فیلم اول قرار دارد و گروه بازیگران آن نیز مشابه هستند. «باهوبالی: فرجام» داستان قهرمان داستان ما را به اوج خودش رسانده و پایانی نفس‌گیر برای حماسه‌ی باهوبالی ارائه می‌دهد.

داستان فیلم‌های باهوبالی

فیلم‌های باهوبالی داستان شیوودو، یک جوان قبیله‌ای را دنبال می‌کند که در مورد میراث سلطنتی خود و شجاعت پدرش در جنگ باخبر می‌شود. او قصد دارد قاتل پدرش را پیدا کند و تاج و تخت او را پس بگیرد. در فیلم‌های باهوبالی قسمت اول می‌بینیم که شیوودو در انتهای یک آبشار پرخروش، که خودش مطمئن است راهی است که به بهشت می‌رسد، گذرگاهی مخفی می‌یابد که توسط مجسمه‌ای غول پیکر محافظت می‌شود. این برخورد کنجکاوی شیوودو درباره‌ی ریشه‌های خانوادگی خودش را برمی‌انگیزاند که در نهایت موضوع مهمی را بر شیوودو آشکار می‌کند؛ اینکه او پسر پادشاه فقید آمارندرا باهوبالی، یک جنگجوی افسانه‌ای است که برادرش بالالادیوا ناجوانمردانه به او خیانت کرده و پادشاه را به قتل رسانده است.

داستان فیلم «آغاز باهوبالی» از طریق فلش‌بک‌هایی که کاتپا، جنگجوی وفادار آمارندرا و پدرخوانده‌ی شیوودو روایت می‌کند جلو می‌رود. در این صحنه‌ها جنگی حماسی نشان داده می‌شود که به نام نبرد «کالاکیا» زبانزد همگان است. این همان جنگی است که در آن باهوبالی بزرگ، قهرمانانه از پادشاهی ماهیشماتی دفاع کرد، اما به خاطر فریب‌کاری‌ها و دروغ‌های ملکه سیواگامی به دام مرگ کشیده شد و برادرش بالالادیوا کار را تمام کرد.

Bahubali-War-Scene

شیوودو که پس از آگاه شدن از گذشته‌ی پرحادثه‌ی خانواده‌اش حالا مصمم به ادامه‌ی راه و میراث پدرش شده، با پشتکاری قوی در مسیر تمرین و آموزش گام برمی‌دارد و در این راه آزمون‌های بدنی و ذهنی دشواری او را به چالش می‌کشند که باعث می‌شود شیوودو مهارت‌های جنگی خود را تقویت کرده و کشف کند که واقعا چند مرده حلاج است.

در همین زمان که قهرمان داستان ما مراحل آموزش و تمرین را پشت سر می‌گذرد، شیوودو عاشق آوانتیکا، شاهزاده‌ی جنگجوی بااراده‌ای از یک پادشاهی دیگر می‌شود. این عشق ممنوعه مسیر زندگی مرد جوان را سخت‌تر از پیش می‌کند؛ چرا که آوانتیکا خود را درگیر یک سری مناسبات سیاسی و خانوادگی می‌یابد که مانع از رسیدن او و معشوقش به یکدیگر می‌شوند.

«آغاز باهوبالی» در یک رویارویی هیجان انگیز میان شیوودو و بالالادیوا به اوج خود می‌رسد. در اینجاست که فیلم حقایق تکان دهنده‌ای را برای مخاطب آشکار می‌کند، پرسش‌هایی از میزان وفاداری کاتاپا مطرح می‌شوند و بالاخره داستان نیمه‌تمام باقی می‌ماند تا تماشاچی‌ها بی‌صبرانه برای فیلم دوم یعنی «باهوبالی ۲: فرجام» بازگردند.

Bahubali-2

«باهوبالی ۲: فرجام» از همان جایی شروع می‌شود که قسمت اول فیلم‌های باهوبالی نیمه‌تمام گذاشت. کاتاپا روایت خود از گذشته‌اش با شاه فقید را شروع کرده و داستان خود را برای شیوودو ادامه می‌دهد که حالا می‌دانیم نام او ماهندرا باهوبالی است. کاتاپا از ماجرای عشق آمارندرا، پدر ماهندرا به دواسنا، شاهدخت کونتالا، می‌گوید و توضیح می‌دهد که این دو خلاف نظر سیواگامی با یکدیگر ازدواج کردند.

در این زمان بالالادیوا که غرق حسادت و جاه‌طلبی شده به طور مخفیانه نقشه‌هایی می‌ریزد تا تاج و تخت را به نفع خودش غصب کند. او سیواگامی را از طریق دروغ‌هایی که به هم می‌بافد به سمت و سویی سوق می‌دهد که او متقاعد می‌شود آمارندرا در پشت صحنه در واقع ایده‌ی سرنگونی ملکه را می‌پروراند.

سیواگامی به کاتاپا دستور می‌دهد تا آمارندرا را به قتل برساند. کاتاپا در میان زمین و هوا سرگردان می‌ماند که چه باید بکند؛ از یک طرف او قسم خورده که تا پای جان به پادشاهی سیواگامی خدمت کند، و از سویی دیگر کاملا به آمارندرا وفادار است. در نهایت کاتاپا تصمیم می‌گیرد به وظیفه‌ی خود به عنوان محافظ قسم‌خورده‌ی ملکه عمل کند. آمارندرا برای محافظت از دواسنا و پسر تازه متولد شده‌ی آن‌ها، یعنی ماهندرا، حاضر می‌شود خود را قربانی کند. کاتاپا نیز با قلبی شکسته دستورات سیواگامی را به اجرا می‌گذارد.

سال‌ها بعد از این اتفاقات می‌گذرد و ماهندرای از همه جا بی‌خبر که هیچ ایده‌ای از گذشته‌ی خود ندارد، با آوانتیکا، شاهدختی جنگجو آشنا می‌شود و در این زمان از طریق کاتاپا به هویت واقعی خود نیز پی می‌برد. ماهندرا تصمیم می‌گیرد انتقام مرگ پدرش آمارندرا را بگیرد و تاج و تخت را به صاحبان واقعی آن بازگرداند. او با حمایت‌جویی از مردم ماهیشماتی ارتشی می‌سازد تا به مصاف بالالادیوا برود.

نبردی حماسی بین نیروهای ماهندرا و بالالادیوا شکل می‌گیرد. عذاب وجدان کاتاپا را رها نمی‌کند؛ پس او شجاعانه از سمت نیروهای ماهندرا پا به میدان می‌گذارد و از پسر آمارندرا محافظت می‌کند تا بلکه این کار او دستانش را از گناهانش شسته و او را به رستگاری برساند. ماهندرا با استفاده از آموزه‌ها و قدرت‌های پدرش که در خون او جاری است و از درون او می‌جوشد، در نبردی تن به تن سراغ بالالادیوا می‌رود و در یک مبارزه‌ی نفس‌گیر بالاخره بر دشمن خونی خود غلبه می‌کند.

سرانجام، دوران حکومت جور به پایان می‌رسد و بالالادیوای ستمگر شکست‌خورده و از حکومت ساقط می‌شود. ماهندرا به عنوان پادشاه قانونی با شایستگی به تخت می‌نشیند و صلح و عدالت بار دیگر به ماهیشماتی بازمی‌گردد. دواسنا به پسرش ملحق می‌شود و کاتاپا هم که می‌بیند میراث آمارندرا زنده نگه داشته شده، بالاخره می‌تواند اندکی به آرامش برسد. فیلم‌های باهوبالی با چشم‌اندازی امیدوارکننده به آینده‌ی ماهیشماتی تحت حکومت خردمندانه‌ی ماهندرا باهوبالی به پایان می‌رسند. با این صحنه «باهوبالی ۲: فرجام» پایان‌بندی قدرتمند و شایسته‌ای بر حماسه‌ای باشکوه ارائه می‌دهد که قرار است تا مدت‌ها تأثیر ماندگاری بر بینندگان خود بگذارد.

روابط پیچیده‌ی بین آمارندرا باهوبالی، بالالادیوا و سیواگامی هسته‌ی اصلی داستان «آغاز باهوبالی» و «باهوبالی ۲: فرجام» را شکل می‌دهد که به درگیری‌ها و چالش‌های شخصیت‌ها و پیشرفت‌های داستانی بعدی در پی آن‌ها منجر می‌شود. از موضوعات محوری در فیلم‌های جنگی باهوبالی عدالت و مبارزه برای استبداد هستند که با تمرکز بر عناصری مثل خانواده، وظیفه و در نهایت رستگاری، پیچش‌های شخصیتی هر کاراکتر را نشان می‌دهد. شخصیت‌های کلیدی مثل شیوودو (ماهندرا باهوبالی)، بالالادیوا، آوانتیکا و سیواگامی در هر دو فیلم حضور دارند که روابط و انگیزه‌های آن‌ها در طول دو فیلم تکامل می‌یابد؛ به طوری که اگر قسمت دوم را نبینید حقیقت پشت اقدامات کاتاپا و وقایعی که منجر به مرگ باهوبالی شد را درک نخواهید کرد.

اس. اس. راجامولی به طرز استادانه‌ای سبک بصری و روایی هر دو فیلم را در یک حال‌وهوا نگه می‌دارد؛ به طوری که احساس نخواهید کرد بین قسمت اول و دوم دو سال فاصله است. «باهوبالی ۲: فرجام» مثل فیلم اول، لحن حماسی و عناصر اسطوره‌ای را در روایت خود حفظ می‌کند و هیچ کدام از فیلم‌ها در نشان دادن صحنه‌های اکشن خیره‌کننده و قاب‌های چشمگیر کوتاهی نمی‌کنند. از این روست که تمام فیلم‌های باهوبالی باید پشت‌سرهم دیده شوند تا یک روایت منسجم شکل بگیرد. مد نظر داشته باشید که دومین و آخرین بخش از داستان باهوبالی همان فیلم «باهوبالی: فرجام» است که در سال ۲۰۱۷ میلادی منتشر شد و این بدین معنی است که از فیلم‌های جدید باهوبالی، فیلم باهوبالی ۳ یا باهوبالی ۴ خبری نیست.

Bahubali-2-kattappa

مهم‌ترین شخصیت‌ها در فیلم‌های باهوبالی

پرابهاس در فیلم‌های باهوبالی همزمان نقش شیوودو و آمارندرا باهوبالی را بازی می‌کند که از تطبیق‌پذیری او به عنوان یک بازیگر خبر می‌دهد که می‌تواند به راحتی با استفاده از زبان بدن و دگرگونی‌های فیزیکی دو شخصیت متفاوت را به تصویر بکشد.

در مقابل رانا داگوباتی را داریم که در نقش آنتاگونیست اصلی داستان، یعنی بالالادیوا تهدید‌آمیز و بی‌رحم ظاهر شده و در عین حال، به اندازه‌ی نقش اصلی می‌درخشد. رانا از نظر فیزیک و بدلکاری پابه‌پای پرابهاس می‌آید و در اجرای خود چیزی کم نمی‌گذارد.

آنوشکا شتی و تمنا بازیگران زن فیلم‌های باهوبالی هستند که شخصیت‌هایی قوی و مستقل را به صحنه می‌آورند. آنوشکا شتی در نقش دواسنا، ملکه‌ای نترس و باوقار ایفای نقش می‌کند که به خاطر عشقش متحمل رنج‌های بسیاری می‌شود. آوانتیکا جنگجویی شورشی است که عاشق شیوودو می‌شود که اجرای تمنا باتیا روحی جذاب و باظرافت به این شخصیت داده است.

رامیا کریشنان، ساتیاراج و نثار بازیگران نقش‌های مکمل فیلم هستند. رامیا کریشنان نقش سیواگامی دوی را بازی می‌کند که ملکه‌ی مادر پادشاهی ماهیشماتی و مادرخوانده‌ی آمارندرا باهوبالی و بالالادیوا است. او توانسته این ملکه را در قالب یک حاکم قدرتمند و عادل به تصویر بکشد که هر دو پسرش را به یک اندازه دوست دارد.

ساتیاراج در قسمت اول فیلم‌های باهوبالی در قالب شخصیت کاتاپا ظاهر شده است. او یک برده‌ی جنگجوی وفادار است که به سیواگامی و پسرانش خدمت می‌کند و همچنین داستان فیلم از زبان او روایت می‌شود.

نثار نقش بیجالادوا را بازی می‌کند که شوهر سیواگامی و پدر بالالادیوا است. او به صورت مردی حیله‌گر و بی‌رحم معرفی می‌شود که علیه آمارندرا باهوبالی و خانواده‌اش دسیسه‌چینی می‌کند.

symbolism-in-bahubali

ایده‌ها و نمادگرایی

«آغاز باهوبالی» و «باهوبالی: فرجام» دو فیلم حماسه‌ای دیدنی هستند که بینش و توانایی‌های کارگردان چیره‌دست اس. اس. راجامولی و تیمش را به نمایش می‌گذارند. این فیلم‌ها بینندگان را به دنیای اسطوره‌ای از پادشاهان، ملکه‌ها، جنگجویان، شورشیان و شروران می‌برند. فیلم‌های باهوبالی عناصری از اساطیر هندی و نمادگرایی در خود جای داده‌اند که به روایت ساده اما تأثیرگذار خود معنای عمیق‌تری می‌بخشد.

در هر دو فیلم‌های باهوبالی آبشارها نماد فضاهایی مقدس و دروازه‌های ورود به دنیایی دیگر هستند که تولد دوباره و دگرگونی را نشان می‌دهند. شیوودو هویت و سرنوشت واقعی خود را در پشت یک آبشار کشف می‌کند و همین آبشار به مکانی برای تمرین و آماده سازی برای مبارزه در برابر بالالادیوا تبدیل می‌شود. با این صحنه‌ها راجامولی از خود طبیعت به عنوان نمادی قدرتمند برای روایت داستان بهره می‌گیرد. آبشارها به عنوان دروازه‌هایی برای بیداری معنوی عمل می‌کنند، حال آنکه کوه‌های بایر و مناظر متروک اطراف قلعه‌های کالاکیای بالالادیوا نشان دهنده‌ی پوچی درونی و عطش او برای قدرت هستند. تضاد بین رودخانه‌های پرآب و بیابان‌های خشک مبارزه‌ی بین عدالت و استبداد را برجسته می‌کنند.

فیلم‌های باهوبالی بر یکی از مهم‌ترین ایده‌های هندوئیسم یعنی کارما دست می‌گذارد و از مفهوم دور زمان برای روایت خود استفاده می‌کند. از طرفی، فداکاری آمارندرا راه را برای ظهور ماهندرا هموار می‌سازد و چرخه‌ی بی‌پایان تلاش برای تحقق عدالت را نشان می‌دهد. کاتاپا نیز با وجود کشتن پادشاه، وفاداری خود به آمارندرا را ثابت می‌کند و رستگاری خود را در میراث او و به تخت نشستن ماهندرا می‌یابد.

به جز نمادهای آشکار، باهوبالی خود به نماد عدالت تبدیل می‌شود. او چراغ امیدی است که مردم ماهیشماتی چشم به او دوخته‌اند تا به عنوان پادشاه برحق بر تخت بنشیند و سرزمین آن‌ها را از ظلم و ستم برهاند. استفاده از شعارها، پرچم‌ها و نمادها خبر از قدرت وحدت و آرمان‌های مشترک مردم ماهیشماتی می‌دهد که می‌توان آن را نمادی از قدرت جمع بر فرد و توانایی اتحاد و الهام‌بخشی تلقی کرد.

یکی دیگر از نمادهای برجسته در فیلم‌های باهوبالی که وجه فیزیکی دارند لینگام‌ها هستند. لینگام نماد ایزد شیوا است که در سرتاسر این فیلم حضوری پررنگ دارد و نشانه‌ای از قدرت و توانایی فیزیکی، توان تخریب و در مقابل خلق و ایجاد است. آمارندرا باهوبالی گردنبندی با نماد لینگام می‌اندازد و نبردی که در اواخر داستان در فیلم «باهوبالی ۲: فرجام» رخ می‌دهد در نزدیکی مجسمه‌ای از لینگام شیوا اتفاق می‌افتد.

اگر با سایر فیلم‌های اس. اس. راجامولی آشنا باشید، می‌دانید که حیوانات در آثار این کارگردان برجسته نقشی کلیدی ایفا می‌کنند و همواره می‌توان معنایی عمیق‌تر از آنچه می‌نمایند از آن‌ها استخراج کرد؛ برای نمونه یکی از مهم‌ترین صحنه‌های اکشن فیلم «آرآرآر» را در ذهن بیاورید که در آن مجموعه‌ای از حیوانات از قفس رها می‌شوند و آشوب به پا می‌کنند. در همین فیلم‌های باهوبالی، شیرها با خانواده‌ی سلطنتی و مفهوم شجاعت پیوند می‌خورند و اغلب نشانگر حضور آمارندرا و ماهندرا هستند. در مقابل، ببرها اغلب به عنوان نماد بی‌رحمی و خشونت به کار برده می‌شوند که در اینجا با قسوت و ستمگری بالالادیوا پیوند می‌خورند. حتی قبیله‌ی کالاکیا که به عنوان قبیله‌ی دشمن در این فیلم‌ها به تصویر کشیده شده‌اند با مارها ارتباط پیدا می‌کنند؛ راجامولی از این طریق می‌خواسته بر ماهیت فریبنده و خطرناک این قبیله دست بگذارد.

شکی در آن نیست که یکی از بهترین راه‌های داستان‌گویی از طریق تصویر، استفاده‌ی درست از رنگ‌هاست. از این رو اگر به رنگ‌هایی که با شخصیت‌های داستان باهوبالی پیوند می‌خورند دقت کنید خواهید دید که چگونه هر کاراکتر با رنگ به‌خصوصی نشان داده می‌شود. مشخص است که قرمز نمادی از خشم و هوس است؛ ویژگی‌هایی که در شخصیت بالالادیوا به طرز آشکاری دیده می‌شوند. از این رو در طراحی لباس و رنگ و لعاب و زینت سلطنت او این رنگ را به وفور خواهید یافت. در مقابل، رنگ آبی را داریم که با ایده‌هایی چون خلوص، آرامش، پاکی و درستی پیوند خورده است. ماهندرا را اغلب با رنگ آبی بر صفحه می‌بینید که از مبارزه‌ی او برای رسیدن به عدالت خبر می‌دهند. سفید نیز که نمادی از نجابت و پاکی است، برای سیواگامی به کار برده شده که در آغاز ماهیت پاک او را نشان می‌دهد که در ادامه‌ی داستان به خاطر انتخاب‌های اشتباه او آلوده می‌شود.

علاوه بر این، می‌توان شباهت‌های بسیاری میان فیلم‌های باهوبالی و اسطوره‌های هندی پیدا کرد که یکی از مهم‌ترین دلایل تبدیل این فیلم به حماسه‌ای فراموش ناشدنی است که مخاطبان جهانی را با فرهنگ هند آشناتر می‌کند. برای نمونه، می‌توان به شباهت‌های ارتباط آمارندرا و بالالادیوا و ارتباط راما و راوانا در اسطوره‌ی رامایانا اشاره کرد. فریب سیواگامی توسط بالالادیوا شبیه همانی است که در اسطوره‌ی رامایانا، سیتا همسر راما توسط راوانا دزدیده می‌شود. جنگ قدرت بین آمارندرا و بالالادیوا می‌تواند بازتابی از رقابت بین پاندوان و کوروان در حماسه‌ی مهابهاراتا باشد. سوگند کاتاپا به سیواگامی و گناه او را نیز می‌توان به عنوان نمادی از سوگند بهیشم به دهرتراشت و درگیری‌های ذهنی او در نظر گرفت.

همچنین شخصیت سیواگامی جنبه‌هایی از الهه‌ی دورگا را تداعی می‌کند؛ الهه‌ی جنگجوی قدرتمندی که با مفاهیمی چون محافظت و خشم پاک پیوند می‌خورد. در مقابل، انتخاب سیواگامی نشان دهنده‌ی قدرت بی‌ملاحظه و بی‌حدوحصر و پیامدهای آن است. او در تصمیم‌گیری‌های خود به جای منطق، به خشم رجوع می‌کند و از روی حس انتقام دستور می‌دهد.

نمادهایی مثل گارودا و تریشولا نیز در این فیلم‌ها دیده می‌شوند. گارودا پرنده‌ای افسانه‌ای و عظیم الجثه است که در اساطیر هندو و بودایی برای ایزد ویشنو به کار برده می‌شود؛ سمبل این پرنده بر نشان سلطنتی ماهیشماتی ظاهر می‌شود. تریشولا هم یکی از ارکان نمادهای هندوئیسم است که با ایزد شیوا ارتباط دارد. تریشولا در سانسکریت از کلمه‌ی «شولا» می‌آید که همان عدد سه است، این سه به نیزه‌ی سه‌شاخه‌ای اشاره دارد که آن را در دست نمادهایی که از شیوا وجود دارد پیدا خواهید کرد. اگر در صحنه‌های فیلم‌های باهوبالی دقیق شوید می‌توانید علاوه بر مجسمه‌های خود شیوا، این نماد را در دست برخی از شخصیت‌ها و همچنین در جزئیات معماری فیلم ببینید.

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه

آخرین اخبار