تأمین مواد اولیه در گرو حمایت از معادن؛ سنگان، تکیهگاهی مطمئن / ماشینآلات بهروز؛ گامی به سوی افزایش توان استخراج
معدن سنگآهن سنگان، یکی از منابع اصلی تأمین مواد اولیه برای صنایع پاییندستی معدنی است. با این حال، محدودیتهای استخراج و دسترسی به ذخایر جدید، ضرورت بازنگری در سیاستهای معدنی را بیش از پیش برجسته کرده است.
در همین راستا، حسین عباسنیا، معاون امور معدنی فولاد سنگان، در این مصاحبه به بررسی چالشهای تأمین مواد اولیه و تجهیزات پرداخت.
لطفاً درباره وضعیت تأمین مواد اولیه و ماشینآلات توضیح دهید و آیا این ماشینآلات و تجهیزات بهروز هستند؟
در صنایع معدنی، اولین حلقه زنجیره تولید، معدن است. از معادن، صنایع پاییندستی شکل میگیرد که شامل صنایع فرآوری و تولید فلزات مختلف مثل فولاد، مس و آلومینیوم میشود. در واقع، تمامی این صنایع به تأمین پایدار مواد اولیه از معادن وابستهاند. ما نیز به دلیل تکیه به معدن سنگآهن سنگان، بخشی از مواد اولیهمان را از این معدن تأمین میکنیم. دولت به ما سهمیهای اختصاص داده است که از این معدن بتوانیم سنگآهن مورد نیاز خود را دریافت کنیم. بنابراین، بهطور مستقیم وارد فعالیتهای معدنی نشدهایم؛ زیرا بخشی از نیازهای ما از طرف دولت تأمین میشود.
آیا شما تمایلی به ورود به فعالیتهای استخراج معدن دارید؟
ما علاقهمندیم که خودمان وارد استخراج معدن شویم. اما محدودیتهایی وجود دارد که مانع از تحقق این موضوع میشود. یکی از محدودیتها این است که ذخایر معدنی آزاد و قابل استفاده زیادی وجود ندارد و معدنی که بتوانیم مستقیماً از آن استخراج کنیم، کمیاب است. خوشبختانه ذخایر سنگآهن سنگان به ما این اطمینان را میدهد که در بلندمدت، تأمین پایدار مواد اولیه را خواهیم داشت. در همین راستا، اقدام به خرید ماشینآلات جدید و بهروز کردهایم که به ما این امکان را میدهد که توان استخراج خود را افزایش دهیم و بتوانیم بهطور مستقیم به عملیات استخراج بپردازیم.
روند واگذاری معادن در سالهای اخیر چگونه بوده است؟
طی ده تا پانزده سال گذشته، شاهد واگذاریهای گستردهای در بخش معدن بودهایم. بسیاری از مردم و بخش خصوصی در هر نقطهای که تصور میکردند نشانی از مواد معدنی وجود دارد، اقدام به ثبت معدن کردند. اگر به نقشههای محدودههای معدنی که در وزارت صنعت و معدن موجود است نگاه کنید، میبینید که بسیاری از نقاط بهطور موزاییکی و پراکنده ثبت شدهاند. این وضعیت باعث شده تا فرصتهای کمی برای دستیابی به مناطق معدنی جدید وجود داشته باشد. بسیاری از کسانی که محدودههای معدنی را ثبت کردند، موفق به کشف مواد معدنی نشدند، اما همچنان محدودهها را در اختیار دارند و رها نمیکنند و به محض اینکه مهلت ثبت محدودهشان تمام میشود، آن را تمدید میکنند. حتی گاهی مجوزشان باطل میشود اما به محض اینکه دولت مزایده برگزار میکند، مجدداً محدوده را میگیرند. حتی نمیدانند چه ذخایری در این محدوده وجود دارد.
با این شرایط، آیا هنوز هم فرصتهایی برای ثبت معادن جدید وجود دارد؟
به دلیل رویکرد فعلی و ضعف قوانین، ثبت معادن آزاد و بکر بسیار محدود شده است. تقریباً تمام نقاط قابل توجه در کشور که احتمالاً دارای ذخایر معدنی هستند، قبلاً ثبت شدهاند و تنها برخی از نقاط بیابانی و دورافتاده باقی مانده است که احتمال کمی برای وجود ذخایر ارزشمند دارند. علاوه بر این، قوانین فعلی به گونهای هستند که هر فرد با حداقل تخصص یا توانایی میتواند اقدام به ثبت معدن کند. این موضوع باعث شده تا برخی از محدودههای معدنی، سالها در اختیار کسانی باشد که توان و دانش کافی برای بهرهبرداری از آنها را ندارند. قانون تصویب شده در سال ۱۳۹۰، محدودیتهای بیشتری را برای ثبت معادن اعمال کرد و وضعیت اندکی بهبود پیدا کرد؛ پیش از آن، فرد تنها با داشتن ملیت ایرانی و ارائه مدارک شناسایی ساده میتوانست اقدام به ثبت معدن کند. این قوانین سهلگیرانه باعث شد که بخش زیادی از محدودههای معدنی کشور در اختیار افرادی باشد که عملاً توان بهرهبرداری از آنها را ندارند و فقط این امتیازات را نگه داشتهاند و در چرخه معیوبی افتاده که مجوزها باطل میشود و دوباره افرادی محدودهها را میگیرند و امکان اکتشاف از متخصصهای این بخش سلب شدهاست.
شما آینده صنعت معدن و چالشهای تأمین مواد اولیه را چگونه پیشبینی میکنید؟
وضعیت فعلی و محدودیتهای موجود بهطور جدی مسیر فعالیتهای معدنی را محدود کرده است. در حال حاضر بزرگترین تکیهگاه ما برای تأمین مواد اولیه، معدن سنگان است و به نظر میرسد تا زمانی که این محدودیتها برطرف نشوند، شرایط به همین صورت باقی بماند. برای توسعه پایدار و تأمین مواد اولیه در صنایع معدنی نیاز به یک بازنگری جدی در سیاستهای واگذاری و قوانین ثبت معادن داریم. بهویژه، لازم است که افرادی با تخصص و توانایی فنی بالا، امکان بهرهبرداری از معادن را داشته باشند تا این چرخه معیوب متوقف شود.
نظر شما