گفتگوی اختصاصی صفحه اقتصاد با مهدی سامری کارشناس صنعت بیمه:

راهکار مقابله با پدیده فسادآور «درب گردان» در صنعت بیمه؟

به منظور بررسی چالش های صنعت بیمه ایران پایگاه خبری صفحه اقتصاد با دکتر مهدی سامری (کارشناس صنعت بیمه) گفتگو کرده است.

راهکار مقابله با پدیده فسادآور «درب گردان» در صنعت بیمه؟

صفحه اقتصاد - بیمه ابزار حفاظت از ضررهای مالی بوده و شرکت های بیمه ای، با دریافت مبالغ مشخصی تحت عنوان حق بیمه از مشتریان خود، آنها را در مقابل ریسک ها و خطرات مختلف، تحت پوشش خدمات بیمه ای خودشان قرار می دهند.

در کشور ما، اولین شرکت های بیمه ای در سال 1314 شمسی تاسیس شده و بعد از وقوع انقلاب و سرنگون شدن حکومت پادشاهی، تمام شرکت های بیمه ای خصوصی، ملی شدند و مجوز فعالیت شرکت های بیمه ای خارجی، باطل شد. در این دوره حوزه بیمه، به عنوان یک صنعت بزرگ، تحت پوشش دولت قرار گرفت تا این که یک دهه بعد، خصوصی سازی صنعت بیمه اجرایی شد.

در حال حاضر، شرکت های بیمه ای فعال در ایران، توانمند نبوده و مانند شرکت های بیمه ای خارجی، منابع مالی قابل توجهی ندارند.

به منظور بررسی چالش های صنعت بیمه ایران و ارائه راهکارهای برون رفت این صنعت از وضعیت بغرنج کنونی، پایگاه خبری صفحه اقتصاد با دکتر مهدی سامری (کارشناس صنعت بیمه) گفتگو کرده است.

*****

*زمان شروع فعالیت صنعت بیمه در کشورهای توسعه یافته به قرن هفدهم میلادی برمی گردد و در حال حاضر هم، شرکت های بیمه ای این نوع کشورها، شرکت های توانمندی هستند و در زمان وقوع حوادث، در قبال حق بیمه هایی که دریافت کرده اند رقم های کلان و در حد چند میلیارد دلار را به عنوان خسارت پرداخت می کنند.

به نظر شما، به چه علت وضعیت صنعت بیمه در کشور ما نامناسب بوده و آیا به دلیل این که کشور ما دیرتر به این صنعت ورود کرده در نتیجه صنعت بیمه ما توانمند نیست؟

- صنعت بیمه ما، یک مشکل اساسی دارد و به همین دلیل، شرایط آن با شرکت های بیمه سایر کشورها، متفاوت است. این مشکل این است که بعد از خصوصی سازی صنعت بیمه، شرکت های متعدد و کوچک بیمه ای تشکیل شده اند. با توجه به آئین نامه سهم نگهداری ریسک، این شرکت های بیمه ای نمی توانند به طور مستقیم در ریسک های بزرگ وارد شوند.

در عین حال، به دلیل مشکلاتی که با شرکت های بیمه اتکایی خارج از کشور داریم، اخیراً نهضت تاسیس شرکت های بیمه اتکایی در داخل کشور به راه افتاده است. البته به جای این که سازمان بیمه مرکزی، به دنبال این باشد که درخواست کنندگان یا مؤسسان شرکت های متعدد بیمه اتکایی کوچک با سرمایه 500 میلیارد تومان را سوق بدهد، به طرف این که مثلاً یک شرکت بیمه اتکایی بزرگ در حد 5 هزار میلیارد تومان تاسیس کنند، با داشتن همان سرمایه 500 میلیارد تومانی، به هر کدام از آن شرکت ها مجوز تاسیس می دهد.

با توجه به این که ساختار شراکت یا مقررات شراکت، در کشور ما یک مقدار عقب مانده بوده یا به تعبیر بهتر، دچار چالش است نتوانسته، این کار را انجام بدهد تا شرکت های بیمه اتکایی بزرگ تاسیس شوند.

بنابراین، ما با ده ها شرکت کوچک مواجه هستیم که هر یک از آنها مشکلات خاص خودشان را دارند. در این حالت، هم در حوزه نظارت بر این شرکت های بیمه اتکایی به مشکل برخورد می کنیم و هم در قبول ریسک. در نتیجه، شرکت های کوچک به سمت ریسک های بزرگ کشور نمی روند که آنها را تحت پوشش بیمه قرار بدهند.

مهدی سامری

مهدی سامری

*وضعیت کشورهای دیگر در این زمینه چگونه است؟

-برای پاسخ به سوال شما، یک مثال از کره جنوبی می زنم. مقررات تاسیس شرکت بیمه ای در کره جنوبی، به خاطر بازنگری در سرمایه الزامی، هر 3 سال تا 5 سال، یکبار تغییر می کند.

دلیل این تغییر مقررات، این نیست که کره جنوبی تورم دارد و اتفاقاً کره جنوبی، تورم ندارد. با این حال، حجم سرمایه مورد نیاز برای تاسیس شرکت بیمه ای تغییر می کند. در حالی که در کشور ما که انرژی محور بوده و تولید کننده نفت است، تعداد زیادی مجموعه ها و کارخانه های پالایشی و پتروشیمی و فولاد داریم.

وقتی که کل دارایی 2700 مجموعه و واحد تولیدی بزرگ کشور را برآورد می کنیم، می بینیم که 5 شرکت بیمه ای و حتی 10 شرکت بیمه ای با همدیگر نمی توانند ریسک این شرکت های بزرگ را تحت پوشش خودشان قرار بدهند.

بنابراین شرکت های بیمه ای، مجبورند وارد کنسرسیوم شوند و همین وضع، باز مشکلات زیادی را ایجاد می کند. بنابراین، مشکل اصلی ما در کشور این است که مقررات تاسیس شرکت های جدید بیمه ای با سرمایه محدود، به شدت برای صنعت بیمه ما، مُضر است.

این صنعت، چندان تکنولوژی محور نبوده و همچنین ماشین آلات محور نیست. این صنعت، سرمایه می خواهد و نیروی انسانی، ولی ما در هر دو حوزه مشکل داریم.

علاوه بر بحث سرمایه که به آن اشاره شد، در حوزه نیروی انسانی هم، دچار مشکل هستیم. ما می بینیم که انتصابات در صنعت بیمه ایران، به افراد یک حلقه خاص محدود شده. به همین خاطر، یک مدیر، از یک شرکت بیمه ای، به شرکت بیمه ای دیگر می رود و از آنجا به یک شرکت دیگر می رود.

وقتی که به دایره انتصابات صنعت بیمه نگاه می کنیم، می بینیم که در سال های گذشته، نیروی جدید کمی وارد این صنعت شده اند. بنابراین، پلکان ترقی در این صنعت نیز، دچار مشکل است.

*بانک های کشور هم، چنین وضعیتی دارند و فرضاً یک فرد که از بانک مرکزی، کنار گذاشته می شود بعداً در بانک خصوصی شروع به فعالیت می کند. آیا نیروی متبحر به تعداد زیاد وجود ندارد که مدیران دولتی در بانک مرکزی ایران، به سرعت در بانک های خصوصی، مسئولیت های مدیریتی می گیرند؟

-خیر. به نظر من، نیروهای متبحر وجود دارند ولی به دلیل رانت های مستتر در صنعت بانک و بیمه، به نیروهای جوان میدان داده نمی شود. بر این اساس، همان نیروهای قدیمی این صنعت، در شرکت های مختلف گردش می کنند.

این نیروهای قدیمی، موقعی که وارد این صنعت شده، شروع به ارتباط گرفتن کرده و لابی کرده اند. در نتیجه، این نوع نیروها، در این صنعت ماندگار می شوند تا زمانی که وضعیت سنی و جسمی آنها حکم کند که از این صنعت بروند.

*این افرادی که سوابق اجرایی زیادی دارند، هر چقدر در این صنعت بمانند و ماندگار شوند به وزنه های مستحکم در صنعت بیمه یا هر صنعت دیگر تبدیل می شوند.

-بهتر است که از کلمه وزنه برای این نیروهای قدیمی استفاده نشود. وزنه یعنی آدم ارزشمند ولی در مورد این افراد باید بگوییم دیوارهای قطور به دور خودشان می کشند و به همین خاطر، نمی شود وارد حریم آنها شد.

به نظر می رسد صنعت بیمه در حوزه جانشین پروری، ضعیف عمل کرده و در حوزه تربیت نیروی انسانی نیز، ضعیف عمل کرده است. البته در حوزه به روز رسانی سرمایه، همین است.

الان حدود 5 یا 6 شرکت بیمه اتکایی، مجوز تاسیس گرفته اند یا در نوبت اخذ مجوز هستند. افتخار موسسان آنها هم، این است که با سرمایه 500 میلیارد تومانی، شرکت تاسیس می کنند. البته موسسان هر شرکت فقط 250 میلیارد تومان را به طور نقد آماده دارند و در مورد تامین 250 میلیارد تومان دیگر تعهد می دهند.

در حالی که الان 250 میلیارد تومان، پول یک برج مسکونی هم نمی شود. اگر با این سرمایه 250 میلیارد تومانی شرکت بیمه ای، تعداد 10 واحد مسکونی 25 میلیارد تومانی را در شمال شهر تهران بیمه کنید، کُل سرمایه شرکت با خطر مواجه می شود.

*شرکت های بیمه ای قدیمی و باسابقه ایران از نظر سرمایه، چقدر توانمندی دارند؟

-باید توجه داشته باشیم که این شرکت های بیمه ای وارد بورس شده و در نتیجه مجبور هستند که تقسیم سود سالیانه را اجرایی کنند. شرکت هایی که سهامدار این شرکت های بیمه ای هستند، دو هدف دارند.

یک هدف آنها این است که سود خوبی از این شرکت ها بگیرند. دوم این که اگر نتوانستند از این شرکت ها سود خوبی بگیرند، منابع این شرکت های بیمه ای را به شکل های مختلف به سمت خودشان ببرند.

در هر دو حالت، این شرکت های بیمه ای قدیمی، دچار چالش هستند. هر چند که شرکت های بیمه ای قدیمی، دارایی های زیادی دارند ولی سوال این است که آیا ساختمان دفتر مرکزی یک شرکت بیمه ای، می تواند مبنای درستی برای خسارت باشد؟

این وضع، عین این می ماند که ماشین زیر پای یک راننده را از او بگیریم و بعد به او بگوییم کار کن و طلب ما را بده. در حالی که خودروی او، ابزار کار او بوده و به همین شکل، شعب شرکت های بیمه، دارایی این شرکت ها بوده و نباید مبنای قبول ریسک شود.

مهدی سامری

مهدی سامری

*شرکت های بیمه ای با بیمه کردن و دریافت حق بیمه از مشتریان خودشان، درآمد کسب می کنند. این شرکت های بیمه ای باید این درآمدها را در جایی سرمایه گذاری کنند که اگر اتفاقی افتاد این شرکت ها بتوانند خسارت پرداخت کنند.

بانک ها به این شکل سهامدار شرکت های بیمه ای شده و به حوزه بیمه ورود کرده اند. در این حالت، آیا نمی شد وضعیت بهتری رقم بخورد یا به خاطر این که بانک ها هم مشکلاتی دارند، وضعیت شرکت های بیمه ای نمی تواند متحول شود؟

-بانک ها نیز، بنگاه اقتصادی بوده و به دنبال کسب درآمد از محل بیمه ها هستند. هدف بانک ها از سهامداری بیمه ها، همین کسب درآمد است. آیا شما تعجب نمی کنید فردی که تا دیروز در صنعت فناوری اطلاعات حضور داشته، امروز شرکت بیمه تاسیس کرده است؟

فردی که در صنعت خودروی سنگین حضور داشته، کارگزاری بیمه تاسیس کرده و به صورت آنلاین، بیمه نامه با زیر قیمت می فروشد. این فرد، به دنبال سود بیمه گری نبوده و به دنبال منابع حاصل از فروش بیمه نامه است.

نکته دیگر که می خواهم به آن اشاره کنم، بحث سرمایه گذاری است. مطالعات موردی در حوزه سرمایه گذاری وجود دارد. اگر پول یک فرد، کوتاه مدتی باشد، باید به سمت واسطه های مالی مثل بانک ها برود. اگر هم پول او، میان مدتی و بلند مدتی است، باید به سمت بازارهایی مثل بازار اوراق بدهی و سهام برود.

در ارتباط با این بحث باید بگویم که ما فقط یک آئین نامه برای همه شرکت های بیمه ای داریم، یعنی توجه نمی شود به این که ترکیب سبد و پرتفوی یک شرکت بیمه ای چگونه بوده و آیا بیش تر بیمه عمر فروخته یا بیمه شخص ثالث یا بیمه آتش سوزی؟

بدون توجه به این جنبه ها، ما می خواهیم همه این شرکت ها را با یک آئین نامه سرمایه گذاری، مقیّد کنیم که منابع خودشان را سرمایه گذاری کنند.

در این حالت، این شرکت های بیمه ای مجبورند تخطی کنند یا این که مجبور می شوند در برخی مقاطع زمانی، به جای این که سرمایه گذاری خودشان را متناسب با پرتفوی خودشان کنند، پرتفوی خودشان را متناسب با سرمایه گذاری می کنند.

این وضع هم، یک موضوع چالش برانگیز بوده و مهم تر این که این نوع میکرو چالش ها، به همدیگر پیوسته اند. وقتی که ما نیروی انسانی متخصص تربیت نمی کنیم و وقتی که سرمایه کافی به عنوان حقوق صاحبان سهام نداریم، به سمت تحقیق و توسعه نمی رویم.

همچنین در این حالت، به دنبال این نمی رویم که بازارهای جدید کشف کنیم یا در حوزه فناوری اطلاعات سرمایه گذاری نمی کنیم.

سوال این است که چرا این 25 شرکت بیمه ای، از یک نرم افزار مشترک برای فعالیت های حرفه ای خودشان استفاده می کنند. دلیل آن، این است که سرمایه گذاری برای تولید یک نرم افزار بیمه ای، نیاز به پول دارد ولی سهامداران، بلافاصله منابع این شرکت های بیمه ای را با روش های مختلف و نه لزوماً قانونی از این شرکت ها خارج می کنند.

*به غیر از این مشکل، چه مشکلات دیگری در شرکت های بیمه ای وجود دارد؟

-برای مثال، یک بانک که سهامدار یک شرکت بیمه ای است، می خواهد که منابع این شرکت در همن بانک سپرده گذاری شود یا می خواهد یک معامله بین بانک و شرکت بیمه ای انجام شود.

در این حالت، مدیران بانک در انجام معاملات شرکت بیمه ای ذی نفع هستند ولی ماده 129 قانون تجارت، می تواند مانع مداخله مدیران این بانک شود. با این حال، مجامع عمومی شرکت های بیمه ای، تحت کنترل سهامداران بزرگ است و به نحوی موافقت مجمع عمومی شرکت را برای انجام آن کارها دریافت می کنند.

همه این موارد، چالش هایی است که در صنعت بیمه وجود دارد و ما امیدواریم آقای بهزادپور که به عنوان رئیس جدید سازمان بیمه مرکزی منصوب شده و جزو امیدهای این صنعت بیمه هستند، به این مسائل رسیدگی کنند.

به هر حال، آقای بهزادپور، در صنعت بیمه تجربه زیادی دارد و شاید بهترین گزینه از بین افرادی بود که برای ریاست بر بیمه مرکزی ایران مطرح بودند. ایشان با این چالش های صنعت بیمه، آشنایی دارد ولی قدرتی می خواهد که این چالش ها را حل کند.

اولین کار مهم که باید انجام شود، این است که اعلام شود سرمایه لازم برای تاسیس شرکت بیمه اتکایی، حداقل مثلاً 5 هزارمیلیارد تومان باشد.

 پدیده فسادآور «درب گردان» در صنعت بیمه

پدیده فسادآور «درب گردان» در صنعت بیمه

*در حال حاضر دانشگاه های مختلف، دانشجویان زیادی را در رشته بیمه، تربیت می کنند و از طرفی، شرکت های بیمه ای جدید در حال تاسیس هستند یا اخیراً تاسیس شده اند. آیا با فعالیت فارغ التحصیلان جدید در شرکت های تازه تاسیس، این وضع باعث نمی شود به تدریج این افراد در حوزه بیمه توانمندی پیدا کرده و به نیروی متخصص تبدیل شوند؟

-مشکل ما، مشکل میان مدتی و کوتاه مدتی در حوزه نیروی انسانی است. هیچکدام از منابع درسی دانشگاه ها، به درد صنعت بیمه نمی خورد یا خیلی کم به درد می خورد. در این صنعت، نیاز به تجربه وجود دارد.

اساساً مسائل مستتر و تجربی زیادی در صنعت بیمه وجود دارد که در کتاب های دانشگاهی نوشته نشده. برای مثال، بیمه بدنه خودرو، مسائل پیچیده و زیادی دارد ولی این نوع مسائل در کتاب های دانشگاهی مطرح نشده.

در ارتباط با حوزه کلان شرکت های بیمه ای می توانم بگویم که باید حس نوآوری و تغییر از لایه های بالای مدیریتی به لایه های پایین شرکت های بیمه ای سرازیر شود. وقتی مدیران ارشد این صنعت، دانش لازم را ندارند و اهتمام لازم را نیز دارند، افراد رده پایین تر، مدتی بعد از این صنعت خارج می شوند. از طرفی، ما در سال های اخیر، نتوانسته ایم نیروی نخبه از دانشگاه ها جذب کنیم.

در همین شرکت های جدید التاسیس، سرریز شرکت های دیگر را جذب می کنند و نیروی تازه وارد را جذب نمی کنند. اغلب آنها بازنشسته شرکت های بیمه ای مثل بیمه ایران هستند یا فرضاً ده سال پیش از این، در یک شرکت بیمه ای کار کرده و الان وارد شرکت جدید التاسیس شده.

وقتی که این فرد، وارد شرکت جدید می شود، نیروی تازه وارد نمی تواند جای او را در شرکت قبلی بگیرد. در این حالت، در آن شرکت قبلی، خلاء نیروی باتجربه به وجود می آید یا این که نیروی نامربوط جای او را می گیرد.

بنابراین، تاسیس شرکت های متعدد کوچک، فرصت اشتغال ایجاد نمی کند و حتی برای صنعت بیمه، فرصت سوزی است.

در حال حاضر که صاحبان سرمایه در صنایع دیگر، به خاطر منابع مالی صنعت بیمه، علاقه مند به صنعت بیمه شده اند، باید تمهیداتی بیندیشیم که شرکت های بیمه ای کوچک ادغام شوند و در قالب یک شرکت بزرگ تر فعالیت کنند. با این کار، شرکت های بیمه ای بزرگ، می توانند مثل شرکت های بیمه ای کشوری مثل کره جنوبی، ریسک های بزرگ را تحت پوشش قرار بدهند.

در کشوری مثل ترکیه، تعداد شرکت های بیمه زیاد است ولی این شرکت های بیمه ای به صورت صنفی عمل می کنند. هر چند که هر کدام از آن شرکت های بیمه ای، در یک رشته خاص فعالیت کرده و در همه رشته ها حضور ندارند.

اتفاقاً این نوع شرکت ها، ریسک را به صورت تخصصی، تحت پوشش قرار می دهند. حتی همین شرکت ها از نظر حجم سرمایه، ازشرکت های بیمه ای بزرگ ایران، بزرگ تر هستند.

*با توجه به منصوب شدن رئیس جدید بیمه مرکزی به عنوان نهاد ناظر بر شرکت های بیمه ای ایران، آیا پیشنهاد خاصی دارید که اجرای آن بتواند تحول در این صنعت ایجاد کند؟

-اولین کاری که بیمه مرکزی باید انجام بدهد تا به درستی نقش آفرینی کند، این است که از شراکت با شرکت های بیمه ای دست بکشد چرا که شراکت و نظارت، دو مقوله جدا از هم هستند. اساساً هیچ شریکی نمی تواند ناظر خوبی باشد و هیچ ناظری هم، نمی تواند شریک خوبی باشد.

پیشنهاد مشخص من این است که بیمه اتکایی، از بیمه مرکزی جدا شود و بیمه ایران باید به بزرگ ترین بیمه اتکایی کشور تبدیل شود. به این ترتیب بازار مستقیم بیمه ایران، بین شرکت های موجود تقسیم می شود.

در ارتباط با بیمه های اتکایی، باز بیمه ایران همان 40 درصد خودش را داشته باشد ولی با بنیه مالی خوبی که دارد به شرکت تخصصی تبدیل شود به جای این که شرکت بیمه ایران معین را به شرکت اتکایی تبدیل کند.

دومین راه حل این است که تمام مجوزهایی که در این مدت اعطاء شده، مورد بازنگری قرار بگیرد و اگر فرضاً به 3 شرکت بیمه اتکایی مجوز داده شده، تاکید شود که این 3 شرکت ادغام شوند و به عنوان یک شرکت اتکایی فعالیت کنند.

سومین موضوع این است که حلقه انتصابات توسط بیمه مرکزی شکسته شود. شاید یک لایه بالاتر از بیمه مرکزی، یعنی وزارت اقتصاد، باید با این موضوع برخورد کند تا حلقه انتصابات در شرکت های بیمه ای شکسته شود.

آقای خاندوزی، وزیر اقتصاد به درستی، به چالش صنعت بیمه که موضوع درب گردان (انتقال مدیران بخش دولتی و خصوصی) است اشاره کردند. البته حرف هایی که وزیر فعلی اقتصاد می زند، همان حرف هایی است که ما و برخی افراد فعال صنعت بیمه در چند ساله گذشته زده ایم.

در همین دولت فعلی، شاید 10 تا 12 نفر از نیروهای جوان که در صنعت بیمه جایگاه پیدا کرده بودند، از این صنعت خارج شدند و به بازار سرمایه و صنایع دیگر رفتند. به این ترتیب، این نیروها، فرصت های دیگری را پیدا کردند.

*یعنی در دولت آقای رئیسی، این نیروهای مورد نظر شما از صنعت بیمه رفته اند و واقعاً حوزه های دیگر جذاب تر بوده؟

-به نظر می رسد که این نیروهای جوان و توانمند، در صنعت بیمه نا امید شده اند و به این نتیجه رسیده اند که در این صنعت، فرصتی برای پیشرفت ندارند.

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان