مسعود دانشمند عضو اتاق بازرگانی در گفتگو با صفحه اقتصاد:

حذف ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی باید چگونه باشد؟

مسعود دانشمند عضو اتاق بازرگانی ایران به خبرنگار صفحه اقتصاد گفت: برای حذف ارز ترجیحی 4200 تومانی باید یک برنامه داشته باشیم

حذف ارز ترجیحی 4200 تومانی باید چگونه باشد؟

اولین چالش اقتصادی دولت سیزدهم با حذف ارز ترجیحی 4200 تومانی تیتر رسانه ها شد. حذف ارزی که به ارز جهانگیری معروف شد و نتوانست به خوبی چرخه اقتصاد را بچرخاند. گرچه برخی نیز ارز ترجیحی را نجات بخش تولید کنند و واردات می دانستند و برخی نیز موافق حذف ارز 4200 تومانی هستند ولی باید با برنامه و اصولی باشد. در همین باره مسعود دانشمند عضو اتاق بازرگانی ایران در گفتگوی اختصاصی با صفحه اقتصاد گفت: برای حذف ارز ترجیحی 4200 تومانی باید یک برنامه داشته باشیم که یارانه را کجا بدهیم. یارانه را سرِ واردات بدهیم یا یارانه را به سمت انتهای زنجیره تأمین یعنی سرِ مصرف کننده بدهیم. اشکالی که اینجا وجود دارد این است، عده ایی با ارز 4200 تومانی جنس آورده اند ولی با ارز نیمایی وارد بازار کرده اند. در زیر ادامه گفتگوی خبرنگار صفحه اقتصاد با مسعود دانشمند از نظرتان می گذرد.

* سیاست ارز ترجیحی چه تاثیری در معیشت مردم داشت؟

در سال حدوداً 14 میلیارد دلار برای کالاهای اساسی صرف می شود که با ارز 4200 تومانی وارد کشور بشود. برای اینکه نهاده های دامی را با ارز 4200 تومانی وارد می کنیم طبیعی است روی قیمت گوشت، مرغ، تخم مرغ و لبنیات اثر خودش را دارد. حالا اگر ما بیاییم این را حذف کنیم، نتیجه این می شود که کالاهای لبنیاتی گران می شود. به دلیل اینکه نهاده های دامی به جای ارز 4200 تومانی با ارز 25-26 هزار تومانی ارز نیمایی بخرند که طبیعتاً این کالاها گران می شوند. وقتی گران بشوند به دلیل بیکاری و مشکلات اقتصادی مردم قدرت خریدشان را از دست می دهند و یک تورم اضافی به مردم تحمیل می شود که قدرت خرید مردم کاهش پیدا می کند. وقتی قدرت خرید مردم کاهش پیدا کند نتیجه این می شود که مردم شیر و لبنیات و گوشت کمتر می خرند. وقتی گوشت و شیر و لبنیات کمتر بخرند طبیعتاً فشارش برمی گردد به دامداری ها که نمی توانند دام را نگهدارند. بنابراین، دام را ذبح می کنند، پس صنعت دامداری از بین می رود. بنابراین، حذف کردن ارز 4200 تومانی به این معنا که ما فردا صبح بگوییم ارز 4200 تومانی را حذف کردیم و به جای آن ارز نیمایی به همه نهاده های دامی می دهیم که همین امر یک آثار تورمی در جامعه دارد. در حال حاضر که تورم ما بالای 60 درصد است یک مرتبه یک جهش تورمی در حد 20-30 درصد کشور پیدا می کند که اقتصاد ما نمی تواند این جهش تورمی را تحمل کند و برای اقتصاد ما دشوار است. بنابراین، اگر قرار بر این است که ارز ترجیحی 4200 تومانی حذف بشود اولاً چه سناریویی قرار است جایگزین آن بشود. سناریو به این شکل می شود؛ یارانه را به دهکهای پایین تر می دهیم و دهک های بالا را در این باره حذف می کنیم. باز آن آثار تورمی سرجای خودش می ماند. بنابراین، یک برنامه منسجمی باید برای این تدوین کنیم و بیاییم بگوییم از شش ماه دیگر می خواهیم این کار را کنیم. زمان بدهیم که اولاً مردم بتوانند خودشان را تطبیق بدهند و آن سیستم جایگزین را هم بتوانیم تعریف کنیم. سیستم جایگزین هم جایگزین بشود بعد سراغ حذف ارز 4200 تومانی خواهیم رفت.

به نظر من، یارانه برای این است که جامعه را توانمند کند که بعد از توانمندی و پویایی شدن اقتصاد بتوانیم یارانه را حذف کنیم. بنابراین، ما یارانه را نمی دهیم که همیشه بدهیم. یارانه را می دهیم که یک روزی ندهیم. آن یک روز که نمی خواهیم بدهیم، باید برایش برنامه داشته باشیم. بدون برنامه حذف یارانه در همه جای دنیا باعث مشکلات اجتماعی، اقتصادی و تورمی می شود. بعد ممکن است مردم اعتراض های خیابانی نسبت به حذف یارانه داشته باشند که از تبعات آن پیدا می شود. بنابراین، من معتقدم که حذف ارز ترجیحی باید اتفاق بیفتد ولی با برنامه و زمان بندی مناسب، به نحوی که فشار اقتصادی و تورمی به مردم وارد نشود بتوانیم از حذف یارانه های ارز 4200 تومانی به سود اقتصاد مردم استفاده کنیم.

*با توجه به قیمتهای جهانی کالاهایی که در حال حاضر ارز 4200 تومانی دریافت می کنند باید بسیار ارزان تر از قیمت موجود در بازار عرضه شوند اما در شرایط فعلی با نرخ دلار 24000 تومانی به دست مردم می رسد، آیا این ناکارآمدی سیاست ارز ترجیحی را نمایان نمی کند؟

قبلا نیز عنوان کردم برای حذف ارز ترجیحی باید یک برنامه داشته باشیم که یارانه را کجا بدهیم. یارانه را سرِ واردات بدهیم یا یارانه را به سمت انتهای زنجیره تأمین یعنی سرِ مصرف کننده بدهیم. اشکالی که اینجا وجود دارد این است، عده ایی با ارز 4200 تومانی جنس آورده اند ولی با ارز نیمایی وارد بازار کرده اند که یک سود بادآورده پنهان را به جیبشان زده اند. همواره می گوییم اگر می خواهیم یارانه بدهیم که به دست مردم برسد، در انتهای زنجیره تأمین یارانه را بدهیم نه ابتدای زنجیره تأمین.

*سال 97 ارز 4200 تومانی یا همان ارز جهانگیری مطرح شد. آیا تا به امروز نظارت دقیقی در این باره صورت گرفته است؟

خیر مطلقاً چنین چیزی صورت نگرفته است. در زمان کوتاهی هم فشار وارد شد که ارزهایی که ارائه شده آمار بدهند چکار کردند و یا حتی به چه کسانی داده شده ولی خبری نشد و نظارتی در این باره به صورت دقیق صورت نگرفت.

*بهترین جایگزین برای سیاست ارز 4200 تومانی چیست؟

آن یارانه را بدهیم به مصرف کننده و به تولید کننده ندهیم ولی باید برای حذف سوبسید به طور کامل برنامه داشته باشیم. اگر بخواهیم تا آخر تاریخ یارانه بدهیم که باید تمام منابع مملکت را در این راستا مدیریت کنیم. مگر غیر از این است؟ برویم یارانه بدهیم ولی سوالی که مطرح هست؛ کجا می خواهیم کمک کنیم به تولید؟ کجا می خواهیم سرمایه گذاری کنیم؟ کجا می خواهیم اشتغال ایجاد کنیم؟ پول داغ هم که به مردم بدهیم، پول پرفشار وارد بازار کنیم هیچ چیزی ندارد غیر از آثار تورمی. پس به این فکر نکنیم که پول نقد به مردم بدهیم به دلیل اینکه آثار تورمی زیادی دارد. ما باید تمرکز را بر روی این موضوع بگذاریم که جهت یارانه را تغییر دهیم و برگردانیم به سر مصرف کننده که انتهای زنجیره تأمین است.

گفتگو: زهرا ترابی

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان