در گفتگوی اختصاصی «صفحه اقتصاد» با مرتضی افقه، اقتصاددان بررسی شد:

از تورم ۸ درصدی قانون برنامه ششم توسعه تا تورم خرداد ۱۴۰۱

در گفتگوی اختصاصی صفحه اقتصاد با دکتر سیدمرتضی افقه که دکترای اقتصاد از دانشگاه بیرمنگام انگلستان دارد، علت تورم زیاد خرداد 1401 بررسی شد.

از تورم 8 درصدی قانون برنامه ششم توسعه تا تورم خرداد 1401

صفحه اقتصاد - جدیدترین آمار شاخص نرخ تورم که مربوط به خرداد 1401 است، توسط مرکز آمار ایران منتشر شده است. بر اساس این آمار، نرخ تورم ماهیانه خرداد امسال نسبت به اردیبهشت امسال، رشد بی سابقه 12 درصدی داشته و نرخ تورم نقطه به نقطه 52 درصد شده.

شاخص تورم تغییرات قیمتی حدود 300 نوع کالا و خدمت را در 13 گروه اصلی بررسی می کند. از 100 درصد ضریب اهمیت شاخص کل تورم، ضریب اهمیت گروه اصلی خوراکی ها و آشامیدنی ها 26 درصد و ضریب اهمیت گروه اصلی مسکن 35 درصد است و این دو گروه اصلی، بالاترین ضریب های اهمیت را در شاخص تورم به خودشان اختصاص داده اند و کمترین ضریب شاخص تورم، مربوط به گروه اصلی دخانیات با حدود نیم درصد است.

در گفتگوی اختصاصی « صفحه اقتصاد » با دکتر سیدمرتضی افقه که دکترای اقتصاد از دانشگاه بیرمنگام انگلستان دارد، دلایل نامه نگاری 61 اقتصاددان ایرانی خطاب به مردم ایران و وضعیت جدیدترین نرخ تورم که مربوط به خرداد 1401 بوده، بررسی شده است.

*****

*در اواخر خرداد 1401 نامه ای توسط 61 اقتصاددان خطاب به مردم ایران منتشر شد و جنابعالی یکی از امضاء کنندگان این نامه بوده اید. از طرفی، هنوز یک سال از دولت آقای رئیسی نگذشته و البته در همین مدت کوتاه، یکی از وزرای کلیدی این دولت، از مقام وزارت کنار رفت.

چه ضرورتی وجود داشت که در وضعیت فعلی که هنوز یک سال از زمان تشکیل دولت آقای رئیسی نگذشته، چنین نامه ای نوشته و منتشر شد؟

-اتفاقاً بعد از انتشار این نامه، خبرگزاری دولت (ایرنا) از من دعوت کرد و مناظره ای با حضور آقای مصباحی مقدم برگزار کرد. سوالی که در آن مناظره مطرح این شد، همین بود که چرا این موقع نامه نوشتید. آقای مصباحی مقدم خطاب به بنده گفت که لااقل می گذاشتید 4 سال از تشکیل دولت آقای رئیسی بگذرد.

الان من می خواهم پاسخی که به آقای مصباحی مقدم دادم، به طور جامع به شما بگویم. در حال حاضر، بیش از 30 سال از پایان جنگ عراق گذشته است و دیگر نه بحث جنگ عراق مطرح بوده و نه بحث تلاطم های اول انقلاب، نابسامانی ها و تغییرات و مشکلات اول انقلاب مطرح است.

در اوایل دهه 70 یعنی در دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، همین اتفاق رخ داد ولی در آن دوره، مردم هنوز صبر داشتند، آمادگی و انگیزه داشتند که از انقلابی که کرده بودند دفاع کنند و سختی های آن را بپذیرند. هر چند که در آن دوره، هنوز دولت وعده چندانی نداده بود و مردم امید داشتند که بعد از انقلاب و بعد از پایان جنگ، روند اداره امور در زندگی شان تاثیر مثبت بگذارد.

الان 33 سال از آن تاریخ گذشته است. این که برخی می گویند باید می گذاشتید تا بیش از یک سال از فعالیت دولت بگذرد، به شرطی می تواند درست باشد که برنامه ها و اقدامات، حداقل از نظر متخصصان قابل انجام و قابل اجراء باشد و تبعات منفی نداشته باشد.

آنچه که باعث شد نامه بنویسیم این بود که ما قبل از این که یک تصمیم خطا و بعضاً خطرناک گرفته شود، هشدار داده ایم. درست نیست که یک نفر، مسیر غلط را طی کرده و وضعیت مردم را به شدت بدتر کند ولی ما صبر کنیم تا نتیجه بدهد و آن وقت بگوییم این روند، خطا بوده است.

بنابراین، ما در همین ابتدا ترجیح دادیم هشدار بدهیم چون صبر مردم هم لبریز شده و دیگر مردم مثل سال 1374 نیستند که تورم 50 درصدی را بدون آزرده خاطر شدن جدی، تحمل کنند. الان بیش از سه دهه است که نرخ تورم های دو رقمی متراکم شده داریم و عده زیادی از مردم از بالای خط فقر، به زیر خط فقر سقوط کرده اند.

به همین دلیل، الان صبر مردم رو به پایان بوده و وضعیت فعلی برای مردم درد آور و رنج آور شده. این وضع، مشکلات اجتماعی و سیاسی، به دنبال خودش دارد و کشور را با خطرات جدی مواجه کرده است. بنابراین، در مورد این که گفته شود هنوز یک سال از شروع دولت آقای رئیسی نگذشته و فرصت ارزیابی نیست، باید بگویم که ما پیشاپیش هشدار دادیم.

البته مقامات این دولت، اسم اقدامات ملال آور خودشان را « جراحی اقتصادی » گذاشته اند. هر چند که دو بار دیگر در دولت های آقای هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد، جراحی اقتصادی انجام شده و سومین بار آن، همین اقدامات دولت آقای رئیسی است.

هر دو بار جراحی اقتصادی انجام شده در دولت های قبلی، شکست خورده ولی متاسفانه عبرت نگرفتند. به همین دلیل، با توجه به تجارب قبلی و شناختی که اقتصاد دانان از وضعیت فعلی و آینده ای که ممکن است با این تصمیم رقم بخورد، اقتصاد دانان این نامه نوشته شد.

به هر حال، اقتصاد دانان احساس کردند که مردم نیاز دارند متخصصان هم اظهار نظر کنند. مجموعه این عوامل، باعث شد که ما این نامه را در مقطع زمانی فعلی بنویسیم و البته برخی از پیش بینی های ما درست بود.

استعفای اولین وزیر دولت آقای رئیسی که حرف های متوهمانه زیادی زده بود، نشانه این بود که نامه به موقع نوشته شده. هر چند که هنوز هم، چند وزیر و معاون رئیس جمهور داریم که دیدگاه های غیر واقعی دارند ولی دیگر فرصتی نیست که ما بخواهیم منتظر آزمون و خطا بمانیم. چرا که فرصت های ما تمام شده و الان باید آخرین تصمیمات گرفته شود.

*در این نامه با اشاره به فلاکت بار بودن اوضاع موجود، به حذف ارز 4200 تومانی پرداخته و افزایش نرخ دلار را باعث افزایش نرخ تورم دانسته اید. از طرفی، مطابق اعلام مرکز آمار ایران، نرخ تورم سالیانه خرداد 1401، در حد 39.4 درصد بوده و نرخ تورم نقطه به نقطه هم اعلام شده.

همچنین مرکز آمار نرخ تورم سال 1400 را 40.2 درصد اعلام کرده بود. در عین حال، بر اساس محاسبات بانک مرکزی، نرخ تورم سال 1400 در حد 46 درصد بوده. آیا نرخ تورم 39 درصدی خرداد 1401، در وضعیت فعلی هشدار دهنده است؟

-ما تعدادی اقتصاد خوانده در کشور داریم که متوجه اقتصاد نشده اند. این افراد، فقط اقتصاد را خوانده اند، اما درکی از اقتصاد ایران ندارند. بنده اعتقاد دارم این افراد، اقتصاد خوانده هایی هستند که اقتصاد را درک نمی کنند. این افراد از همان جراحی اول، توصیه شان این بود و اعتقادشان هم این است که نرخ ارز، تابعی از نرخ تورم است.

در حالی که ما اعتقاد داریم که نرخ ارز، یکی از عوامل اصلی تاثیرگذار بر نرخ تورم است. اگر ما از نرخ ارز بازار آزاد، پیروی کنیم در یک چرخه گرفتار می شویم که انتها ندارد. این افراد اقتصاد خوانده که طرفدار اقتصاد بازار آزاد هم هستند، می گویند چون تورم افزایش پیدا کرده، پس باید اجازه بدهیم، نرخ ارز به همان اندازه افزایش پیدا کند.

همان طور که الان تجربه شد و در دفعات قبل هم تجربه شده بود، افزایش نرخ ارز، با توجه به سهم و نقشی که در عوامل اقتصادی دارد، خودش یکی از عوامل اصلی افزایش تورم است.

دوباره همین افراد اقتصاد خوانده، می گویند چون تورم افزایش پیدا کرده، باید نرخ ارز را هم افزایش بدهیم. من به آقای مصباحی مقدم نیز گفتم که شما می گویید برای این که رانت نباشد نرخ ارز 4200 تومانی باید به نرخ نیمایی افزایش پیدا کند.

به ایشان گفتم الان باز بین نرخ ارز نیمایی و بازار آزاد حدود 10 هزار تومان فاصله وجود دارد. بنابراین، ما به هر فردی، این دلار با نرخ نیمایی بدهیم، باز یک رانت توزیع شده. من گفتم آیا دوباره می خواهید دوباره به همین بهانه، نرخ نیمایی را به نرخ 33 هزار تومان بازار آزاد برسانید ولی اگر نرخ نیمایی تا آن حد افزایش پیدا کند، دوباره نرخ بازار آزاد بالاتر می رود و به همین ترتیب ماجرا ادامه پیدا می کند.

*قبل از عید نوروز 1401 نرخ دلار بازار آزاد 25 هزار تومان بود. دولت موافق حذف ارز 4200 تومانی بود و در مجلس بحث حذف ارز دولتی 4200 تومانی در قالب بودجه سال 1401 مطرح بود. در نهایت تصویب نرخ ارز 4200 تومانی حذف شد و آن نرخ به 23 هزار تومان افزایش داده شد.

آیا دولت تصور نمی کرد با حذف نرخ دلار 4200 تومانی، قیمت بازار آزاد از 25 هزار به 33 هزار تومان افزایش پیدا می کند؟

-دولت فکر نمی کرد که نرخ ارز در بازار آزاد افزایش پیدا کند. در زمان انتخابات هم، چند نفر که بعداً در دولت آقای رئیسی، در بخش های اقتصادی وزیر شدند، حرف هایی می زدند که باورم نمی شد.

واقعیت این است که من فکر می کردم آن صحبت های برای رای آوردن در انتخابات است چون پیش بینی این افراد، باور نکردنی بود. این افراد، نه فقط در مورد وضعیت اقتصادی بلکه حتی در مورد تجارت خارجی، می گفتند چرا ما فقط با اروپا و آمریکا تجارت کنیم در حالی که کشورهای زیادی وجود دارند.

سی سال است که کشورهای مختلف در معرض تجارت با ما بوده اند و اگر ما توانمندی خاصی داشتیم و ناکارآمدی های داخلی اجازه می داد، تا به الان باید همه بازارها از افغانستان و پاکستان گرفته تا کشورهای آسیای میانه و قفقاز و عراق را می گرفتیم. در عمل، برخی کشورهای رقیب ایران، همه این بازارها را از ما گرفتند و بهترین فرصت ها را از دست دادیم.

این افراد که در این دولت به وزارت رسیدند، فکر می کردند که یک کشف جدید کرده اند. این افراد، اینقدر نسبت به مسائل اقتصادی، متوهمانه پیش بینی کرده و وعده می دادند. آنها هیچوقت فکر نمی کردند که وعده های آنها به سرعت تحقق پیدا نکند.

درست نیست که برخی بگویند نرخ ارز هیچ ربطی به مسائل و تنش های منطقه ای ندارد. فقط بحث ارز هم مطرح نیست و همه قیمت ها، همین طور است.

اولین چیزی که در دانشگاه به دانشجوی سال اول رشته اقتصاد می گوییم و حتی الان همین نکات در کتاب های اقتصاد دبیرستان مطرح شده، این است که ما قیمت سایر کالاها، درآمد و انتظارات را عوامل تاثیرگذار بر تقاضا می دانیم.

متاسفانه چون انتظارات در انتهای لیست این عوامل قرار دارد، برخی فکر می کنند که این انتظارات بر قیمت ها تاثیر ندارد. البته در کشورهای دیگر، انتظارات تورمی، ثابت بوده ولی در کشور ما انتظارات، یک عامل بسیار فعال و تاثیرگذار است.

بنابراین، نه تنها افزایش قیمت ارز از 4200 تومان به 23 هزار تومان، بلکه اضطراب و نگرانی ناشی از تنش های آتی چه در داخل و چه در بیرون کشور، باعث شده انتظارات، الان تاثیرگذارترین عامل بر قیمت ها و سطح تقاضای ملت باشد.

متاسفانه برخی از مقامات دولت فعلی از جمله آقای رئیسی، فکر می کنند با گفتار درمانی و وعده های نشدنی، می توانند مردم را به آینده امیدوار کنند و تقاضا و انتظارات را کنترل کنند.

سیدمرتضی افقه

سیدمرتضی افقه

*در خرداد 1400 و در اولین مناظره انتخاباتی، آقای رئیسی به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری گفتند نرخ تورم را به نیم می رسانند و بعد تک رقمی می کنند. البته منظور آقای رئیسی این بود که نرخ تورم را به نصف می رسانند. اخیراً اعلام شد بر اساس محاسبات بانک مرکزی، نرخ تورم در شهریور 1400 در حد 59 درصد بوده و نرخ تورم سالیانه منتهی به اسفند 1400 به 46 درصد کاهش پیدا کرده است.

در همه سال های گذشته، نرخ تورم در اواخر هر سال به خاطر کسری بودجه دولت، افزایش پیدا می کرد. با توجه به این روند معمول، چگونه ممکن است در سال 1400 نرخ تورم 13 درصد کاهش پیدا کرده باشد؟

-یکی از اِشکالات یا اشتباهاتی که اقتصاددان های لیبرال بر کارگزاران حکومتی در مجلس و دولت تحمیل کردند، این است که القاء می کنند عامل اصلی و اساسی در بروز تورم، نقدینگی است.

در حالی که نقدینگی در بروز تورم تاثیرگذار است، اما در شرایط فعلی عامل اصلی تورم، نقدینگی نیست. دولت آقای رئیسی، استقراض از بانک مرکزی را متوقف کرد ولی از طریق بانک ها، استقراض دولت افزایش پیدا کرده است.

در مورد این که چگونه این 13 درصد تورم کاهش پیدا کرده، من تصورم این است که افزایش شدید قیمت ها باعث می شود به طور ناخواسته، تقاضا کم شود. این کاهش تقاضا به معنی این نیست که تقاضای واقعی کم شده. این کاهش تقاضا به خاطر این است که مردم، فقیرتر شده اند.

اگر دولت بتواند با سیاست های خودش، پول را از جیب مردم بیرون بکشد یا اینقدر قیمت ها افزایش پیدا کنند که با آن سطح درآمد معمول، تقاضا نداشته باشند، طبیعی است که تورم یک مقدار پایین می آید ولی این وضع، به معنای این است که همزمان با وجود تورم، رکود اتفاق افتاده است.

در حال حاضر، علت اصلی تورم، کاهش شدید عرضه ناشی از تحریم های خارجی و موانع تولید در داخل کشور است و نه الزاماً افزایش تقاضای ناشی از نقدینگی. اگر هم ناشی از افزایش تقاضای ناشی از نقدینگی باشد، بیش تر در مورد دو، سه دهک بالای درآمدی جامعه صدق می کند که بعضی از آنها از طریق دلالی، بازار را به هم می ریزند.

*مرکز آمار نرخ تورم سال 1400 را حدود 40 درصد اعلام کرده بود. همچنین این مرکز نرخ تورم سالیانه اردیبهشت 1401 را 38.7 درصد و نرخ تورم خرداد را 39.4 درصد اعلام کرده است.

با توجه به شوکی که دولت با حذف ارز 4200 تومانی به اقتصاد وارد کرد و افزایش قیمت کالاهای مختلف اتفاق افتاد، چگونه ممکن است تورم خرداد سال 1401 نسبت به تورم سال 1400 کمتر شده باشد؟

-من نمی خواهم بگویم آمار سازی می کنند ولی این نرخ تورم، چندان با واقعیات جامعه تطابق ندارد. همین آمار نرخ تورم خرداد امسال که منتشر شده، یک مقدار منعکس کننده تبعات اقدام نسنجیده دولت در حذف ارز 4200 تومانی در شرایط فعلی بوده است.

البته مقامات دولتی می گویند دولت استقراض نکرده و در نتیجه نقدینگی زیاد نشده و پایه پولی زیاد نشده. بنده نمی خواهم بگویم این صحبت ها غلط است ولی من خودم متوجه نمی شوم که چگونه تورم کاهش پیدا کرده است. با این حال، مقامات دولتی، همین کاهش حدود دو درصدی را به عنوان تحقق یکی از وعده های دولت تلقی می کنند.

*مرکز آمار ایران اعلام کرده که نرخ تورم نقطه به نقطه یعنی میزان تغییرات تورم خرداد 1401 نسبت به خرداد 1400، در حد 52.5 درصد بوده است. در جزئیات آمار خرداد امسال، این طور آمده که گروه اصلی خوراکی ها و آشامیدنی در شاخص تورم نقطه به نقطه 82 درصد افزایش قیمت داشته است.

در این گروه اصلی، اقلام شیر، پنیر و تخم مرغ 111 درصد افزایش قیمت داشته اند. باز در همین گروه اصلی، اقلام روغن و چربی ها 285 درصد در شاخص تورم نقطه به نقطه افزایش قیمت را تجربه کرده اند. نرخ تورم سالیانه منتهی به خرداد 1400 هم 39.4 بوده و بالاترین افزایش قیمت در شاخص سالیانه تورم، مربوط به سبزیجات و حبوبات با 67 درصد افزایش است.

به نظر شما، آیا شاخص تورم نقطه به نقطه و رسیدن آن به رقم بی سابقه 52 درصد و افزایش چند برابری برخی اقلام، تصویر واقعی تری از افزایش قیمت ها نشان می دهد؟

-اقتصاددان های لیبرال و برخی نمایندگان مجلس و وزرا اصرار می کردند تخصیص ارز 4200 تومانی هیچ اثری نداشته است و قیمت مواد غذایی با وجود تخصیص این ارز بالا رفته است. آنها تاکید می کردند که حذف ارز 4200 تومانی، تاثیر چندانی بر قیمت ها ندارد.

این آماری که اعلام شده باید بر ای این افراد و مقامات، شرمندگی ایجاد کند. در حالی که پیش بینی می شد حذف ارز 4200 تومانی، تورم زیادی تحمیل کند.

به نظر من، این افراد و مقامات باید از دیدن این ارقام و آمار شرمنده شوند. این افراد، باید نسبت به تحلیل های خودشان و همچنین دانش خودشان و میزان شناخت شان از اقتصاد ایران تجدیدنظر کنند و به این نوع نسخه های خطرناک را که منجر به فقیر شدن مردم شده، ادامه ندهند.

*آقای رئیسی در زمان انتخابات وعده داد که تورم را تک رقمی می کند. از طرف دیگر، دولت طبق قانون برنامه ششم توسعه موظف است که تورم را تک رقمی و 8 درصد کند. آیا در وضعیت فعلی، قانون می تواند عملی شود و ما بتوانیم به تورم 8 درصدی برسیم؟

-اصلاً هیچ افق روشنی برای تحقق آن هدف برنامه ششم توسعه در خصوص کنترل تورم وجود ندارد. اگر تحریم ها برداشته نشوند و اگر روند تجارت ما عادی نشود، تک رقمی کردن تورم امکانپذیر نیست.

حتی بنده در همان مناظره با آقای مصباحی مقدم گفتم در زمانی که می خواهید با کل دنیا در حال تنش باشید خودتان باز با مردم ایران هم در تنش هستید و بر سر مسائل مختلف از جمله استادیوم فوتبال رفتن زنان و گشت ارشاد، تنش ایجاد کرده و هر روز ایجاد نارضایتی می کنید.

من گفتم لااقل برای مدتی، چشم های خودتان را بر بعضی از این موارد، به خاطر برنامه بلند مدتی که برای نقش منطقه ای قائل هستید، ببندید و حداقل در داخل کشور، بهتر عمل کنید.

به نظر می رسد حتی اگر تحریم هم لغو شد ولی هر روز یک اتفاق مهم در داخل کشور رخ بدهد و ناامنی را القاء کند، این اتفاقات ناگوار، بی تاثیر نخواهد بود. همه این اتفاقات، در دل مردم، اضطراب ایجاد می کند و به همین دلیل، نسبت به آینده بدبین می شوند و سرمایه گذاران نیز در داخل کشور سرمایه گذاری نمی کنند.

*به هر حال، تخصیص دلار 4200 تومانی برای واردات دان مرغ و روغن حذف شد ولی تخصیص این ارز به آرد و نان در حال بررسی بوده و قرار است نان سنتی سهمیه بندی شود. در وضعیت فعلی و با توجه به هدف تورم 8 درصدی در قانون برنامه ششم، چه راهکاری ممکن است وجود داشته باشد که تورم سال 1401 تا حد 8 درصد کاهش پیدا کند؟

-اصلاً هیچ راهکاری وجود ندارد یعنی با شرایط فعلی، امکانپذیر نیست. متاسفانه آقای رئیسی، کار اجرایی نکرده اند و نمی دانند بعضی دستورهای در حد رئیس جمهور و وزیر، به دلیل قوانین دست و پا گیر و بوروکراسی ناکارآمد، اجرایی نمی شود.

اساساً پایین آوردن نرخ تورم و تک رقمی کردن آن، با دستور عملی نمی شود. کنترل تورم با برنامه ریزی امکانپذیر بوده و محیط باید زمینه را فراهم کند. وعده تک رقمی کردن نرخ تورم، حتی برای تبلیغات زمان انتخابات هم، توجیه ندارد ولی الان که حدود یک سال از تشکیل دولت گذشته، دستور دادن و این که گفته شود باید این کارها را انجام بدهیم کفایت نمی کند. با توجه به این که مقامات دولت با ساختارهای ناکارآمد فعلی مواجه شده اند و تنش های بین المللی هم وجود دارد، دادن این نوع وعده ها در شرایط فعلی، به سمت این می رود که مردم را فریب بدهند.

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان