گفتگوی اختصاصی صفحه اقتصاد با نایب رئیس کمیسیون صنعت و معدن اتاق تهران

چالش های استخراج سنگ آهن برای تولید ۵۵ میلیون تن فولاد خام

در گفتگوی صفحه اقتصاد با مهندس سجاد غرقی نایب رئیس کمیسیون صنعت و معدن اتاق بازرگانی، صنایع و معادن تهران و فعال حوزه استخراج سنگ آهن

چالش های استخراج سنگ آهن برای تولید 55 میلیون تن فولاد خام

صفحه اقتصاد - صنعت فولاد در قرن های قبل، یکی از صنایع مهم و کلیدی دنیای صنعتی و بعد از وقوع انقلاب صنعتی بوده و امروزه تولید فولاد به دلیل ارزش افزوده پایین تر، نسبت به صنایع پیشتاز دنیا، کمتر مورد توجه قرار می گیرد. به هر حال، کشور ما، بر تولید فولاد تاکید دارد و تولید 55 میلیون تُن فولاد و استخراج سنگ آهن متناسب با آن را هدفگذاری کرده است.

در گفتگوی « صفحه اقتصاد » با مهندس سجاد غرقی (نایب رئیس کمیسیون صنعت و معدن اتاق بازرگانی، صنایع و معادن تهران و فعال حوزه استخراج سنگ آهن)، شرایط فعلی معادن سنگ آهن و چالش های تحقق هدفگذاری ایران برای تولید 55 میلیون تُن فولاد در سال 1404 شمسی بررسی شده است.

*****

*از سال های قبل و در چارچوب طرح جامع فولاد ایران، در مورد تولید سنگ آهن و تولید فولاد خام کشورمان هدفگذاری شده بود. این طرحی که تهیه شد در چه موقعیتی شکل گرفت و به نظر شما، هدفگذاری ها تا چه حد به واقعیت نزدیک بود؟

-این سوال را باید از کسانی بپرسید که این طرح را تهیه کرده و برای تولید 55 میلیون تُن فولاد هدفگذاری کردند. من اطلاع ندارم که به چه دلیل این طرح تهیه شده، چرا عدد 55 میلیون تُن تعیین شده و چرا مثلاً عدد 53 یا 47 یا 61 میلیون تُن تعیین نشده.

البته وقتی طرح ها و برنامه هایی از این قبیل تهیه می شود، هدف اصلی از این نوع هدفگذاری ها، عمدتاً ترسیم یک افق است. در مورد ترسیم یک افق باید بگویم که ممکن است 70 یا 80 درصد آن قابل وصول باشد. به نظر من، اول هدفگذاری شد و عدد 55 میلیون تُن فولاد مشخص شد ولی بعداً تقسیم بندی شد که چقدر فولاد برای بازار داخلی و چقدر بازار صادراتی تولید شود.

*آیا در همان زمان که این طرح تهیه شد با تشکل های مختلف و فعال در حوزه های سنگ آهن و فولاد از جمله کمیسیون صنایع و معادن اتاق بازرگانی، صنایع و معادن، صحبت کردند و همفکری به عمل آمد؟

-متاسفانه در زمانی که پیشنهاد تولید 55 میلیون تُن فولاد ارائه شد، از بخش خصوصی و تشکل ها نظرخواهی نشد. هر چند که ما باید در نظر بگیریم که از سال های دهه 80 به این طرف، نرخ رشد صنعت فولاد ایران، رشدی بین 7.5 تا 8 درصد بوده است.

در حالی که بیش ترین توسعه صنعت فولاد در دنیا که اتفاق افتاده در کشور چین بوده و این کشور رشد ادامه دار 9 درصد در مدت 35 سال داشته است. آن هدف تولید 55 میلیون تُن در افق سال 1404 شمسی، در دهه 80 تعیین شد.

*در دو دهه گذشته، چند بار در مورد تولید فولاد ایران هدفگذاری شده. آخرین بار در سال 1393 این هدفگذاری انجام شده و بر تولید 55 میلیون تُن فولاد تاکید شده.

-اگر قرار باشد ما به هدف 55 میلیون تُن در سال 1404 برسیم، باید رشد ادامه دار 11 درصدی در هر سال داشته باشیم. در صورتی که تحقق این نرخ رشد، با ظرفیت های واقعی کشور ما فاصله دارد.

کشور چین در مدت 35 سال، فقط رشد 9 درصدی را در تولید فولاد را تجربه کرده و به نظر من، نرخ رشد 11 درصدی برای تولید فولاد ایران، بلند پروازانه است. از طرف دیگر، ما دو نوع بازار داریم که یکی از آنها بازار داخلی است. مصرف فولاد در بازار داخلی ایران، به اجرای پروژه های عمرانی و رشد صنعت ساختمان و تولید مسکن بستگی دارد.

در حال حاضر، میانگین مصرف داخلی بین 10 تا 12 میلیون تُن فولاد در سال بوده است. از یک طرف، در حوزه بازار صادراتی، ما مشکل تحریم ها را داریم. از طرف دیگر، کشور چین بزرگ ترین صادر کننده فولاد بوده و کشورهای هند، روسیه و ترکیه هم صادر کننده فولاد هستند. شرکت الحدید عربستان نیز صادر کننده فولاد بوده و کشور عمان هم می خواهد به این عرصه وارد شود.

به همین دلیل بازار فولاد، یک بازار پُر رقابت بوده و باید دید که آیا می شود سهم کشورمان را در صادرات فولاد نگه داشت یا نه. من فکر می کنم ظرفیت حداکثری برای تولید فولاد و ظرفیت رقابتی برای تولید فولاد ایران، در حد 30 میلیون تُن و در بهترین حالت 35 میلیون تُن در سال است.

این ظرفیت، ظرفیت عملیاتی بوده که می تواند اتفاق بیفتد. آن 35 میلیون تُن فولاد نیز، به شرط توسعه بازارهای صادراتی و همچنین رونق ساخت و ساز در داخل کشور و پروژه های عمرانی، می تواند تحقق پیدا کند.

*جنابعالی هم در انجمن سنگ آهن فعالیت دارید و هم در کمیسیون صنایع و معادن اتاق ایران مسئولیت داشته اید. الان هم نایب رئیس کمیسیون صنعت و معدن اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران هستید.

به طور مستمر در سال های اخیر، اجرای طرح جامع فولاد رصد می شد. در جریان این رصد، آیا از نظریات تشکل ها استفاده شده و برای تحقق اهداف این طرح، از تشکل ها مشورت گرفته شده؟

-شرکت «فولاد تکنیک»، این رصد را به صورت تخصصی انجام می دهد، هر ساله گزارش تهیه می کند و اطلاعات آپدیت و دقیق دارد. شرکت فولاد تکنیک، با تشکل ها جلسات متعددی برگزار کرده و در نتیجه این شرکت، مشورت گرفته است.

البته برگزاری این جلسات و مشورت گرفتن، از ابتدای تهیه طرح نبوده است. بعد از این که برای تولید 55 میلیون تُن هدفگذاری شده بود، شرکت فولاد تکنیک به طور مداوم و ممتد، با تشکل ای این حوزه ارتباط دارد.

*این ارتباط شرکت فولاد تکنیک با تشکل ها در حد این است که بداند معادن سنگ آهن و کارخانه های فولاد چقدر سنگ آهن و فولاد تولید می کنند یا فراتر از آن است؟

-در این مدت تبادل نظر کارشناسی انجام شده، یعنی این شرکت، هم اطلاعات و آمار را آپدیت می کند و هم این که نظرات دو طرف، رد و بدل می شود. در حقیقت، تبادل نظر کارشناسی دو طرفه در حال انجام است.

*به طور مشخص این تبادل نظر در چه مواردی است؟

-یکی از موضوعات مورد بحث، این است که ظرفیت سنگ آهن کشور بررسی می شود. همچنین عیارهای معادن سنگ آهن بررسی می شود و این که میزان نیاز واقعی سنگ آهن داخل کشور چقدر بوده و چقدر سنگ آهن مازاد وجود دارد که می تواند امکان صادرات داشته باشد.

علاوه بر این موارد، افق بازار تحلیل می شود و در مجموع، در جلساتی که برگزار می شود، بحث های کارشناسی و دقیق مطرح می شود. آن چیزی که سیاست های کلان است، یک موضوع بوده و آنچه که در جلسات تشکل ها با مجموعه های مشاور مانند شرکت فولاد تکنیک اتفاق می افتد کاملاً کارشناسی، دقیق و با حداقل نگاه غیر کارشناسی بوده و با حداکثر نگاه کارشناسی است.

*در همه سال های اخیر که طرح جامع فولاد ایران در حال اجرا بوده و شرکت فولاد تکنیک هم به طور مستمر اجرای این طرح را رصد می کرده، تاکید مقامات مختلف دولتی بر این بوده که این هدف 55 میلیون تُن تولید فولاد قطعاً محقق می شود.

در این سال هایی که گذشت دولت و مقامات دولتی چه تصوری از این برنامه داشتند و واقعاً اطمینان داشتند که این هدف تولید در سال 1404 تحقق پیدا می کند؟

-من نمی توانم در مورد برنامه ریزان و کسانی که این افق را تعیین کرده اند، ذهن خوانی کنم ولی به هر حال، افق دوری نیست. تحقق این هدف با این شرط ممکن است که در درجه اول، جانمایی کارخانه های فولاد به درستی انجام شود و بعد هم، هر کدام از حلقه ها به صورت متوازن وجود داشته باشند.

توسعه زنجیره آهن و فولاد باید به صورت رقابتی و متوازن باشد. این عنصر رقابتی در برنامه ها وجود نداشته و توسعه، عمدتاً به صورت حمایتی اتفاق افتاده است. در نتیجه، برخی حلقه ها، فربه تر از حلقه های دیگر هستند.

دومین نکته مربوط به جانمایی پروژه ها بوده است. در حالی که مثل همه جای دنیا، شرکت های فولاد سازی باید عمدتاً در سواحل و در کنار آب های آزاد، احداث شوند. چرا که صنعت فولاد، یک صنعت آب بَر بوده و دیگر این که باید دسترسی به مبادی وارداتی و صادراتی وجود داشته باشد.

در صورتی که آنچه در ایران اتفاق افتاده، این است که فقط 2 یا 3 شرکت بزرگ فولادی، به آب های آزاد در سواحل خلیج فارس و دریای عمان نزدیک هستند. این دو موضوع، مطرح است و حتی اگر ما تولید 55 میلیون تُن فولاد را به عنوان ظرفیت بپذیریم، همین دو موضوع، دو گلوگاه تحقق این هدف هستند.

*اشاره کردید به این که برخی حلقه های زنجیره فولاد، فربه شده اند. کدام بخش های زنجیره تولید فولاد، بیش از حد مورد توجه بوده و رشد بیش تری داشته اند؟

-اگر قرار باشد ما 55 میلیون تُن فولاد تولید کنیم، باید توجه داشته باشیم که نسبت ابتدای زنجیره یعنی سنگ آهن، حدوداً 2.7 است. ذخایر سنگ آهن ایران، عمدتاً مگنتیتی بوده و بیش ترشان اول باید به کنسانتره و گندُله تبدیل شوند.

ذخایر ما یعنی سنگ آهن به عنوان ماده اولیه فولاد، چنین شرایطی دارد. برای تحقق تولید 55 میلیون تُن، ما به حدود 160 میلیون تُن سنگ آهن نیاز داریم. در حالی که تولید سنگ آهن ما، زیر 100 میلیون تُن است.

این که یک بخش مثل معدن بخواهد توسعه پیدا کند نیاز به سرمایه دارد. سرمایه از چند محل تامین می شود که یک محل، سرمایه گذاری خارجی است. در این حالت، سرمایه گذاران خارجی، باید در بخش معدن ایران سرمایه گذاری کنند.

محل دوم، این است که دولت از طریق وام و منابع عمومی بخواهد به توسعه بخش معدن کمک کند. سومین محل این است که بر مبنای بازار داخلی و فروش داخلی، کار انجام شود. چهارمین محل این است که منابع مورد نیاز از طریق صادرات مواد معدنی تامین شود.

به طور کلی، تامین سرمایه برای بخش معدن از 2 محل اول، تقریباً نشدنی است. به دلیل این که در ایران و بالاخص در بخش معدن، سرمایه گذاری خارجی نداریم. گزینه دوم این است که دولت، تسهیلات بدهد.

در حالی که دولت، چنین امکانی را در حال حاضر ندارد و عمده بودجه دولت، صرف مصارف عمومی می شود. این طور نیست که دولت یک دفعه بخواهد 15 یا 20 میلیارد دلار فقط در بخش معدن سرمایه گذاری کند.

در حال حاضر، بین 12 تا 15 میلیارد دلار سرمایه گذاری در بخش معادن سنگ آهن نیاز داریم تا سنگ آهن مورد نیاز برای تولید 55 میلیون تُن تامین شود. این مقدار سرمایه گذاری، باید در حوزه های اکتشاف، استخراج، فرآوری و لجستیک انجام شود و با وجود این حلقه ها هست که سنگ آهن از معدن به کارخانه فولاد می رود. پس 2 گزینه اول ما برای سرمایه گذاری، کنار می روند.

گزینه سوم، فروش داخلی است، یعنی اینقدر سنگ آهن در داخل کشور بفروشیم تا سود کنیم. در گام بعد هم با این سود، سرمایه گذاری کنیم و ظرفیت تولید بخش معدن را بالا ببریم. ما می دانیم که قیمت گذاری نهاده های تولید از قبیل سنگ آهن دانه بندی، کنسانتره و گندله، دستوری است و گاهی اوقات قیمت تعیین شده در حد 50 درصد ارزانتر از آن چیزی است که باید فروخته شود.

به دلیل این که کارخانه های فولاد می خواهند نهاده های تولید را از داخل کشور تامین کنند، قیمت این نهاده ها به صورت دستوری تعیین می شود. در نتیجه، انباشت سرمایه مولّد که با آن سرمایه گذاری انجام شود، وجود ندارد و در نتیجه، سنگ آهن داخلی ارزان فروخته می شود.

وقتی که سنگ آهن، ارزان فروخته می شود معادن سنگ آهن فقط می توانند تداوم فعالیت داشته باشند. البته در این زمینه، ما باید وضعیت مناسب چند بنگاه بزرگ معدنی ایران را مستثنی کنیم. مسیر بعدی که مالکان معادن سنگ آهن بتوانند درآمد داشته باشند و سرمایه گذاری کنند، این است که سنگ آهن صادر کنند. ما نیاز به دلار و ارز داریم که در بخش معدن، سرمایه گذاری کنیم.

*در حال حاضر، عملا صادرات سنگ آهن ممنوع است. درست است؟

بله. صادرات سنگ آهن ممنوع بوده و نتیجه این وضع، این شده که سرمایه گذاری در بالادست صنعت فولاد، متوقف شده. این توقف سرمایه گذاری، تقریباً به یک دهه رسیده و با توجه به سیاست هایی که دولت از سال های 1392 و 1393 شروع کرد و وضع عوارض صادراتی و ممنوعیت ها اتفاق افتاد، در حال حاضر، صادرات فقط در بخش تولید فولاد انجام می شود و در نتیجه استخراج سنگ آهن و تولید کنسانتره غیر اقتصادی شده.

هر چند که بحث سوددِه بودن معدن سنگ آهن، یک بحث دیگر بوده و بحث ما سود تجاری است. با این وضعیتی که معادن سنگ آهن دارند، سرمایه گذاری گسترده در بخش معادن سنگ آهن اتفاق نمی افتد و معادن سنگ آهن، سود مناسبی کسب نمی کنند.

ظرفیت تولید شمش فولاد حدود 27 یا 28 میلیون تُن در سال است ولی ظرفیت تولید سنگ آهن ما که باید به 130 میلیون تُن یا 140 میلیون تُن برسد، افزایش پیدا نکرده و حدود 30 تا 40 میلیون تُن کسری داریم.

سجاد غرقی نایب رئیس کمیسیون صنعت و معدن اتاق بازرگانی، صنایع و معادن تهران

سجاد غرقی نایب رئیس کمیسیون صنعت و معدن اتاق بازرگانی، صنایع و معادن تهران

*آقای اردشیر سعد محمدی، برای سال 1398 میزان استخراج سنگ آهن را 100 میلیون تُن اعلام کرده بود. الان مشخص هست که دقیقاً چقدر استخراج و تولید سنگ آهن داریم؟

-این رقم 100 میلیون تُن سنگ آهن که اعلام شده، مربوط به اقلام تجمیعی است. این رقم 100 میلیون تُن، تجمیعی از کلوخه سنگ آهن و سنگ آهن دانه بندی است. در حالی که سنگ آهن دانه بندی، از کلوخه سنگ آهن مشتق شده. به همین دلیل، ظرفیت موجود دانه بندی ما حتماً و قطعاً زیر 100 میلیون تُن است. البته امروزه کسری سنگ آهن کمتر احساس نمی شود. یک علت این احساس نشدن کمبود، این است که میزان تولید فولاد ایران به دلیل قطع برق و گاز، پایین آمده. همچنین جنگ روسیه و تحریم ها، بازار محصولات فولادی ایران را کم کرده است.

بنابراین، تقاضا برای فولاد تولید ایران، به صورت موقت کاهش پیدا کرده است، یعنی اگر این 2 اتفاق رخ نمی داد، ما الان کسری سنگ آهن را بیش تر احساس می کردیم. با این حال، ما از نظر ظرفیتی، کسری سنگ آهن داریم.

*آقای فاطمی امین، وزیر فعلی صنعت و معدن، اعتقاد ندارد که 55 میلیون تُن فولاد باید تولید شود و می گویند اصلاً شرایط ما اجازه نمی دهد که اینقدر فولاد تولید کنیم.

-امکان تولید آن مقدار فولاد وجود ندارد چون اصلاً بازار آن را نداریم. به هر حال، ما در همان دو حوزه مصرف داخل کشور و صادرات فولاد، مشکل داریم.

*در حالتی که 55 میلیون تُن فولاد تولید شود باید 20 میلیون تُن آن صادر شود. با این حال جنابعالی می گویید صادرات فولاد ما دچار مشکل شده.

-بله. اصلاً الان بازار صادراتی نداریم و در کوتاه مدت صادرات ما دچار مشکل شده.

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان