گفتگوی صفحه اقتصاد با عباسعلی حقانی نسب؛ کارشناس بازار سرمایه؛

چشم انداز بورس تهران در ماه های پایانی سال ۱۴۰۱

چشم انداز بورس تهران در ماه های پایانی سال 1401«صفحه اقتصاد» در گفتگوی اختصاصی با عباسعلی حقانی نسب کارشناس بازار سرمایه تحولات اخیر بورس تهران بررسی کرد.

چشم انداز بورس تهران در ماه های پایانی سال 1401

صفحه اقتصاد - بورس اوراق بهادار تهران، قلب تپنده بازار سرمایه ایران است، اما بعد از افزایش بی سابقه و رشد جهشی بورس در سال های 1397، 1398 و 1399 و خصوصاً نیمه اول سال 1399، این قلب تپنده دچار ترس و ریزش اساسی شد. در این میان، افرادی که در اوج هیجانات بازار یعنی در سال 1399 سهام خریدند، هنوز دچار زیان هستند و سهام آنها سودآور نشده.

با توجه به رشد 350 هزار واحدی دو ماهه اخیر بورس تهران و همچنین اعلام سیاست جدید دولت در تثبیت نرخ دلار نیمایی در محدوده 28 هزار تومان، « صفحه اقتصاد » در گفتگوی اختصاصی با عباسعلی حقانی نسب (کارشناس بازار سرمایه و رئیس هیأت مدیره شرکت سبدگردان هدف )، تحولات اخیر بورس و صنایع بورسی احتمالاً پُر رونق بورس در ماه های پایانی سال 1401 و اوایل سال 1402 را مورد کند و کاو قرار داده است.

*****

*در روز چهارشنبه 14 دی شاخص کل بورس، بیش از 12 هزار واحد کاهش داشت و فراتر از آن، شاخص بورس در هفته های اخیر یک جهش بزرگ 70 هزار واحدی در یک روز داشت و در روزهای شنبه و یکشنبه 10 و 11 دی 1401، شاخص بورس، جمعاً حدود 82 هزار واحد کاهش یافت.

این نوع کاهش ها و جهش های شاخص بورس را چگونه ارزیابی می کنید و از نظر شما، وضعیت فعلی بورس چه مشخصاتی دارد؟

-بازار سرمایه، در نوسانات تصمیم گیری دولت و به نحوی مجلس، گرفتار شده. رفتارهای مقامات دولتی چه در حوزه وزارت صنعت و معدن، چه در حوزه بانک مرکزی و چه در حوزه وزارت اقتصاد و سیاستگذاران اقتصادی کشور، نوسانات زیادی دارد و عملاً بازار سرمایه ما هم، چشم به این شرایط دارد.

از طرف دیگر، هنوز لایحه بودجه سال 1402، توسط مجلس اعلام وصول نشده و ابهاماتی هم وجود دارد. این ابهامات، بازار را در یک شرایط گمراه کننده قرار داده و بازار هم نمی داند چگونه عمل کند. ما چند ابهام بسیار بزرگ داریم و یکی از آنها ابهام رفتاری در خصوص برجام است.

یک ابهام دیگر، ابهام مربوط به لایحه بودجه سال آینده و لایحه برنامه پنجساله هفتم بوده و تصمیماتی که در مجلس اخذ خواهد شد. ابهام دیگر، ابهام رفتاری راجع به مدیریت شناور ارز، رفتار بانک مرکزی و رفتار وزارت اقتصاد است.

یک ابهام دیگر، ابهام رفتاری در خصوص سیاست آزاد سازی قیمت ها به ویژه خودرو، عرضه خودرو در بورس کالا، عرضه خودرو در خارج از بورس کالا و سیاست های وزارت صنعت و معدن بوده و اتفاقاتی که رخ می دهد.

این چهار ابهام بزرگ، وجود دارد و متاسفانه مقامات دولتی، رفتارهای متغیری از خودشان نشان می دهند. این رفتارها، باعث می شود بازار ما، نوسان زیادی داشته باشد. به همین دلیل، یک روز شاخص بورس 70 هزار واحد بالا می رود و در روزهای بعد، کاهشی می شود.

چند روز پیش، برخی از نمایندگان مجلس نامه ای نوشته و اعلام کردند که «بورس کالا، باعث گرانی خودرو شده». در حالی که بورس کالا، اتفاقاً عامل کاهش قیمت خودرو شده. متاسفانه رانت هایی وجود دارد و در مسیر حذف این رانت ها، ذی نفعان پر نفوذی وجود دارند که در ساختار سوداگر اقتصاد رشد کرده اند. همین ذی نفعان، به ابهامات دامن می زنند ولی ما امیدواریم هر چه زودتر، این نوع اِشکالات برطرف شود.

چشم انداز بورس تهران در ماه های پایانی سال 1401

چشم انداز بورس تهران در ماه های پایانی سال 1401

*در اوایل آبان امسال، شاخص بورس به زیر یک میلیون و 250 هزار واحد رفت و سقوط کرد. حتی برخی تحلیلگران بازار، می گفتند که احتمال کاهش بیش تر شاخص وجود دارد. در حال حاضر و با رقم فعلی یک میلیون و 589 هزار واحدی شاخص کل بورس، این شاخص از اوایل آبان ماه امسال تاکنون در حد 350 هزار واحد افزایش داشته است.

با وجود همین ابهامات مختلفی که به آنها اشاره کردید و وضعیت اجرای دوباره برجام هم مشخص نیست، چطور شده که همین مقدار رشد 350 هزار واحدی اتفاق افتاده است؟

-شاخص بورس تا حدود یک میلیون و 250 هزار واحد کاهش پیدا کرد ولی واقعیت این است که بازار سرمایه، جزو ارزنده ترین بازارهای کشور بوده و اصلاح های کاهشی خودش را انجام داده است. در حالی که بازارهای دیگر، نه تنها اصلاح های خودشان را انجام نداده اند، بلکه در همان شرایط قیمت بالا و در حالت رکودی که دارند، اما به دلیل ساختاری که دارند، رشد می کنند.

در حقیقت، انتظار زیادی نمی شد داشت که بورس، کاهش بیش تری را تجربه کند، اما بالاخره در ماه های اخیر، شرایط خاصی وجود داشت. تنها بازاری که از شرایط تورمی جامعه عقب مانده بود، بازار سرمایه بود.

یکی از عواملی که بازار سرمایه را حرکت داد، همین جا ماندگی بازار سرمایه بود و در کنار آن، حرکت هایی در حوزه ارز سامانه نیما و ارز بازار آزاد اتفاق افتاد. با توجه به شرایطی که وجود داشت، افزایش نرخ ارز باعث شد که بازار سرمایه حرکت کند. یک نکته دیگر هم این است که یک مقدار نقدینگی به سمت بازار سرمایه هدایت شد.

*تثبیت نرخ دلار نیمایی در قیمت 28 هزار و 500 تومان، بعد از انتصاب آقای فرزین به ریاست بانک مرکزی ایران، به نوعی به حرکت و رشد بورس ضربه زد؟

-بله. این کار به شدت ضربه زد و یک عامل منفی دیگر، افزایش نرخ بهره بانک ها بود. این عوامل، جلوی رشد بازار را گرفتند. ضمن این شرکت های بورسی، پول های متعلق به سهامداران را به بازار سرمایه نمی آورند.

متاسفانه شرکت های بورسی و فرابورسی، این منابع را به بانک ها بُرده و سپرده گذاری کرده اند. بیش از 300 هزار میلیارد تومان از منابع سهامداران که در قالب سود سهام تقسیم نشده، توسط شرکت های بورس و فرابورس، در سپرده های بانکی گذاشته شده است.

*با توجه به این که دغدغه بورس مطرح است، چرا همان شرکت هایی که بورسی هستند این پول های در اختیار خودشان را سرمایه گذاری نمی کنند که درآمد کسب کنند و مدیران آنها فقط به کسب 20 درصد سود از بانک ها قناعت می کنند؟

-این سوالی است که ما هم داریم و در جاهای مختلف پرسیده ایم. من فکر می کنم یک جریان غیر رسمی در درون دولت، یا مجلس، یا شرایط موجود، وجود دارد و به این شرکت ها حکم می کند که سود سهام موجود را بین سهامداران شرکت ها تقسیم نکنند و در بانک ها سپرده گذاری کنند.

شاید به این دلیل، این شرایط را ایجاد کرده اند که اعتقاد دارند اگر شرکت ها، این پول ها را در بانک ها سپرده گذاری کنند، سرعت گردش پول کم می شود و عملاً پول به سمت بازارهای سوداگرانه مثل ارز نمی رود.

در صورتی که واقعیت این است که اگر می خواهند پول های سرگردان به سمت بازارهای سوداگرانه نرود، نمایندگان مجلس باید مالیات بر عایدی سرمایه را تصویب کنند ولی متاسفانه نمایندگان مجلس، در این زمینه تعلل می کنند.

این طور است که بازار سرمایه ما ضربه می خورد. این تلقی ، تلقی اشتباهی است که به شرکت های بورسی و فرابورسی بگویند پول ها را در بانک ها سپرده کنند تا گردش پول کم شود. من فکر می کنم، چنین جریانی وجود دارد و باعث می شود پول شرکت ها بورسی و فرابورسی، در بانک ها سپرده گذاری شود.

به هر حال، اگر شرکت ها صرفه و صلاح سهامداران را در نظر بگیرند حتی یک ریال هم از منابع، مازاد هم باشد، باید در جاهایی از جمله بازار سرمایه که بازدهی دارد و می شود آن را مدیریت کرد، سرمایه گذاری کنند.

هر چند که لازم نیست که این شرکت ها، سهام خودشان را با آن پول ها بخرند، بلکه می توانند سهم های ارزنده شرکت های دیگر را خریداری کنند. حتی این شرکت ها می توانند سهام صندوق های سهامی و سبدهای سرمایه گذاری را انتخاب کرده و خریداری کنند. به هر حال، این پولی که شرکت ها در بانک ها سپرده گذاری کرده اند، متعلق به سهامداران است.

وقتی سهامداران، سهام یک شرکت را می خرند و این پول متعلق به آنان است، این پول باید سرمایه گذاری شود وگرنه افراد سهامدار می توانند پول های خودشان را در بانک ها سپرده گذاری کنند و در این حالت چه نیازی به خرید سهام است. کار درست این است که شرکت ها، این منابع را به درستی به کار بگیرند و با هدف حداکثر سازی سود سهامداران، از این پول ها استفاده کرده و فعالیت کنند.

*یک دیدگاه علمی در حوزه اقتصادی این است که اگر نرخ بهره در شرایط تورمی افزایش پیدا کند، نرخ تورم کنترل می شود. از طرف دیگر، الان نرخ سود بانکی نسبت به نرخ تورم پایین تر است.

در این شرایط، چرا دغدغه فعالان بازار سرمایه این طور است که فکر می کنند اگر چند درصد نرخ سود بانکی افزایش پیدا کند، دقیقاً این کار به ضرر بورس و بازار سرمایه تمام خواهد شد؟

-من فکر می کنم خیلی از اقتصاددانان ما و حتی رئیس کل بانک مرکزی هم اشتباه می کند که فکر می کنند اگر همین نرخ بهره که منفی بوده و کمتر از نرخ تورم است، افزایش پیدا کند، می توانند تورم را کنترل کنند. بنده اعتقاد دارم که آنها به ترکیب نقدینگی کشور نگاه نمی کنند.

بالای 80 درصد ترکیب نقدینگی کشور ما برخلاف دنیا، فریز است، یعنی در قالب سپرده های بانکی فریز شده و تحرک ندارد. در این شرایط عملاً افزایش نرخ بهره و حتی اگر به 50 درصد هم افزایش پیدا کند، هیچ نقدینگی ای را نمی تواند از بازار جمع کند. چون 80 درصد نقدینگی از بازارها جمع شده و آن 20 درصد باقی مانده نقدینگی هم، صرف نیازهای ضروری خانوارها و امور روزمره شرکت ها می شود.

ما برای نیازهای ضروری، پولی در حساب بانکی خودمان داریم و از آن برای هزینه های روزانه و ماهانه استفاده می کنیم. همچنین شرکت ها، پولی به عنوان سرمایه در گردش در اختیار دارند.

بنابراین، در شرایط فعلی افزایش نرخ بهره، منجر به کنترل نرخ تورم نمی شود ولی قطعاً افزایش نرخ بهره، منجر به رکود اقتصادی می شود. چرا که با افزایش نرخ بهره، هزینه های تولید افزایش پیدا می کند. وقتی هزینه های تولید افزایش پیدا کند، تورم دوباره افزایش پیدا می کند.

دکتر عباسعلی حقانی نسب، رئیس هیئت مدیره سبدگردان هدف

دکتر عباسعلی حقانی نسب، رئیس هیئت مدیره سبدگردان هدف

*با فرا رسیدن سرمای زودرس، احتمال قطع شدن گاز صنایع مطرح شد و در عمل محدودیت ها و قطع گاز برای برخی صنایع بورسی از جمله شرکت های پتروشیمی، سیمانی و فولادی ایجاد شد.

به هر حال، قطع گاز مقطعی بوده و فقط در برخی روزهای سال، سرما شدت پیدا می کند. آیا عامل قطع گاز یا محدودیت در تامین گاز شرکت ها می تواند تاثیر منفی جدی در میزان سود آوری و درآمد شرکت های فولادی یا پتروشیمی و در نهایت در کلیت بورس داشته باشد؟

-من فکر می کنم این عامل، قبلاً اثر خودش را گذاشته است. چون معمولاً شرکت ها برای همه 365 روز سال برنامه ریزی نمی کنند. به دلیل این که در سال های گذشته هم، این اتفاق رخ داده و حتی سال قبل، بدتر بود.

از طرف دیگر، قطعی گاز صنایع، باعث افزایش نرخ ارز و باعث افزایش نرخ فروش شرکت ها می شود. وقتی که دولت، گاز صنایع را قطع می کند صادرات شرکت ها کاهش پیدا کرده و ارز آوری آنها نیز کاهش پیدا می کند. این وضع، بر افزایش قیمت اثر دارد و از طرفی، قبلاً شرکت ها اثر قطع احتمالی گاز را گرفته اند.

تحلیل هایی که در بازار وجود داشت، با فرض این بود که مثلاً شرکت ها در 320 روز یا 330 روز از کل سال فعالیت کنند، یا یک ماه تا 40 روز اصلاً فعالیت نکنند. به اعتقاد من، این موضوع اثر خودش را در سال گذشته گذاشت و امسال نسبت به سال گذشته، قطع گاز کمتری داشتیم.

ضمن این که دولت، تعرفه های بخش خانگی را افزایش شدید داده و ممکن است یک بخش از خانوارهای پُرمصرف، گاز کمتری مصرف کنند. این عامل نیز می تواند باعث شود فشار کمتری برای قطع گاز صنایع ایجاد شود.

در مجموع، شرکت ها اثرات قطع گاز را در نظر گرفته اند و به نظر من، دولت هم بر سر عقل آمده. به هر حال، بخش عمده ای از محصولات شرکت های پتروشیمی و فولادی، صادر می شود. دولت فهمیده که اگر تولید صنایع و به ویژه پتروشیمی ها و فولادی ها به خاطر گاز قطع شود، تامین ارز توسط دولت دچار مشکل شده و سمت عرضه ارز دچار مشکل می شود.

وقتی که عرضه ارز انجام نشود، قیمت ارز بالا می رود. قیمت ارز هم بالا برود، در ادامه قیمت کالاها بالا می رود. از طرفی، همین شرکت ها بورسی، کالاهای مختلف را تولید می کنند. اگر این شرکت های بورسی به خاطر قطع گاز ضرر کنند، این ضرر را از طریق افزایش قیمت کالاهای تولید شده، جبران می کنند.

*در ماه های قبل، حتی ارزش معاملات روزانه بورس تا حدود 2 هزار میلیارد یا 3 هزار میلیارد تومان کاهش پیدا کرد. در هفته ها و روزهای اخیر، ارزش معاملات روزانه چند برابر شده و حتی به 10 هزار میلیارد تومان رسید و ارزش معاملات روز چهارشنبه 14 دی ماه جاری به 8 هزار میلیارد تومان رسید.

با توجه به افزایش چند برابری میزان ارزش معاملات روزانه بورس، آیا دیدگاه معامله گران و سرمایه گذاران، یک مقدار نسبت به وضعیت جدید بورس مثبت شده؟

-من فکر می کنم این افزایش، عمدتاً به خاطر پول های فعالان بازار سرمایه هست که آنها را به صندوق های سرمایه گذاری برده بودند، یا در جاهای دیگر پارک کرده بودند. در کُل ما نمی توانیم بگوییم که اعتماد به بازار سرمایه برگشته است.

اعتقاد ما بر این است که هنوز آن بخش از جامعه و آن بخشی که مردم هستند و فعال بازار سرمایه نیستند و با بورس، چندان آشنایی ندارند، حرکت نکرده و به سمت بورس نیامده اند.

*برای ماه های آخر سال 1401 یا اوایل سال 1402، جنابعالی فکر می کنید سهام چه صنایعی می توانند به طور نسبی در بورس رونق کسب کند؟

-قاعدتاً ما باید با توجه به اتفاقاتی که رخ داده، تحلیل کنیم. البته پیش بینی ما این است که احتمال زیاد دارد سیاست دولت در خصوص تثبیت نرخ ارز نیمایی تغییر کند، یعنی به دلیل محدودیت هایی این سیاست ها دچار تغییر شود.

اگر این تغییر، ایجاد شود شرکت های دلاری، شرایط بهتری دارند. در کنار این موضوع، اگر دولت در مسیر آزاد سازی قیمت خودرو حرکت کند و با توجه به اتفاقات صنعت بانکداری، من فکر می کنم این صنایع نیز می توانند مورد توجه قرار بگیرند.

چشم انداز بورس تهران در ماه های پایانی سال 1401

چشم انداز بورس تهران در ماه های پایانی سال 1401

*اگر همین وضعیت جدید و سیاست تثبیت نرخ دلار نیمایی در محدوده 28 هزار تومان ادامه پیدا کند، چطور؟

-اگر این وضعیت فعلی ادامه پیدا کند، بازار همچنان در حالت گیجی خواهد بود.

*بعضی تحلیلگران بورس می گویند وقتی مثلاً گاز صنایع بزرگ بورسی قطع می شود، این کار به نفع صنایع کوچک از جمله غذایی بوده و این سهام را باید خرید.

-خیر. صنایع کوچک، قبلاً رشدهای خودشان را انجام داده اند و عملاً قیمت های آنها در حد بالایی است. بنابراین، سهام این صنایع نمی تواند مورد توجه قرار بگیرد. توصیه من این است که مقامات دولتی، سیاست هایی اتخاذ کنند که بعداً مجبور نشوند هزینه بیش تری بپردازند.

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان