در گفتگوی صفحه اقتصاد با فردین آقابزرگی، تحلیل گر بازار سرمایه، مطرح شد:

شاخص بورس تا پایان سال ۱۴۰۱ دوباره به ۲ میلیون واحد می رسد

«صفحه اقتصاد» با دکتر فردین آقابزرگی (تحلیلگر بازار سرمایه) گفتگو کرده که متن کامل آن را می خوانید. شاخص بورس تا پایان سال 1401 به کدام سمت می رود؟

شاخص بورس تا پایان سال 1401 دوباره به 2 میلیون واحد می رسد

صفحه اقتصاد - بورس تهران در روزهای اخیر، رشد و بازدهی نسبتاً قابل توجهی داشته و در روز یکشنبه 27 آذر 1401، شاخص کل بورس با رشدی بیش از 2 درصدی و از نظر عددی با 30 هزار و 308 واحد افزایش، به یک میلیون و 500 هزار واحد رسید و از محدوده مقاومتی یک میلیون و 470 هزار واحد با قدرت هر چه تمام تر گذشت.

از طرفی، ارزش معاملات روزانه بورس تهران در حد 6 هزار میلیارد تومان بود. شاخص کل هم وزن بورس نیز که نمای بهتری از کل بورس و مخصوصاً شرکت های کوچک بورسی ارائه می کند با رشدی در حد 2 درصد، به محدوده 443 هزار واحد رسید.

در ارتباط با دلایل و عوامل رشد نسبتاً قابل توجه اخیر بورس تهران و این که این بورس احیاناً در آینده نزدیک و ماه های پایانی سال 1401، رشد و بازدهی قابل توجهی خواهد داشت یا نه، « صفحه اقتصاد » با دکتر فردین آقابزرگی (تحلیلگر بازار سرمایه) گفتگو کرده که متن کامل آن را می خوانید.

*****

*در روزهای اخیر، چند بار کاهش و افزایش شاخص کل بورس تهران اتفاق افتاد و در روز یکشنبه، شاخص کُل با 30 هزار واحد افزایش، به یک میلیون و 500 هزار واحد افزایش پیدا کرد. در مجموع، شاخص کل بورس، در هفته های گذشته افزایش داشته و نسبت به ماه های قبل، بیش از 250 هزار واحد افزایش داشته است. جنابعالی، این افزایش شاخص کل بورس را چگونه ارزیابی می کنید؟

-به نظر من، محوریت رشد شاخص بورس، بر مبنای افزایش افسار گسیخته قیمت ارز و تحت تاثیر انتظارات تورمی است. در دو ماه اول سال 1401 و در مدت 40 روز کاری بورس، در حد 16 درصد بازدهی اتفاق افتاد و شاخص هم وزن بورس نیز 30 درصد بازدهی داشت. آن مقدار رشد شاخص کُل بورس در اوایل امسال، پتانسیل بورس تهران را به خوبی نشان داد.

به هر روی، در ماه های قبل، سیستم های بازدارنده برای سرکوب بورس، فعال بود. این رشد کنونی بورس، یک هیجان بوده و ناشی از نگرانی نسبت به نگهداری وجه نقد در شرایط تورمی و پیش بینی تورم در ماه های پایانی سال است. با این حجم نقدینگی 6100 هزار میلیارد تومانی فعلی، قاعدتاً روند صعودی قیمت ارز، طلا و سکه را در ادامه خواهیم داشت.

این نوسان و این تلاطم، در مثبت و منفی شدن بورس، نشان می دهد یک اراده و سیستم بازدارندگی وجود دارد تا سفته بازانی که در سال 1399 وارد بورس شدند و انتظار کسب بازدهی بیش از مقدار متداول، در کوتاه مدت از بورس داشتند از این بازار خارج شوند. به اعتقاد من، با چنین سیاست هایی می خواهند این افراد را با مأیوس کردن و سرخورده کردن از کسب بازدهی، به مرور زمان از بازار خارج کنند.

بنده در سه ماهه ابتدای سال 1401، تصورم این بود که در شهریور امسال، شاخص کل بورس از یک میلیون و 600 هزار واحد عبور می کند و تا پایان سال، رکورد تاریخی خودش در سال 1399 را خواهد شکست.

البته با وجود اتفاقاتی که در ماه های اخیر داده است، همچنان این اعتقاد را دارم و این پتانسیل به جهت پوشش تورمی و باسخگو بودن شرایط بازار بورس، برای جبران کاهش ارزش پول وجود دارد و بورس به عنوان یک سپر تورمی عمل خواهد کرد.

از طرفی، در ایران بحث افزایش نرخ بهره در چند روز گذشته مطرح شده. البته به دلیل بروز تورم در دنیا، افزایش نرخ بهره در دستور کار اغلب کشورهای توسعه یافته بوده و بازارهای مالی دنیا تحت تاثیر این افزایش نرخ بهره قرار گرفته اند. در ایران، افزایش نرخ بهره با هدف حمایت از بازار پول انجام می شود.

معرفی نمادهای بیشترین تاثیر در رشد شاخص بورس در هفته آخر مرداد ۱۴۰۰

*فعالان بورس و بازار سرمایه اعتقاد دارند که نرخ سود بانکی باید کاهش پیدا کرد تا این کاهش نرخ سود بانکی، باعث شود سرمایه ها به سمت بورس برود و در نتیجه کاهش نرخ سود بانکی به نفع بورس تمام شود. در ماه ها و سال های قبل، این فعالان بورس، همین موضوع را مطرح می کردند. در حال حاضر نرخ سود بانکی در حد 20 درصد بوده و نرخ تورم سالیانه در حد 40 درصد است.

ما فرض کنیم که نرخ تورم در حد همان 40 درصد باقی بماند ولی نرخ سود بانکی از حدود 20 درصد فعلی، به 10 درصد کاهش پیدا کند. در این حالت، آیا پول هایی که الان در بانک ها سپرده گذاری شده اند، بعد از کاهش نرخ سود بانکی به سمت بورس خواهد آمد یا این که به سمت بازارهایی مثل دلار، خودرو و طلا می رود؟

-در بازارهای مولد و بازارهای غیر سفته بازی و بلند مدت، این منابع، ورود پیدا نمی کند یا حداقل، بخش قابل توجهی از این منابع، ورود پیدا نمی کند. دلیل آن هم، به ساختار اقتصاد دستوری برمی گردد.

در حال حاضر بازار آزاد، نرخ ارز بالاتری دارد ولی دولت، تولید کنندگان و صنعتگران را وادار می کند که ارز حاصل از صادرات محصول خودشان را با قیمت کمتر یعنی با قیمت 28 هزار تومان در قالب سامانه نیما ، به کسانی بفروشند که به واردات دامن می زنند. در چنین فضایی، حتی کاهش نرخ بهره، تاثیر خاصی برای آمدن منابع مالی و هدایت نقدینگی به سمت تولید و صنعت، نخواهد داشت.

دکتر فردین آقابزرگی تحلیلگر بازار سرمایه

دکتر فردین آقابزرگی تحلیلگر بازار سرمایه

*پس تصمیم درستی است که بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار، بخواهند نرخ سود بانکی را بالا ببرند که تورم را کنترل کنند تا فشار اقتصادی شدیدی به تعداد زیادی از جمعیت کشور وارد نشود؟

- یکی از ابزارهایی که می تواند تورم را کنترل کند، نرخ بهره است ولی عوامل بسیار مهم تری داریم از جمله کاهش هزینه تولید. یکی از هزینه های موثر در روند تولید، هزینه های مالی است و پایین آوردن نرخ بهره که موجب کاهش هزینه های مالی بخش تولید می شود، به کاهش قیمت تمام شده کمک می کند.

از طرفی، کاهش قیمت تمام شده، افزایش تولید را رقم می زند و افزایش تولید، یعنی عرضه زیاد. با عرضه زیاد، در مقابل تقاضایی که ثابت است، می توان نرخ تورم را کنترل کرد.

این کار باید با کاهش قیمت تمام شده و با هدف افزایش تولید انجام شود. این نرخ بهره، یک متغیر و عامل ثانوی محسوب می شود و اصل ماجرا این است که ما باید بستر تولید و صنعت را به ترتیبی هدایت کنیم که تولید افزایش پیدا کند.

با سیاست اقتصادی کنونی، نمی توانیم به اهداف مورد نظر برای کنترل تورم از طریق افزایش نرخ بهره برسیم. متاسفانه ما الان سیاست های تشویقی واردات داریم و پول ملی را قدرتمندتر از آنچه که واقعیت دارد نشان می دهیم. با این کار، ما در عمل تولید و صنعت را سرکوب می کنیم و این کار، برعکس آن هدف حمایت از تولید داخلی است.

واردات بی رویه، نه تنها باعث دامن زدن به تورم می شود، بلکه حتی تولید داخلی را متوقف می کند. برای مثال، محصول مشابه با محصول تولید داخلی از کشورهای دیگر وارد می شود ولی واردات آن با دلار نیمایی 28 هزار تومانی انجام می شود.

این دلار به این صورت تامین می شود که صادر کننده را مجبور می کنند تا ارز حاصل از صادرات کالای خودش را از طریق سامانه نیما، به متقاضیان و با قیمت 28 هزار تومان بفروشد. در حالی که متقاضیان و وارد کنندگان با آن ارز 28 هزار تومانی، محصول وارداتی را با نرخ دلار 39 هزار تومانی در بازار ایران می فروشند. به همین دلیل این سیاست، یعنی سرکوب تولید و صنعت داخلی.

*در روزها اخیر که سرمای زودرس شدت پیدا کرد بحث قطع گاز کارخانه های فولادی و پتروشیمی مطرح شد و همچنان تهدید قطع شدن گاز برای صنایع مختلف بورسی تا پایان امسال ادامه دارد. این وضع، باعث کاهش تولید صنایع شده و بر درآمد و شرکت های فولادی حاضر در بورس اثر منفی می گذارد. از طرفی، بازار جهانی کامودیتی ها شرایط مناسبی ندارد.

در روز شنبه 26 آذر، شاخص کل محدوده یک میلیون و 470 هزار واحد را از دست داد و کاهش پیدا کرد ولی در روز یکشنبه شاخص بورس رشد کرد. با وجود مشکلات مربوط به کامودیتی ها و بحث قطع گاز صنایع، شاخص کُل بورس چگونه توانست با قدرت از محدوده مقاومتی یک میلیون و 470 هزار واحد عبور کند؟

-از ابتدای سال جاری تاکنون، با وجود این که بورس رشد قابل توجهی در چند روز گذشته داشته، ولی وقتی محاسبه می کنیم کمترین بازدهی بین بازارهای مختلف ایران، در کل سال 1401 تاکنون، مربوط به بازار سرمایه یا بورس بوده است. بازدهی بورس از اول سال تا این لحظه یعنی در مدت حدود 9 ماهه اول امسال، به زحمت به 9 درصد رسیده است.

این بازدهی بورس، قابل قبول نبوده و معادل تورمی که از ابتدای سال تاکنون داشته ایم، نیست. بنابراین، قضاوت کردن در خصوص این که آیا این روند به همین شکل ادامه خواهد داشت یا نه، بنده اعتقاد دارم بازار سرمایه وقتی پتانسیل لازم را دارد که آن نگاه کنترلی و دستوری به شاخص و قیمت ها وجود نداشته باشد.

ما در دو سال گذشته، برنامه ثابت و مشخصی از سوی دولت ندیده ایم. در بسته 10 بندی حمایتی سازمان بورس که کمتر از دو ماه قبل رونمایی شد، الان چند بند مهم آن زیر سوال رفته است. برای مثال، در این بسته حمایتی تاکید شده که به هیچ عنوان پذیره نویسی اوراق بدهی انجام نمی شود.

با این حال، هم توسط دولت و هم توسط شرکت های بزرگ بازار سرمایه و به طور خاص شرکت گل گهر ، پذیره نویسی اوراق انجام شد.

در حال حاضر، ما با تلاطم در تمام متغیرهای اقتصادی رو به رو هستیم ولی ما نمی توانیم الگوی رفتاری و سیاستگذاری خاصی را ارائه کنیم که فعال اقتصادی و فعال بازار سرمایه، بر اساس آن الگو، سیاست کاری شخص خودش را در حوزه کسب و کار، تنظیم کند.

برای مثال، فدرال رزرو آمریکا وقتی می خواهد تصمیم گیری کند، یک دفعه و به طور ناگهانی این کار را انجام نمی دهد. حتی اروپایی ها با تاثیر گرفتن از روش آمریکایی ها، اقدام به تصمیم گیری می کنند.

از شش ماه قبل از این که مقامات فدرال رزرو ایالات متحده آمریکا، بخواهند نرخ بهره کشورشان را افزایش یا کاهش بدهند، برنامه خودشان را اعلام می کنند. برای مثال، اعلام می کنند که در فلان چهارشنبه و در فلان تاریخ، ما می خواهیم در مورد فلان موضوع تصمیم گیری کنیم.

در کشور ما، اخیراً آقای خاندوزی وزیر اقتصاد از پیش بینی پذیری اقتصاد گفت ولی برخلاف گفته این وزیر، در عمل و به طور مقطعی تصمیم گیری می شود و برای هر اتفاقی که رخ می دهد تصمیم جدید می گیرند.

در مجموع، بورس پتانسیل لازم را برای افزایش دارد و تا پایان سال 1401، شاخص کل بورس تهران باید رکورد 2 میلیون واحد را بشکند، اما فعلاً چون سیاست دافعه برای خارج کردن سفته بازان از بورس در دستور کار است، در نتیجه تصمیمات مختلفی اتخاذ می شود.

دکتر فردین آقابزرگی تحلیلگر بازار سرمایه

دکتر فردین آقابزرگی تحلیلگر بازار سرمایه

*بر اساس اطلاعات بورس در روز یکشنبه 27 آذر 1401، صف خرید برای 101 نماد به وجود آمده و ارزش آن در حد 413 میلیارد دلار است. صف فروش خرید برای 8 نماد وجود دارد و با ارزش 137 میلیارد تومان.

در عین حال، ورود پول حقیقی در همین روز یکشنبه، در حد 97 میلیارد تومان بوده است. آیا این موارد، یک مقدار فضای مثبت در بورس ایجاد می کند و سهامداران تا حدی به آینده بورس امیدوار شده اند؟

-بورس، در باطن ارزنده هست ولی با سیاستی که بورس اداره می شود، آن فضای مثبت ایجاد نخواهد شد.

*در حال حاضر، بازارهای دیگر به علت نوسانات قیمتی زیادی که داشته اند جذابیت زیادی دارند ولی همین که صف خرید در بورس ایجاد شده، خروج پول حقیقی متوقف شده و ورود پول حقیقی اتفاق افتاده است، همین موارد نمی تواند یک مقدار نشان بدهد که وضع بورس بهتر می شود؟

-این موارد، نمی تواند موثر باشد. در سال 1399، در حد 25 هزار میلیارد تومان ورود پول حقیقی داشتیم ولی در سال 1400، توسط اشخاص حقیقی از بورس در حد 65 هزار میلیارد تومان خروج پول حقیقی اتفاق افتاد.

از اول سال 1401 تا پایان آبان ماه امسال، در حد 35 هزار میلیارد تومان پول حقیقی خارج شده. فقط در روز شنبه 19 آذر 1401، حدود 1000 میلیارد تومان خروج پول حقیقی داشتیم.

این آمارهای مثبت روزانه وجود دارد ولی سیاست های چند گانه و متلاطم نیز به چشم می خورد. به همین دلیل، نمی توانیم نتایج مطلوب را پیش بینی کنیم. چون ثبات در تصمیم گیری ها وجود ندارد.

*به دلیل افزایش قیمت دلار در بازار آزاد، نرخ دلار سامانه نیما، بالا رفته و به حدود 29 هزار تومان رسیده است. در صورت افزایش نرخ دلار بازار آزاد، نرخ نیمایی هم می تواند در ادامه افزایش پیدا کند. با افزایش دوباره نرخ دلار سامانه نیما، وضع بورس می تواند در کوتاه مدت مثبت شود؟

-اگر نرخ دلار بازار آزاد افزایش پیدا کند، صدر در صد وضع بورس یک مقدار بهبود پیدا می کند. من اعتقاد دارم اگر مسئولان مربوطه، دست از سر بورس بردارند، بورس رکورد تاریخی خودش را می شکند و از آن عبور می کند.

فقط کافی است که مسئولان مربوطه، هیچ تصمیم خاصی در مورد بورس نگیرند، شاخص بورس را کنترل نکنند و قیمت ها را تحت نظر نداشته باشند. در این حالت، بورس پتانسیل لازم برای رشد را دارد و یکی از بازارهای پُر بازده خواهد بود.

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان