گفتگوی اختصاصی صفحه اقتصاد با بهنام ملکی اقتصاددان:

همه دلایل عدم موفقیت کمپین های تحریم خرید کالا در ایران؟!

در گفتگوی اختصاصی صفحه اقتصاد با دکتر بهنام ملکی (اقتصاددان و مولف کتاب توسعه اقتصادی و برنامه ریزی)، علت موفق نشدن کمپین های تحریم خرید کالا

همه دلایل عدم موفقیت کمپین های تحریم خرید کالا در ایران؟!

صفحه اقتصاد - در سال های اخیر و بنا به موقعیت های مختلف، کمپین های تحریم خرید برخی کالاها از جمله خودروی تولید داخلی، طلا، مرغ هورمونیف تخم مرغ و مرغ، در کشور ما در فضای مجازی راه اندازی شدند. در قالب این کمپین ها یا پویش ها توصیه می شد یا می شود که مردم خرید این کالاها را تحریم کنند تا قیمت آنها کاهش پیدا کند یا این که کیفیت آنها ارتقاء پیدا کند.

در گفتگوی اختصاصی صفحه اقتصاد با دکتر بهنام ملکی (اقتصاددان و مولف کتاب توسعه اقتصادی و برنامه ریزی)، علت موفق نشدن کمپین های تحریم خرید کالاهای مختلف بررسی شده و به طور تطبیقی، تجربه برخی کشورها در اجرای کمپین های تحریم خرید کالا مورد کنکاش قرار گرفته است.

*****

*در سال های اخیر، در فضای مجازی کمپین هایی از جمله کمپین نخریدن خودروی تولید داخلی راه اندازی شد و در روزهای اخیر کمپین هایی در مورد نخریدن مرغ و تخم مرغ و کالاهای اساسی، راه اندازی شده.

در مجموع و در سال های گذشته، تحریم های خرید کالاهای مختلف در ایران چندان موثر نبوده است. با توجه به این که این مسائل با حوزه اقتصادی در ارتباط است، جنابعالی از منظر اقتصاد و مسائل اقتصادی، این نوع اقدامات را چگونه تحلیل و ارزیابی می کنید؟

-کمپین نخریدن کالا، یک اقدام و حرکت اجتماعی است که گاهی اوقات، امکان دارد این نوع کمپین ها، قابل توجه باشد، اما آنچه که مشخص بوده، این است که در اقتصاد ما، باید یک توزیع نسبتاً برابر امکانات محقق شود.

در وضعیت فعلی، دهک های درآمدی پایین جامعه هم، باید قدرت خرید داشته باشند. چرا که این دهک های درآمدی، از چرخه مصارف کالاهای زیادی حذف شده اند. از طرف دیگر، الگوی مصرف دهک های بالای درآمدی به گونه ای است که در هر حال، مصرف بالایی دارند و چه بسا ممکن است اسراف هم داشته باشند، یعنی حتی بیش از حد، مصرف کنند.

بنابراین، راه اندازی این نوع کمپین ها، یک حرکت اجتماعی بوده ولی سرچشمه مساله، یک مقدار گِل آلود است. سرچشمه این است که پول ملی به طور مرتب تضعیف شده و دهک های پایین و میانی درآمدی جامعه، قدرت خریدشان را از دست می دهند.

در ارتباط با کمپین نخریدن کالا راه اندازی می شود، می توان گفت کسانی که اسراف در مصرف دارند، قاعدتاً مصرف شان باید تعدیل شود. در مقابل، کسانی که نمی توانند حداقل های مصرفی خودشان را تامین کنند، برای تامین حداقل های زندگی خودشان، دچار مشکل هستند.

این نوع افراد جامعه، نمی توانند در این کمپین ها، چندان مشارکت داشته باشند. در مجموع، اگر دهک های بالای درآمدی، مصرف خودشان را کاهش بدهند، بهتر است.

*این تحریم های خرید کالا، در اصل متوجه اقتصاد می شود و هدف این است که خرید کالاهای مختلف انجام نشود. طرف مقابل این کمپین های تحریمی، تولید کنندگان هستند و به نوعی تلاش می شود که به تولید کننده ضربه وارد شود.

آیا واقعاً افرادی که کمپین های تحریم خرید را راه اندازی می کنند از سازوکارهای اقتصاد و مسائل اقتصادی کشور خبر ندارند و فکر می کنند با راه اندازی کمپین می توانند قیمت ها را پایین بیاورند و آیا اساساً چنین تصوری به خاطر شناخت نداشتن از سازوکارهای اقتصادی است؟

-یکی از بحران های اقتصادی کنونی ما، این است که آدرس های غلط می دهیم و برخی مسائل که در جامعه ما سوژه خبری و تحلیلی می شوند و در رسانه های پُر قدرت مطرح می شوند، مساله اساسی جامعه نیستند.

مساله اساسی جامعه، واقعیت هایی هستند که کمتر مورد تحلیل قرار می گیرند، یا این که اصلاً به درستی مورد تحلیل قرار نمی گیرند، یا اصلاً از چرخه تحلیل حذف می شوند. جالب است در روزهای اخیر که شاهد تورم هستیم فرضاً در مورد توله یوزپلنگ ها خبرهای متعددی منتشر شد.

البته این نوع مسائل، قابل پرداخت است، اما در وضع اقتصادی کنونی، اگر به حوزه محیط زیست می پردازیم رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، باید در این زمینه توضیح بدهد یا در مورد روش مقابله با ریزگردها توضیح بدهد یا در مورد آلودگی کارخانه های سیمان یا نیروگاهای برق باید توضیح داده شود.

از طرفی، مثلاً در مورد برجام باید فراخوان داده شود و از صاحب نظران و رسانه ها بخواهند که آنها بگویند ایران از آمریکا چه چیزهایی باید بخواهد. اگر از من بپرسید، بنده می گویم ما باید برای انعقاد قراردادهای انتقال تکنولوژی تلاش کنیم و در این چارچوب، مثلاً برای استحصال گاز از فِلِرهای پالایشگاه و چاه های نفت ایران اقدام شود.

به نظر من، اگر مسائل اساسی مورد تحلیل کارشناسی قرار می گرفت و برخی کارشناسان هم، تحلیل های بی پایه و اساس مطرح نمی کردند، جامعه ما ممکن بود الان شرایط بهتری پیدا کند.

 بهنام ملکی اقتصاددان

بهنام ملکی اقتصاددان

*در شرایط فعلی، افراد مختلف می گویند مرغ نخریم یا تخم مرغ نخریم که کاهش قیمت اتفاق بیفتد. در برخی کشورهای دیگر، برخی کمپین های تحریم خرید کالا موفق بوده و برخی هم موفق نبوده است. دو دهه قبل، در آمریکا یک بار تحریم خرید بنزین اتفاق افتاده و کاهش قیمت 50 سنتی در هر گالن چند لیتری بنزین عملی شده.

با این حال در سال های اخیر، قرار بوده کمپین نخرید بنزین به راه بیفتد ولی با توضیحات کارشناسان، این کمپین منتفی شده. در حالی که در فضای مجازی به طور مکرر گفته می شود که کمپین های تحریم کالا در کشورهای دیگر موفق بوده. از نظر شما، کشورهای دیگر در زمینه تحریم خرید کالا چه تجربیاتی دارند؟

-همه چیز به سرمایه اجتماعی جامعه بستگی دارد. یک وقت، آدم ها و چهره های معروف و شاخص، این کمپین ها را مطرح می کنند و جامعه، این افراد معروف را قبول دارد. در این حالت، افراد جامعه فکر می کنند که پشت صحبت آنها، استدلال وجود دارد.

گاهی اوقات، برخی کمپین های تحریمی مطرح می شود که مردم و جامعه، به افراد برگزار کننده این کمپین ها اعتماد ندارند.

برای مثال، الان یک اسراف بزرگ انجام می شود و تعداد زیادی خودرو در کلانشهرها در حال رفت و آمد هستند. این وضع، مصداق بارز اسراف در مصرف خودروی شخصی است.

در کشورهای توسعه یافته که بر اساس اصول اداره می شوند، برخی چهره های شاخص، مورد توجه افراد جامعه هستند. در این نوع کشورها، بین حاکمیت و نخبگان جامعه، فاصله زیادی وجود ندارد و وقتی یک کمپین از منطق برخوردار است، آن کمپین می تواند با موفقیت همراه شود.

در حالی که در جوامعی که گسست اجتماعی وجود دارد و پیوند بین نخبگان، حاکمیت و دولت و مردم وجود ندارد یا ضعیف است، کمپین ها به نتیجه مورد انتظار نمی رسند. در برخی موارد، مقامات دولت به عنوان متولی اداره جامعه، باید دست به اقداماتی بزنند و در مجموع، کسانی می توانند مردم را به کارهای نیک دعوت کنند که صادقانه رفتار کنند.

فرض کنید نخریدن کالا به عنوان یک کار نیک مطرح شود ولی اول باید مشخص شود که آیا این نخریدن، رکود اقتصادی را تشدید می کند یا نه و آیا این کمپین، واقعاً به نفع جامعه است. برای مثال، اگر گفته شود نوشابه مصرف نکنید یا چیپس و پفک مصرف نکنید یا مواد مخدر مصرف نکنید که مضرر هستند، می توان مضر بودن آنها را اثبات کرد.

در صورتی که وقتی یک فرد، درخواستی را مطرح می کند، اما همان فرد، در عمل به نحو دیگری رفتار می کند، این درخواست مورد پذیرش جامعه قرار نمی گیرد و حتی امکان دارد آن فرد، مورد تنفر جامعه قرار بگیرد. در چنین حالتی، ممکن است برگزاری یک کمپین، نتیجه معکوس داشته باشد.

*در سال 1394 و بعد از افزایش قیمت خودروهای داخلی، یک کمپین در فضای مجازی در مورد نخریدن خودروی صفر کیلومتر و تولید داخلی مطرح شد. در آن زمان، آقای علی کریمی که فوتبالیست معروفی بوده و یکی از چهره های محبوب کشور است، از این کمپین حمایت کرد و گفت یک ماه طلا و خودر نخریم تا ارزان شوند.

تاثیرگذاری آن کمپین در این حد بود که فقط در چند ماهه اول سال 1394 مقدار 15 درصد شماره گذاری خودروهای جدید کاهش پیدا کرد. در حال حاضر که چند سال از آن کمپین می گذرد مردم برای برنده شدن در قرعه کشی خودرو به شدت تلاش می کنند و در یک دوره از همین قرعه کشی های خودرویی، چند میلیون متقاضی برای دریافت چند هزار خودروی عرضه شده ثبت نام کردند.

چطور شده که از آن وضعیت کمپین تحریم خرید خودرو به وضعیت فعلی رسیده ایم و بر چه مبنا مردم تا این حد به نوعی تغییر رویّه داده اند؟

-واقعیت این است که هر کسی که به طور مکرر مردم را محکوم می کند، نسبت به او یک مقدار موضع پیدا می کنم. در برخی تحلیل ها، گاهی اوقات مردم، مورد تهدید قرار می گیرند و تحقیر می شوند. برای مثال، گفته می شود که ملت ما این طور است و مردم کشورهای دیگر، طور دیگری هستند.

در حالی که در سال 1394، بنا به ملاحظاتی از قبیل توافق هسته ای و برجام، امید در جامعه ما بالا رفت. تصور جامعه این بود که ممکن است مشکلات حل شود و قیمت کالاهای مختلف پایین بیاید. در آن شرایط وقتی گفته می شود نخرید، یک استدلال پشت آن وجود دارد و آن این است که در این شرایط، قیمت پایین می آید.

در این چارچوب، یک همخوانی وجود دارد و مردم هم می گویند نکند بخریم ولی قیمت پایین بیاید و ضرر کنیم. از این طرف هم می گویند افرادی گفته اند نخریم، پس ما هم در این کمپین شرکت کنیم.

در صورتی که الان و در شرایط فعلی که یک مقدار فضا ملتهب هست و هر روز قیمت ارز بالا می رود، گاهی اوقات خبرهای نا امید کننده تر در مورد مسائل داخلی و خارجی به جامعه تزریق می شود.

*در همان سال 1394 آقای نعمت زاده به عنوان وزیر صنعت و معدن در دولت آقای روحانی، مشوق هایی را برای خرید خودرو اعلام کرد و فروش خودرو به طور قسطی راه اندازی شد.

-الان شرایط به گونه ای است که مردم برای حفظ قدرت خریدشان، برای خرید خودرو اقدام می کنند. در صورتی که آن موقع، فکر می کردند احتمالاً قرار است مشکلات خارجی و تحریم حل شود و قیمت ها پایین بیاید.

یک ذهنیت این بود که اگر در کمپین تحریم خودرو شرکت کنند و خودرو نخرند، به نفع شان است، یعنی تصور می شد منافع اقتصادی دیگری هم دارد. در حالی که الان می گویند اگر امروز نخریم، فردا با دو برابر آن پول، نمی توانیم همان خودرو را بخریم.

*با تشویق هایی که دولت آقای روحانی، برای خرید خودرو برقرار کرد، چطور مردم به خرید خودرو علاقه نشان داده و به سمت خرید خودرو رفتند؟

-آن موقع، سیاست های خودرویی کشور، بهتر از الان بود. در آن سال ها، قیمت ها مثل الان به صورت به اصطلاح لاتاری نبود و قرعه کشی به صورت فعلی وجود نداشت. در آن سال ها، رانت بالایی مطرح نبود ولی الان رانت وجود دارد.

در حال حاضر، یک فرد باید یک سال یا بیش تر کار کند تا 200 میلیون تومان حقوق و درآمد داشته باشد. اگر همین فرد، الان یک خودرو از کارخانه بخرد، به راحتی 200 میلیون تومان نصیبش می شود ولی در سال های قبل این طور نبود. در حال حاضر، خرید خودرو، یک لقمه چرب است و یک رانت در آن وجود دارد.

 بهنام ملکی اقتصاددان

بهنام ملکی اقتصاددان

*همزمان با کمپین نخریدن خودروی جدید داخلی، یک کمپین در مورد نخریدن مرغ راه اندازی شد و در آن زمان بحث تزریق هورمون به مرغ های دامداری ها شایعه شده بود. فرضاً چرا آن کمپین نخریدن مرغ های ناسالم هورمونی موفق نشد؟

-ما باید ببینیم افراد پشت صحنه کمپین ها چه کسانی هستند. اگر افراد موجهی باشند و با استدلال و صادقانه، موضوعی را مطرح کنند، چنین کمپینی به نتیجه می رسد ولی یک وقت ممکن است مردم تصور کنند که برخی افراد می خواهند سرشان کلاه بگذارند. بنابراین، در این زمینه، اعتبار اجتماعی نقش مهمی دارد.

*در سال های گذشته گوشت مرغ به خاطر ارزان بودن، جایگزین گوشت های قرمز از قیبل گوشت های گوسفند و گاو بوده است. آیا تحریم خرید مرغ، ممکن است به این دلیل موفق نشده باشد که دیگر جایگزینی برای گوشت مرغ وجود نداشت؟

-این دلیل هم می تواند نقش داشته باشد چون بالاخره، باید به موضوع کالای جانشین هم توجه داشته باشیم. وقتی یک کالای جانشین، وجود دارد افراد جامعه، کالای دیگری را جایگزین می کنند. یک وقت این طور است که کالای جانشین وجود ندارد.

همه این موارد، مسائل مهمی بوده و مسائلی مثل وجود کالای جانشین می تواند در موفقیت یک کمپین موثر باشد. در اقتصاد، این بحث مطرح است که وقتی یک کالا خریداری نمی شود، بالاخره با توجه به حداقل نیازهای انسان، افراد جامعه کالای جانشین و جایگزین را خریداری کرده و به جای کالای تحریم شده، جایگزین می کنند.

در حالتی که افراد جامعه نتوانند آن کالای جایگزین را بخرند، آنها باید از حداقل استانداردهای غذایی خودشان صرف نظر کنند و سطح آن استانداردها را پایین تر بیاورند یا این که آن کمپین تحریم خرید با موفقیت رو به رو نشود. ما باید یک کمپین تحریم خرید را در کنار ده ها ملاحظه دیگر، مورد بررسی قرار بدهیم.

 بهنام ملکی اقتصاددان

بهنام ملکی اقتصاددان

*در جریان همین کمپین های تحریم خرید کالا در داخل کشور، خبرهایی در مورد موفقیت کمپین های خارجی مطرح می شود. برای مثال، به طور مکرر اعلام می شود که در آلمان قیمت شیر 50 درصد افزایش یافت و بعد از اعتراض مردم، آنگلا مرکل، صدر اعظم وقت آلمان از مردم عذر خواهی کرد و افزایش قیمت را منتفی اعلام کرد.

با توجه به این که آلمان، دارای اقتصاد بازار آزاد است و دولت در قیمت گذاری نقش ندارد، چرا این نوع خبرهای غیر واقعی، در داخل ایران مورد استناد و قبول قرار می گیرد؟

-در کشور ما قانون مقابله با تضاد منافع وجود ندارد. در یک مقطع زمانی، ممکن است یک عده انتقاد کنند و بگویند واردات خودرو باید آزاد شود. در حالی که همان افراد در یک دوره دیگر بگویند واردات خودرو باید ممنوع باشد و از مردم بخواهند با چنین کمپینی همراهی کنند.

در صورتی که ساختار اقتصاد سیاسی آلمان به نحوی است که وقتی آدم ها حرف می زنند، ذی نفع نیستند. برای مثال و در برخی موارد، بعضی افراد می گویند مردم فلان کالا را نخرید.

این افراد با این کار، می توانند باعث شود قیمت آن کالا پایین بیاید. با این حال، بعداً ممکن است خودشان همان کالا را بخرند و انبار و احتکار کنند و یک دفعه آن را به بازار عرضه کنند و قیمت ها بالا برود. ما گاهی اوقات، در ایران شاهد این حقه بازی ها هستیم ولی در جامعه ای مثل آلمان، این نوع رفتارها را تحت پیگیردهای قانونی قرار می دهند.

در کشور ما، دروغ گفتن مالیات و جریمه ندارد. برای مثال، برخی افراد می گویند هدفمند سازی یارانه ها، قیمت ها را افزایش نمی دهد. به هر حالت، این نوع افراد از این طرح ستایش می کنند و بالاخره برخی از این افراد، اسم و رسم دارند.

این افراد، فرضاً ثروت هایی در حد 20 میلیارد تومان دارند ولی وقتی اظهار نظر خاصی ارائه می کنند ثروت خودشان را گرو بگذارند. اساساً باید این شرایط حاکم شود که اگر کسی دروغ گفت یا تحلیل غلط ارائه کرد، یک سیستم وجود داشته باشد که اموال این افراد را به نفع جامعه مصادره کند.

*در برخی موارد، تقاضا برای یک کالا، بیش از عرضه شده و در نتیجه قیمت آن کالا به خاطر حضور تعداد زیادی مشتری به طور هیجانی بالا می رود. در حالی که افزایش قیمت فعلی کالا در ایران به خاطراین است که هزینه های تولید بالا رفته و حالت تورم ناشی از هزینه تولید اتفاق افتاده است.

در وضعیت فعلی، افزایش قیمت ها ناشی از افزایش هزینه تولید بوده و عمدتاً مشکل به بخش تولید و عرضه کالا برمی گردد. در نتیجه، کمپین های تحریم خرید، باعث کاهش هزینه تولید نمی شوند. با این اوضاع و احوال، احتمالاً این کمپین های تحریم خرید هیچ خاصیتی ندارند؟

-این طور نیست که هیچ خاصیتی نداشته باشند، اما واقعیت این است که این کمپین ها دارای تاثیر حداقلی خواهند بود. هر چند که گاهی اوقات، این کمپین ها، نتیجه عکس می دهند و مثلاً در یک دوره، تعداد زیادی موبایل وارد شد ولی دیدند بیش از نیاز وارد شده.

در ادامه واردات موبایل را ممنوع اعلام کردند و بعداً موبایل وارد شده، به بازار عرضه شد. به هر حال، گروه های خاصی هستند که برخی روندها و کمپین ها را شکل می دهند.

*در حالت فعلی، نخریدن کالا به ضرر تولید کنندگان تمام می شود. اگر تولید کنندگان ورشکسته شوند تولید کاهش پیدا کرده و بعداً دوباره گرانی و افزایش قیمت کالا اتفاق می افتد.

با توجه به این که این نوع کمپین ها نهایتاً به ضرر مردم تمام می شود، جنابعالی به طور مشخص اعتقاد دارید که کمپین های تحریم خرید انجام شود یا نه و به عنوان اقتصاددان چه توصیه ای دارید؟

-توصیه من این است که فساد و رانت را در جامعه حذف کنیم و اساساً اگر یک برنامه، با فساد همراه باشد، آن برنامه را قبول ندارم. واقعیت این است که الان شفافیت در فعالیت های اقتصادی وجود ندارد و بر بخش تولید کشور ما فشارهای سنگینی وارد می شود

در حال حاضر، درصد بالایی از مصرف کنندگان جامعه ما، قدرت خرید خودشان را از دست داده اند. از طرفی، تعداد زیادی از تولید کنندگان ما در حوزه تولید دچار مشکلات جدی شده اند.

نمی شود این وضعیت فعلی اقتصادی را ادامه بدهیم و باید علت واقعی را پیدا کنیم. علت واقعی این است که 14 سال است قانون بهبود فضای کسب و کار، مسکوت مانده است. در مجموع، این نوع کمپین ها، در موارد زیادی به ضرر تولید کننده تمام می شود و گاهی اوقات، به ضرر مصرف کننده است. البته گاهی اوقات، این کمپین های تحریم خرید، به نفع دلالان تمام می شود. در نهایت، هر حرکتی که باعث سرکوب تولید شود، ضررش به مردم می رسد.

برای مثل در سال 1399 اعلام شد که 7 هزار بازرس در شهر تهران، قیمت ها را در بازار رصد و نظارت می کنند ولی در عمل، همین افراد به طور ناخواسته به لشکر اختلاس گران تبدیل می شوند.

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان