خلاصه داستان فصل چهارم سریال از سرنوشت

در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت اول تا آخر فصل چهارم سریال از سرنوشت را می خوانید، خلاصه داستان های از سرنوشت 4 .

خلاصه داستان فصل چهارم سریال از سرنوشت

در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد خلاصه داستان فصل چهارم سریال از سرنوشت به کارگردانی محمدرضا خردمندان و تهیه کنندگی اکبر تحویلیان از نظرتان می گذرد. فصل چهارم این سریال نیز در راستای فصل سوم آن ساخته شده است و به ادامه داستان آن می پردازد.

"خلاصه

خلاصه داستان قسمت اول فصل چهارم سریال از سرنوشت

سهراب و آرزو در جاده شمال با هم دیگه درباره آینده شان با هم حرف می زنند و سهراب از آرزو فیلم میگیره و ازش میخواد تا توی فیلم اعتراف کنه تا سال دیگه دو تا بچه به اسم های سارا و سهیل داشته باشند. آرزو کنار جاده ماشین را نگه میداره و تور عروسی را روی سرش می گذارد و بهش میگه پیاده شو. سهراب ازش میپرسه که برای چی؟ سپس آرزو ازش فیلم میگیره و میگه تو هم باید الان یه کاری انجام بدی و به قولت عمل کنی! شب عروسی گفتی جلوی اون همه مهمون نمیتونی برقصی الان باید برقصی و من ازت فیلم بگیرم. سهراب میگه دیوونه شدی؟ اونموقع نتونستم، الان وسط جاده برقصم؟

آرزو اصرار میکنه و میگه باید برقصه سپس آرزو شروع میکنه فیلم گرفتن که یک دفعه ماشین بهش میزنه. بعد از چند وقت آرزو حالش خوب میشه ولی باید با عصا راه بره. سهراب به دم در ندامتگاه میره و هاشم را که از زندان آزاد شده بر می داره و برای سوپرایز کردنش موتور خریده. هاشم اولین چیزی که از سهراب میپرسه درباره نغمه هستش سهراب بهش میگه که خبری ندارم هاشم با دیدن موتور حالش کمی بهتر میشه و حسابی خوشحال میشه. وقتی به کارگاه میرن تمام دوستانشان برنامه سوپرایز برای هاشم درست کردن و به روش خودشان خوش آمد میگن. سپس بعد از آنجا به خانه سهراب می روند، سهراب در یکی از ساختمان های کناری خانه باغ افشار زندگی‌ میکنن.

هاشم حسابی از دیدن خانه دهانش باز میماند سپس وقتی وارد خانه میشن سراغ آرزو را میگیره که سهراب میگه الان میاد. هاشم با دیدن آرزو که لنگ می زنه و با عصا راه میره حسابی جا میخوره و ازش میپرسه چی شده؟ سهراب میگه تو برو دوش بگیر بعد بیا باهم حرف میزنیم. هاشم بعد از حمام تو تراس میشینه و از سهراب میپرسه که ماجرا چیه؟ اد تعریف میکنه که در یکی از مسافرت های شمال وقتی از ماشین پیاده شده بود یه ماشین زد بهش و در رفت. هاشم گلگی میکنه که چرا بهش خبر نداده اما سهراب میگه بنا به درخواست خود آرزو بود حتی الان هم نمی خواست بفهمی. هاشم به سهراب میگه پاشو الان بریم دم خانه نغمه آنها با همدیگه به آنجا میروند ولی هاشم هر چی زنگ میزنه کسی در را باز نمیکنه.

سپس از بالای خانه میبینه و متوجه میشه که کلاً خانه خالیه از همسایه ها میپرسه و متوجه میشن که خانه را فروختند و از آنجا رفتند. هاشم حسابی کلافه میشه و به سهراب میگه الان باید چه کار کنیم؟ سهراب بهش میگه من هیچ خبری ازش ندارم فقط یه محل کارشو می شناسم که اگه کارش را عوض نکرده باشه اونجاست فردا میریم تا خودت باهاش صحبت کنی. آنها با همدیگه به طرف خانه افشار میرن آنجا بهش خوش آمد میگن و ابراز خوشحالی می کنند. افشار از هاشم می پرسه که با سهراب چیکار کردی که یک لحظه هم اسم هاشم از دهنش نمی افته و بعد از مدتها امروز اولین باریه که میدیدم از ته دل می خنده و دندوناش دیده میشه هاشم میگه این یه رازه دیگه نمی تونیم بگیم.

سپس دختر افشار شروع به پیانو زدن میکنه و سهراب برای هاشم اهنگ میخونه بعد از چند دقیقه هاشم همراهیش میکنه و همگی حسابی خوش میگذرونن. شب موقع خواب هاشم به سهراب میگه هیچ وقت فکر نمیکردم دسته پلی استیشن دستم باشه ولی دل و دماغ بازی کردن نداشته باشم. سهراب بهش میگه کادو تولدم بود از اونجایی که میدونستم تو دوست داری بازش نکردم تا بیای با هم بازی کنیم، هاشم بهش میگه بلد نبودی که باز نکردی سهراب که حسابی خوابش میاد بهش میگه خوب چی میشه تو بهم یاد میدی دیگه! هاشم در حال درد و دل کردن با سهراب است که میبینه او خوابش برده اما هاشم یاده روزی میافته که نغمه به ملاقاتش اومده بود

" نغمه بهش میگه چرا چیزی نمیگی؟ هاشم میگه قلبم نمیتونه چیزی را که دارم با چشم می بینم باور کنه نمیدونم چی باید بگم، نغمه شروع میکنه به گلگی کردن از هاشم و بهش میگه خیلی با خودم کلنجار رفتم ولی در آخر بخشیدمت اما اگه زندگیمو ادامه بدم به خودم خیانت می کنم امروز آخرین روزیه که منو میبینی و از اونجا میره، هاشم حسابی حالش بد میشه و با فریاد ازش میخواد که نره" هاشم تمام شب را بیدار مانده و وقتی هوا کمی روشن میشه سهراب را بیدار میکنه تا به سمت محل کار نغمه برن. هاشم اونجا از منشی سراغ نغمه کلهر را میگیره که همان موقع با نغمه روبرو میشه چند لحظه ای به چشمان همدیگه خیره میمانن سپس هاشم میگه باید باهم حرف بزنیم….

بیشتر بخوانید:

ساعت دقیق پخش و تکرار فصل چهارم سریال از سرنوشت از شبکه 2

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان