فروپاشی بازارهای سنتی در سایه فن آوری دیجیتال

گرچه به عنوان سبکی از فروش بیمه نامه این اقدام از بازارهای بیرونی الگوبرداری شد، اما آن کسانی که این ایده را اجرا کردند به علت اینکه [بیمه شناس] نبودند و فقط از منظر IT به قضیه نگاه می کردند، افق دیدشان فقط تا چند متری دیدگانشان و جلوی پایشان بود!؟ 

بعدها یکی از همین مدیران تصمیم گیرنده که عامل اجرای چنین روشی بود در جمله ای گفت [حداقل اینکه این موسسات مقایسه قیمت روزی چندین بار از تلویزیون اسم بیمه را تبلیغ می کنند و این یعنی فرهنگ سازی بیمه!! ] اینرا گفت و از صنعت بیمه رفت!

بدین دلیل گفته می شود افق دید برخی ها کوتاه و بجای تحلیل و برآورد ماهیتی و استراتژیک از تحولات فناورانه و تاثیرات آن بر کلیه اجزای اکوسیستم های کسب و کار و سبک زندگی بشر در بلند مدت، برخی از اشخاص فقط بازه زمانی کوتاه مدت و سودآوری تاکتیکی از امکانات را پیشرفت تکنولوژی می پندارند. چون ذات دگردیسی و چشم انداز برنامه ریزی استراتژیک فناوری دیجیتال را مسلط نیستند، پس نگاهی شکلی و سطحی به دگردیسی ها دارند . بهمین دلیل تصور از تحولات فناورانه را فقط در نرم افزارها و پلتفرمهای فروش و خدمات از راه دور خلاصه می بینند! غافل از اینکه ، ماموریت و اهداف انقلاب های چهارم و پنجم صنعتی بسیار گسترده تر و فراخ تر از روش فروش اینترنتی بیمه می باشد!! روشی ایده آل آنان از ۳۰ سال پیش در آمریکای شمالی شروع و به یک امر عادی و پیش پاافتاده تبدیل شد! کاری نیست که به آن پز داده شود!

برای تبیین قدری توضیح بیشتر لازمست؛ از 1947 موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت بین ۲۳ کشور جهان تحت عنوان ( گات ) به امضا رسید . به مرور زمان ایده تاسیس گات بعلت تحولات تکنولوژی و بازارهای کالاها و خدمات که متاثر از ؛ موج سوم بودند، متوجه شدند که سازمان گات پاسخگوی برنامه مد نظر نیست چون فقط نگاه آنها محدود به تعرفه های گمرکی و تبادلات تجاری کالاها بین کشورها بود .بحث کشورهای شمال - جنوب و تولید کننده - مصرف کننده و [ اقتصاد خدمات] پیش آمد ، لذا از موافقتنامه گات عبور کردند و سازمان تجارت جهانی با برنامه بسیط تر از نگاه تعرفه ای به تجارت کالاها مطرح شد.

از دهه ۸۰، بحث سازمان تجارت جهانی داغ شد اما به تدریج داغی آن نیز رو به کاهش گذارد . برای کارشناسان مطالعه گر ریسک که مخاطرات  نامشهود اقتصادی را کار می کنند ،مطالعات موافقتنامه های بین المللی از آن جهت اهمیت دارد که تاثیرات اجرا یا عدم اجرا آنها واندازه تاثیرات بر اقتصاد جهانی و سطوح ملی و منطقه ای و گزارش به تصمیم گیران جهت تحلیل واقعگرایانه را یک ماموریت حرفه ای و علمی خود می دانند!!

بعنوان یک کارشناس ایرانی مطالعه گر ریسک ، بر این باورم که همان تحلیل هایی که موجب کنار گذاردن ایده تاسیس موافقتنامه گات شد ، ایده تاسیس سازمان تجارت جهانی را نیز تضعیف نموده و کشورهای فرا صنعتی در حال جایگزینی ایده های جدیدتر در تجارت جهانی با بهره برداری فناوری نوین دیجیتال هستند !

شاهد مثال : خلق ایده های تاسیس استارتاپ ها ،فین تک ها ،اینشورتک ها ،شورتی باندها و ماموریت های محوله به این سازمانهای نوین ، حکایت از تغییر اساسی در مکانیزم های تبادلات مالی و اجرا پروژه ها در جهان دارند .وقتی از ارزهای دیجیتال و تبادلات بدون مرز میگویند و وقتی سخن از برنامه های نرم افزاری ثبت ماندگار و بدون امکان تغییر [ داده ها ] مطرح می شود در واقع از پروژه های بسترسازی همکاریهای اقتصادی فرا مرزی و نظارت سازمانهای بین المللی بر تبادلات مالی بجای نظارت سطوح ملی در درون مرزها پرده برداری می کنند. بهمین دلیل مبحث شهروند جهانی بجای شهروند ملی در اقتصاد رایج کرده اند . در بازارهای آینده که فعالیت نهادهای مالی جدید نهادینه می گردد، شهروند یک کشور آسیایی می تواند از یک شرکت بیمه در اروپا ، از طریق پلتفرمها بیمه نامه خود را خریداری و حق بیمه را با رمز ارز پرداخت کند و زمان رخداد حادثه و خسارت در کشور خود ، هزینه خسارت را دریافت کند ! در عملیات بانکی و حتی پروژه های اقتصادی نیز این رویکرد تسری می یابد!!

تجارت آزاد ، با موج چهارم توام با توسعه روز افزون تکنولوژی دیجیتالی توزیع جهانی فرصت ها شکل می گیرد . دنیا اگر بخواهد از فجایع زیست محیطی و آلودگی آب و هوا و خاک و جنگ های خانمان برانداز رهایی یابد ، چاره ای جز اجرا همزمان دو انقلاب صنعتی چهارم و پنجم ندارد.لذا بازارهای سنتی بزودی فرو خواهند پاچید ...