حسن فروزان فرد عضو هیئت نمایندگان اتاق تهران در گفتگو با صفحه اقتصاد:

تیم اقتصادی دولت همراه و هماهنگ باهم نیستند

خبرنگار صفحه اقتصاد با حسن فروزان فرد عضو هیئت مدیره انجمن مدیریت کیفیت و عضو هیئت نمایندگان اتاق تهران تیم اقتصادی دولت گفتگو پرداخته است:

تیم اقتصادی دولت همراه و هماهنگ باهم نیستند

هرسال دولت ها با کسری بودجه مواجه هستند. کسری که بودجه که یکی از پای ثابت بودجه بشمار میاید. و هرسال دولت وعده هایی می دهد برای اینکه سال اینده کسری را با ین فرم ببندیم شاهد کسری بودجه نخواهیم بود ولی باز مجددا شاهد کسری بودجه هستیم. دولت سیززدهم برای جبران کسری بودجه فروش اوراق قرضه را آغاز کرده است که همین امر نیز آپشن های مختلفی دارد. سوالی که اینجا مطرح می شود ایا با فروش اوراق قرضه دولت می تواند کسری بودجه را جبران کند؟

در این باره خبرنگار صفحه اقتصاد با حسن فروزان فرد عضو هیئت مدیره انجمن مدیریت کیفیت و عضو هیئت نمایندگان اتاق تهران به گفتگو پرداخته است:

* دولت ظاهرا برای جبران کسری بودجه اقدام به فروش اوراق قرضه کرده است. ایا با فروش اوراق قرضه دولت می تواند کسری خود را جبران کند؟

فروش اوراق یک راه شناخته شده اقتصادی است که در دنیا سالیان دراز است برای تامین کسری بودجه به رسمیت شناخته شده است. اینکه آیا اساسا دولت باید کسری بودجه داشته باشد یا نداشته باشد یا کسری بودجه که داریم کسری بودجه خوبی است یا نیست؟ بحث دیگری است. به نظر من، اگر کسری بودجه در دولت به رسمیت شناخته شود و قرار باشد که تامین شود فروش اوراق یک راهکار بین المللی و جهانی است و در کشورهای مختلف از آن استفاده می شود. اما نکته مهم این است که این اوراق را چه کسی می خرد و در چه بازاری و با چه قیمتی و با چه ویژگی‌هایی فروش می رود؟ خوشبختانه این اوراق در بازار بورس عرضه می شود و به صورت غیر مستقیم توسط کسانی که توسط دولت تحریک می شوند یا تحت فشار قرار می گیرند خریداری می شود، یعنی بانک‌ها، شرکت‌های سرمایه گذاری مختلف تحت نظر یا به صورت مستقیم و غیر مستقیم تحت امر مجموعه دولت مجبور هستند که بخرند. یا نهایتا وارد بورس شود که در پی ان تحریک شوند و بخرند. نتیجه آن می شود که روی قیمت‌هایی که سهام ارزنده است و قیمت‌هایی که قیمت‌ مناسبی است فروشنده می شوند برای اینکه بتوانند سهامی که دارند را در بازار عرضه کنند و به جای آن اوراق قرضه بخرند.

*سوالی که اینجا بوجود می آید این است، آیا بورس ظرفیت این اقدام را دارد؟

نکته‌ مهم همین این است که ظرفیت بازار بورس ما برای عرضه بی حد و اندازه این اوراق آمادگی لازم را ندارد و نتیجه این نوع از عرضه ها مثل همان اتفاقی که شهریور و و مهرماه شاهد ان بودیم که دوباره بورس دچار هیجان و ضربه شود؟ برای اینکه مردم عادی و فعالان معمولی در بازار سرمایه خریدار عمده این اوراق نیستند بلکه تعدادی از بانک‌ها و شرکت‌های مهم خریدار این اوراق هستند و آنها هم مجبور می شوند منابع خودشان را از روی سهام‌های دیگر، یا سهام خودشان بفروشند یا سهام‌های دیگری که در پرتفو خودشان دارند را بفروشند و بعد به جای آن بیایند و اوراق خریداری کنند که این بازار را متزلزل می کند و تقاضای مثبت و حرفه‌ای را در زمینه سهام‌های با ارزش در بازار کم می کند. به اضافه اینکه، قسمتی از این طریق یعنی قرض گرفتن بانک‌ها از بانک مرکزی تامین می شود یعنی این همان قرض گرفتن از بانک مرکزی یا انتشار پول است اما به صورت غیر مستقیم.

دولت مستقیما به بانک مرکزی نمی رود که بخواهد برایش پول چاپ کند یا مستقیما بخواهد قرض بگیرد اما به بازار بورس می رود و اوراق خودش را به بانک‌ها می فروشد و بانک‌ها می روند و از بانک مرکزی قرض می گیرند، این می تواند آثار تورمی خودش را همچنان داشته باشد. ویژگی اوراق قرضه که در اغلب کشورهای دنیا به عنوان ابزار مطلوب برای مواجهه با کسری بودجه شناسایی می شود این است که تا اندازه زیادی امیدوار هستند که زمینه قرض گرفتن از بانک مرکزی زیاد نباشد. بنابراین، خیلی تورم زا نخواهد بود اما با این مکانیزمی که ما الان داریم این کار را انجام می دهیم و رکوردی که در فروش اوراق در ماه گذشته شکاندیم و باز هم احتمالا باید بشکانیم در واقع به صورت غیر مستقیم از بانک مرکزی قرض می گیریم. بنابراین، این کار باز هم آثار تورمی خودش را دارد. اینکه دولت جای دیگری دارد یا امکان دیگری دارد یا ندارد یک بحث دیگری است. اما آنچه که اتفاق می افتد این است که نباید امیدوار باشیم فروش اوراق قرضه یا فروش اوراق مشارکت می تواند نوعی تامین کسری بودجه باشد که آثار تورمی ندارد. به نظر من، منابع آن به صورت غیر مستقیم از طریق بانک مرکزی تامین می شود که آثار تورمی هم به دنبال خودش دارد.

*جلسه ایی که رییس جمهور به همراه تیم اقتصادی دولت و برخی از اقتصاددان ها داشت. برخی از اقتصاددانها براین باور بودند؛ تیم اقتصادی بیشتر در بحث ارز ۴۲۰۰ تومانی هم نظر هستند ولی در دیگر مسائل با هم اتحاد ندارند و یک دست نیستند. همچنین تا به امروز نیز تیم اقتصادی دولت برنامه جامعی اقتصادی بعد از تشکیل دولت ارائه نداده است تحلیل شما در این باره چیست؟

متاسفانه نفراتی را در تیم اقتصادی دولت داریم که پیش‌تر با هم در قالب یک تیم کار نکرده‌اند. بنابراین، ما سابقه عملیاتی این دوستان را با هم قبلا نداریم که بتوانیم بر اساس سابقه‌ای که قبلا داشتند آنها را قضاوت کنیم. خیلی از آنها سابقه اجرایی مهمی هم نداشتند مثلا جناب دکتر خاندوزی به عنوان یک فرد که اقتصاد خوانده است هیچ موقع مجری در مجموعه دولت نبوده است و سابقه ایشان کار دانشگاهی و نمایندگی مجلس است.، بنابراین ما بر اساس سوابق آنها نمی توانیم نظر دهیم به اضافه اینکه تئوری‌های دقیق و روشن و شفافی هم ارائه نشده است. لذا می توان گفت، تنوع در دیدگاه‌ها وجود دارد و البته اصولا اقتصاد علمی است که در آن دیدگاه‌های متنوع و متعددی دیده می شود. امیدواری ما هماهنگی بیشتر بین اعضای تیم اقتصادی بود اما زمان که می گذرد و پیش می رویم می بینیم هماهنگی لازم را ندارد و ما در این تیم هم جناب آقای خاندوزی را داریم و هم جناب آقای محسن رضایی را داریم، خواستگاه و اندیشه‌ها و تلقی اینها از مسائل اقتصادی لزوما یکی نیست و فکر نمی کنم به این راحتی با هم منطبق شوند. به هر حال باید منتظر چالش‌هایی در درون تیم اقتصادی دولت باشیم(با توجه به تنوع دیدگاهی که وجود دارد). اما به هر حال به عنوان شهروند ایران باید امیدوار باشیم که علی رغم همین تنوعی که وجود دارد بتوانند تصمیمات مناسبی با توجه به گرفتاری ها و محدودیت هایی که متوجه اقتصاد ایران است بگیرند.

*مهمترین مشکل اقتصادی ایران را در چی می بینید؟

مشکل اقتصاد ایران سالهاست که مشخص است، از یک اقتصادی که مبتنی بر درآمدهای نفتی فعالیت می کرده و به استناد پشتیبانی درآمدهای نفتی مستحکم بوده است که ظرف یک مدت کوتاهی یک‌باره شرایطی فراهم شده که این درآمدها به صورت شفاف و روشن و مناسب دیگر در اختیار گردانندگان اقتصاد نیست و این حجم بزرگ منابع از دست رفته به همین راحتی توسط ابزارهای دیگر قابل جایگزینی نیست و درآمدهای حاصل از مالیات و درآمدهای متنوع دیگر دولت و همین طور درآمد حاصل از حذف یارانه‌ها و .. هر کدام آثار خودشان را بر اقتصاد می گذارند و هیچ کدام بدون اثر نیستند. همچنین افزایش فشار برای کسب درآمدهای مالیاتی در شرایطی که رونق اقتصادی در کشور وجود ندارد و فضای توسعه‌ای شکل نگرفته است می تواند محدود کننده فعالیت‌های اقتصادی باشد و از طرف دیگری آثار منفی دیگری بر اقتصاد بگذارد. بنابراین، پیچیدگی و چند وجهی بودن موضوعاتی که امروز با آن در اقتصاد کشور مواجه هستیم، موضوع تحریم‌ها و موضوع عدم دسترسی به منابع ارزی حاصل از فروش نفت هم موضوع را پیچیده تر کرده است و مواجه شدن با آن کار دشواری است .

گفتگو: زهرا ترابی

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان