گفتگوی اختصاصی صفحه اقتصاد با مریم مُحبی؛ تحلیلگر بازارهای مالی

تحلیل وضعیت بازارهای موازی «بورس»، «طلا و سکه»، «دلار» و «مسکن»

«صفحه اقتصاد» در گفتگو با دکتر مریم محبی تحلیلگر بازارهای مالی، وضعیت کنونی بازارهای مالی رقیب داخلی ایران و دورنمای بازارهای بورس و مسکن

تحلیل وضعیت بازارهای موازی «بورس»، «طلا و سکه»، «دلار» و «مسکن»

صفحه اقتصاد - در ایران، بازارهای مختلف بورس ، ارز، طلا، سکه، خودرو، مسکن و سپرده بانکی، بازارهای مالی و اقتصادی رقیب و موازی بوده و بر حسب اتفاقاتی که در سطح داخلی و بین المللی رخ می دهد، این بازارهای موازی و رقیب، برای جذب سرمایه تلاش می کنند.

در حالی که در روزهای اخیر، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، پیش نویس جدید توافقی برای جایگزینی برجام ارائه کرده و امکان دارد توافق هسته ای جدیدی بین ایران با آمریکا ، اتحادیه اروپا، چین و روسیه به امضاء برسد، « صفحه اقتصاد » در گفتگو با دکتر مریم محبی (تحلیلگر بازارهای مالی)، وضعیت کنونی بازارهای مالی رقیب داخلی ایران و دورنمای بازارهای مختلف در صورت حصول توافق هسته ای جدید را به بحث گذاشته است.

*****

*شاخص کل بورس در روز دوشنبه 10 مرداد 1401 به یک میلیون و 427 هزار واحد رسید. در روز سه شنبه 11 مرداد هم شاخص کل با 3 هزار واحد افزایش، به یک میلیون و 430 هزار واحد رسید و در مجموع، شاخص کل بورس در سال 1401 فقط حدود 4 درصد نسبت به آخر سال 1400 رشد داشته است. در روزهای اخیر، ارزش کل معاملات روزانه در حد 2 هزار میلیارد تومان بوده که نسبت به رقم بالای 20 هزار میلیارد تومان سال 1399 و زمان اوج بورس، ناچیز است.

در خرداد 1401 یعنی زمانی که قطعنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران، به تصویب رسید، شما گفته بودید خروج سرمایه از بورس اتفاق می افتد و سرمایه ها به بازارهای موازی سکه، طلا و مسکن می روند. در مدت حدود 2 ماهی که از زمان صدور قطعنامه آژانس گذشته، بازارهای مختلف چه تغییراتی داشته اند و چه اتفاقاتی در این بازارها رخ داد؟

-آن چیزی که پیش بینی می شد دقیقاً اتفاق افتاد و اثر هیجانی صدور آن قطعنامه، بر بازار گذاشته شد. در چند ماه اخیر، اخبار بدی که مخابره شده، چندان اخبار مهم و با اهمیتی نبودند، اما هر ضربه ای که به پیکره بیمار بورس وارد می شود، می تواند بدنه آسیب پذیر آن را اذیت کند.

به دلیل این که بورس، بیمار است این اثرهای منفی را از اتفاقات غیر مهم می گیرد و ما شاهد بودیم که همین حالت رخ داد. در این مدت، یک سلسله خبرهای نامناسب، اثر خودشان را گذاشتند و اعتماد مردم نسبت به بورس ، کم و کمتر شد و پول ها از بورس خارج شد. این پول ها به سمت بازارهای موازی رفت و بیش از همه، این پول ها به سمت بازار مسکن رفت.

*در همان زمان صدور قطعنامه به این موضوع اشاره کرده بودید که این خروج سرمایه از بورس، یک اتفاق کوتاه مدت است. الان فکر می کنید که این اتفاق در آن زمان و بعد از آن، کوتاه مدت بوده یا این که اتفاقاتی افتاد که خروج سرمایه تداوم پیدا کرد؟

-این اتفاق ها کوتاه مدت است، اما به طور مکرر و پشت سر هم، این اتفاقات تکرار می شود. بعد از این که بحث پرونده هسته ای ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی تمام شد، انتشار گزارش های مالی شرکت های بورسی را داشتیم.

گزارش های تعدیل شده هم منتشر شدند ولی گزارش ها در حد مطلوبی که فکر می کردیم نبودند، یعنی گزارش های مالی نتوانستند اثر مطلوبی بر بازار بورس داشته باشند. در ادامه، بحث نرخ بالای بین بانکی مطرح شد. تمام این اتفاقات، مسائل بسیار پیش پا افتاده و غیر مهم هستند ولی این نوع اتفاقات به طور پی در پی رخ دادند.

بازار سرمایه ما، هر هفته یا هر دو هفته یکبار، یک خبر ناامید کننده را می شنود و با این که هنوز اثر منفی خبر قبلی تمام نشده، خبر جدید دریافت می شود. برای مثال، فصل مجامع عمومی شرکت های بورسی تمام شد و وارد ماه مرداد شده ایم ولی هیچ اتفاق و تحول خاصی در بورس نیفتاده است. در این میان، شایعه تسویه کارگزاری ها در پایان شهریور ماه مطرح شده و به هر حال، این نوع اتفاقات می تواند تاثیر منفی بگذارد.

*ایران، به طور قطعی دیدگاه آژانس بین المللی انرژی اتمی را در آن قطعنامه قبول نکرد. از طرفی، اجلاس بعدی آژانس در شهریور ماه سال جاری و پیش رو برگزار می شود. آیا باز تصور می کنید وضعیت بازارها، همان وضعیت زمان صدور قطعنامه در خرداد ماه است یا این که وضعیت بازارهای موازی تغییر می کند؟

-بازارهای موازی قطعاً تغییر خواهند کرد چرا که دوره ها یا سیکل های رونق و رکورد متعدد در بازارهای مختلف داریم. برای مثال، به صورت سنتی این طور است که در فصل تابستان، معمولاً بازار مسکن رونق بیش تری دارد نسبت به مثلاً فصل پاییز. با این حال، هیچ تضمینی در این زمینه وجود ندارد که همان سیکل قبلی، در بازار مسکن تکرار شود.

ما در اقتصاد کشور برخی عوامل مکرر و اثرگذار را می بینیم که سیکل ها را تغییر می دهند. به این صورت که این عوامل اثرگذار، دوره های رونق را کوتاه تر و دوره های رکود را بلندتر و طولانی تر می کنند. در نتیجه، پول ها بیش تر به سمت بازارهای سرمایه ای مصرفی می روند مثل مِلک و خودرو که دولت در بخش تقاضای آنها مداخله کمتری می کند.

*پیش بینی می شد در ماه مرداد جاری و همزمان با شروع ماه محرم، تقاضا برای خرید طلا و سکه کاهش پیدا کند و احتمال کاهش قیمت طلا و سکه داده می شد. در عمل، کاهش قیمت جدی در روزهای اخیر در بازار طلا و سکه اتفاق نیفتاد.

الان قیمت سکه 14 میلیون و 850 هزار تومان است و کاهش قیمت سکه و طلا، محسوس نیست. به نظر شما چرا الان وضعیت بازار طلا و سکه این طور است؟

-بازار طلا و سکه از دو عامل تاثیر می گذرد و یک عامل، قیمت طلا در سطح جهانی است. انتظار می رفت قیمت اونس طلا، دچار تغییر و تحول شود. چرا که قرار بود جلسه فدرال رزرو آمریکا برگزار شود و پیش بینی می شد نرخ بهره بانکی آمریکا به دلیل سیاست های انقباضی این کشور، حدود یک درصد افزایش پیدا کند.

این مقدار افزایش نرخ بهره آمریکا، می توانست فشار فروش بر کامودیتی ها از جمله طلا را زیاد کند، اما آن چیزی که اتفاق افتاد، این بود که نرخ بهره فقط به اندازه هفتاد و پنج صدم درصد افزایش پیدا کرد. در حالی که اثر این مقدار افزایش نرخ بهره آمریکا، توسط بازار پیشخور شده بود. به همین دلیل، بازار نتوانست رفتار منطقی خودش را در خصوص کاهش قیمت طلا در سطح جهان، ادامه بدهد.

از طرف دیگر، در داخل ایران انتظارات تورمی بالایی به وجود آمده. با وجود این که تقریباً نرخ دلار در ایران ثابت مانده و فقط بین عددهای 30 تا 32 هزار تومان در حال نوسان است، اما بازار انتظارات تورمی بالایی دارد. در نتیجه، بازار به استقبال قیمت های بالاتر رفته است.

دومین عامل اثرگذار بر بازار طلای داخلی، همین نرخ دلار است. با بالا رفتن نرخ دلار، ما می توانیم انتظار افزایش قیمت طلا و سکه را داشته باشیم. به همین دلیل، زمانی که قیمت طلا در داخل ایران افزایش پیدا کرد و قیمت جهانی طلا کاهشی نشد، ما فقط شاهد کاهش حباب قیمتی بودیم ولی کاهش قیمت واقعی اتفاق نیفتاد.

در این مدت، سکه طلا به استقبال قیمت های بالای اونس طلا و نرخ دلار رفته بود. ما الان ری-اکشن یا این واکنش را در قالب کم شدن حباب مثبت سکه طلا می بینیم.

*در روزهای اخیر کوچک شدن حباب سکه یک مقدار اتفاق افتاده ولی حباب سکه در روزهای گذشته تا حدود 2 میلیون تومان افزایش پیدا کرده بود. الان یک مقدار کاهش پیدا کرده و حدود یک میلیون و 800 هزار تومان شده.

همین حباب حدود یک میلیون و 800 هزار تومان، یک حباب بزرگ بوده و معمولاً گفته می شود وقتی حباب سکه بالای 10 درصد می رود خرید سکه خطرناک است. در حال حاضر، معامله گران بازار داخلی چگونه ریسک می کنند و سکه را با حباب بیش از 10 درصد خریداری می کنند؟

-معامله گران، سکه حباب دار نمی خرند. اساساً معامله گران، بیش تر روی خرید طلای آبشده، طلاهای شکسته و طلاهای خام تمرکز دارند و روی سکه چندان معامله نمی کنند. معامله سکه، بیش تر مربوط به افرادی است که پول ترسو دارند. این افراد در بازار سهام، از کاهش بیشتر قیمت سهام خودشان می ترسند. در نتیجه سهام خودشان را می فروشند و وارد بازار سکه شده و سکه معامله می کنند.

بنابراین، این نوع افراد، هم در بازار سهام، ریسک کرده و زیان دیده اند و هم در بازار طلا. به دلیل این که این نوع افراد، از عوامل مختلف اثرگذار بر قیمت طلا شناخت کاملی ندارند و یک دارایی گران را می خرند.

در صورتی که در همان بازار طلا، زمانی که حباب مثبت و بالای 10 درصد در سکه داریم، مقدار حباب در بازار طلای خام به مراتب، کوچک تر است. این افراد، به دلیل نا آگاهی، به دلیل نداشتن تجربه و این که نمی دانند طلای خام را از جای معتبر خریداری کنند، مجبور هستند به سمت بازارهایی بروند که حباب مثبت دارند، گران هستند و خرید کالای گران نیز، همواره دارای ریسک است.

*یک بحث این است که خرید طلای آبشده، یک کار تخصصی است. به غیر از ورود به بازار سکه، آیا ممکن است همان افرادی عادی بتوانند کار دیگری انجام بدهند؟

-کسانی که اطلاعات تخصصی در مورد یک بازار ندارند، باید سعی کنند با مطالعه، بازارهای مختلف را بشناسند. برای مثال، این نوع افراد می توانند به سمت طلاهای دست دوم بیا سکه پارسیان بروند.

پول هایی که این افراد دارند، کم هست و امکان دارد مثلاً نتوانند 10 عدد سکه طلا بخرند. به همین دلیل سراغ سکه های ارزان قیمت تر یا حتی ربع سکه می روند. در مجموع، رفتارهای متفاوتی وجود دارد و افراد مختلف با توجه به شرایط، دانش و میزان ریسک پذیری، رفتارهای مختلف دارند و به سمت بازارهای مختلف می روند.

*حباب نیم سکه و ربع سکه، خیلی بیشتر از حباب سکه کامل بوده و حباب سکه های کوچک بین 30 تا 40 درصد است. از طرف دیگر بحث این است که خرید سکه ای که حباب بالای 10 درصد دارد خطرناک است.

در وضعیت فعلی، خرید سکه کامل که کمی بیش از 10 درصد حباب قیمتی دارد خطرناک تر است یا این که خرید ربع سکه و نیم سکه خطر بیش تری دارد؟

-خرید سکه با حباب زیاد، ریسک بیش تری دارد. در اقتصاد و در معاملات گفته می شود ریسک، عدم دستیابی به هدف در زمان یا قیمت مورد انتظار است، یعنی چه از نظر زمانی و چه از نظر قیمتی، اگر ما به هدف نرسیم ریسک را متقبل شده ایم.

یک فرد که الان سکه کامل می خرد، یعنی این که این فرد، الان سکه را با 10 درصد بالاتر از قیمت واقعی خریداری می کند. اگر قیمت سکه به اندازه 10 درصد در بازار سکه افزایش پیدا کند، تازه این فرد به قیمت سر به سر و قیمت تعادلی می رسد.

اگر بازار ما 20 درصد قیمت سکه را افزایش بدهد و سایر عوامل اقتصادی هم ثابت بمانند، این نوع افراد به 10 درصد سود می رسند. البته رسیدن به این مقدار سود، زمان زیادی می خواهد. تازه آن هم در بازاری که دولت به طور مستقیم، آن را مدیریت و کنترل می کند و در برخی موارد قیمت ها را متناسب با شرایط بازار کم و زیاد می کند.

*در سال های قبل، رکود 32 هزار تومان در نرخ دلار بازار آزاد شکسته شده بود…

-در همین سال 1401 هم نرخ دلار به 32 هزار تومان رسید.

*در روزهای قبل نرخ دلار به 32 هزار تومان و بالاتر از آن رفت و به سقف تاریخی خودش در جهش قبلی رسید. با این حال، نرخ دلار در محدوده بالای 32 هزار تومان تثبیت نشد و به کانال 31 هزار تومان آمده و الان 31 هزار و 700 تومان است.

بعضی تحلیلگران رقم های 35 هزار تومان و حتی 40 هزار تومان را برای نرخ دلار پیش بینی می کردند. شما این کاهش نرخ دلار را چگونه تحلیل می کنید و چه شرایطی فراهم شده که نرخ دلار نتوانسته بالای 32 هزار تومان تثبیت شود؟

-یکی از مهم ترین مسائلی که توانست به کاهش قیمت دلار کمک کند، دستیابی دولت به درآمد حاصل از فروش نفت است و همچنین قیمت انرژی در جهان گران شده. این وضع باعث شده دست دولت به درآمدهای ارزی برسد.

در وضعیت فعلی، یک مقدار ذخایر ارزی دولت بیش تر شده و هم این که کسری بودجه سال 1401 کمتر از انتظار شود. با توجه به این که دولت از طریق صادرات نفت درآمد کسب کرد، بخشی از این پول ها را به بازار تزریق کرد.

*در مرداد سال 1400 که دولت از آقای روحانی به آقای رئیسی منتقل شده، بانک مرکزی 8 میلیارد دلار ذخایر دلاری به صورت اسکناس در داخل ایران داشته است. از نظر شما، آیا همان منابع هست که امروزه در قالب ارز سهمیه ای و به ازای هر نفر 2 هزار دلار داده می شود یا این که احیاناً دولت پول جدیدی دریافت کرده است؟

-کشور به طور مستمر، درآمد حاصل از صادرات دارد و وقتی درآمد حاصل از صادرات، افزایش پیدا می کند دسترسی دولت به این منابع هم بیش تر می شود. به نظر می رسد در 3 ماهه انتهایی سال 1400 و 4 ماه نخست سال 1401، قیمت انرژی به سطح مطلوبی رسید و درآمدهای ارزی ایران افزایش پیدا کرد.

طبق آمار بانک مرکزی 88 درصد فروش پیش بینی شده نفت، محقق شده، اما صرفاً 18 درصد از درآمدها حاصل شده. با این حال، درآمدها کسب شده و نفت با قیمت بالای 90 دلار بابت هر بشکه صادر می شود. بنابراین، قیمت های بالای حامل های انرژی در سطح جهان، به دولت ایران کمک کرد.

*بعد از مذاکرات هسته ای در کشور قطر، در مورد اجرای دوباره برجام نا امیدی ایجاد شد. در روزهای اخیر، آقای بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا یک پیش نویس جدید برای توافق و چیزی شبیه برجام، به کشورهای طرف مذاکراه برجام تحویل داده است.

ارائه این پیش نویس امیدواری هایی ایجاد کرده و آقای کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه ایران از تلاش آقای بورل تقدیر کرده و این کار را مثبت دانسته است. فکر می کنید در وضعیت فعلی ممکن است قبل از همان جلسه شهریور آژانس بین المللی انرژی اتمی، توافق حاصل شود؟

-امکان توافق هر لحظه وجود دارد ولی آن چیزی که مهم است، این است که اقتصاد ما و بورس ما، به عدم توافق عادت کرده است. بنابراین بازارهای مالی ایران به اخبار منفی برجام چندان واکنش نشان نمی دهد، اما اخبار مثبت مثل حصول توافق و امضای آن و نه شایعات شروع مجدد مذاکرات، می تواند اثر مثبت بر بازار ما داشته باشد.

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان